اخلاق نیکو شیوه ای در امر به معروف و نهی از منکر

 

( به بهانه هفته ی امر به معروف و نهی از منکر )

یکی از شیوه های موثر در امر به معروف و نهی از منکر , اخلاق نیکوست

خداوند به پیامبر می فرماید :

 وَ لَوْ کُنْتَ‏ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک‏

و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏شدند

 (آل عمران ۱۵۹)

مردى نصرانى به امام باقر گفت :تو بقر هستى . فرمود: نه من باقرم

 گفت فرزند زنى آشپزى, فرمود: این شغل او بوده.

 گفت :تو فرزند یک سیاه حبشى نابکارى؟

فرمود: اگر راست میگوئى نابکار بوده خدا از او بگذرد اگر دروغ میگوئى خدا از تو بگذرد،

 نصرانى مسلمان شد.

 

منبع: بحار الأنوار جلد ‏۴۶، صفحه: ۲۸۹

 

داستان:

یک نفر ریش تراشیده خدمت حاج شیخ عبدالکریم حائری می‌آید، حاج شیخ عبدالکریم جای آن تیغ‌ها را می‌بوسد و می‌گوید خواهش دارم جای بوسه من را دیگر تیغ نزن . او قبول می‌کند

 

 

منبع: خاطرات حجت الاسلام قرائتى، جلد ‏۲، صفحه : ۱۱۵

داستانی از شهید مدرس / حاضر جوابی های شهید مدرس

 به بهانه ۱۰ آذر سالروز شهادت شهید مدرس )

 

 رضا شاه دو رو

رضا در اوّل خیابان سپه محوطه‌ی بزرگی را که به نام باغ ملّی بود تعمیر و بازسازی نموده، مراسم نظامی را در آن برگزار می‌کرد. در بالای سر در بزرگ آن، مجسّمه‌ی نیم تنه‌ای از خود نصب نمود که مانند دو مجسّمه از پشت به هم چسبیده بود که هم از بیرون، تمام صورت پیدا بود و هم از درون.

روزی برای مراسمی، مدرّس را دعوت کردند. هنگامی که مدرّس به باغ ملّی رسید، رضاخان و عدّه‌ای دیگر از وی استقبال کردند و رضاخان به شرح و توصیف پرداخت. سپس در چادری نشستند.

رضاخان از مدرّس پرسید: حضرت آقا! در ورودی را ملاحظه فرمودید؟ مدرّس جواب داد: بله، مجسّمه‌ی شما را دیدم. درست مثل صاحبش دو رو دارد.

رضا شاه از شرم و ناراحتی به خود می‌پیچید و تا پایان مجلس، دیگر سخنی نگفت.

  

 جیب رضاشاه ته ندارد

یک روز رضاشاه از روی مزاح و شوخی در مجلس، دست روی جیب مدرّس گذاشت و گفت: آقا! جیب شما خیلی بزرگ است.

مدرّس جواب داد: بزرگ است ولی ته دارد، جیب شماست که ته ندارد.

 برگرفته از کتاب حاضر جوابیهای شهید مدرس

زیارت عاشورا ، رمز دیدار با ابا عبدالله

 

( به بهانه آغاز محرم )

در مفاتیح الجنان قبل از زیارت عاشورا شیخ عباس قمی رحمهالله علیه حکایتی را نقل می کند :

 

مرحوم حاج محمد علی یزدی مرد فاضل و صالحی بود. ایشان در زمان حیات خود، حکایت آموزنده ای را این چنین نقل کرده است :

 

در دوران کودکی یکی از همسایگان ما دارای پسری بود که من با او دوست بودم. با هم بزرگ شدیم و هر کدام راه زندگی را پیش گرفتیم. او شغل خوب و مورد تأییدی نداشت و در مجموع، انسان خوب و درستی نشد . تا این که از دنیا رفت. مدتی پس از فوتش، شبی او را به خواب دیدم که دارای جایگاه خاصی بود و ظاهر بسیار خوب و آراسته ای داشت. از او پرسیدم: من تو را در دنیا می شناختم؛ تو کار خیری انجام نداده بودی که حال چنین جایگاهی به تو داده اند. او گفت درست است؛ من در دنیا انسان خوبی نبودم و از همان شب فوتم تا شب قبل، گرفتار عذاب بودم و سختی زیادی کشیدم، اما از شب قبل چنین مقامی به من بخشیده اند.

در کمال تعجب از او پرسیدم: چه اتفاقی سبب این تغییر در وضعیت تو شد؟ او گفت: دیشب خانمی را به این قبرستان آورده، دفن کردند. او همسر استاد اشرف حداد(آهنگر) بود. هنگامی که او را به قبرستان آوذدند ، امام حسین علیه السلام به دیدارش آمدند. پس از خاک سپاری،‌بار دیگر امام حسین علیه السلام به دیدار او آمدند. مرتبه سوم که امام علیه السلام تشریف فرما شدند،‌دستور دادند تا عذاب از همه مردگان قبرستان برداشته شود. سپس از خواب بیدار شدم. فردا صبح زود به بازار آهنگران رفته، استاد اشرف حداد را یافتم.

از او پرسیدم:‌آیا همسر شما به رحمت خدا رفته؟

با تعجب گفت: این چه سوالی است؟!

 از او پرسیدم : آیا همسرت به کربلا مشرف شده بود یا روضه خوان حضرت بود یا در منزل خود مجلس عزا برپا می کرد؟ استاد اشرف دلیل سؤالاتم را پرسید و من به او گفتم که چه خوابی دیده ام ؛ سپس استاد برایم توضیح داد که همسر من هیچ یک از اعمالی را که شما برشمردید،‌انجام نداده بود؛ تنها در خواندن زیارت عاشورا مداومت میکرد. و من دانستم که به برکت زیارت عاشورا، نه تنها امام حسین علیه السلام به دیدار او آمده و قطعا مقام و مرتبه ای رفیع در بهشت به او بخشیده، که به برکت وجود او ، گناه کاران را نیز مورد رحمت حق قرار داده است. 

سنت نادرست در روضه های ابا عبدالله

( به بهانه آغاز محرم )

images

اگر کسی در زندگی سنت خوبی را پایه گذاری کند ؛ تا زمانی که آن سنت به پا باشد برایش ثواب می نویسند

 و عکس آن نیز وجود دارد که اگر شخصی سنت بدی را بگذارد تا زمانی که آن سنت ادامه دارد برایش گناه می نویسند

حال مشکل اینجاست که برخی سنت بدی را پایه گذاری می کنند و فکر می کنند کار خوبی است

مثال :

برخی برای امام حسین روضه برپا می کنند و در آن انواع تجملات را به کار می برند . یا چند سالی است که مرسوم شده که هر شب شام بدهند ؛ فکر می کنم این کار آن اخلاص و سادگی روضه ی ابا عبدالله را بر هم بزند .

والله اعلم

 

سنت نادرست در روضه های ابا عبدالله

 

( به بهانه آغاز محرم )

اگر کسی در زندگی سنت خوبی را پایه گذاری کند ؛ تا زمانی که آن سنت به پا باشد برایش ثواب می نویسند

 و عکس آن نیز وجود دارد که اگر شخصی سنت بدی را بگذارد تا زمانی که آن سنت ادامه دارد برایش گناه می نویسند

حال مشکل اینجاست که برخی سنت بدی را پایه گذاری می کنند و فکر می کنند کار خوبی است

مثال :

برخی برای امام حسین روضه برپا می کنند و در آن انواع تجملات را به کار می برند . یا چند سالی است که مرسوم شده که هر شب شام بدهند ؛ فکر می کنم این کار آن اخلاص و سادگی روضه ی ابا عبدالله را بر هم بزند .

والله اعلم

 

نماز ی با فضیلت در آخرین روز سال قمری

 

( به بهانه آخر ذی الحجه )

روز آخر ذى الحجه‏ که آخر سال قمری  است سید در اقبال یک روایت ذکر کرده که در این روز

دو رکعت نماز وارد شده که در هر رکعت     حمد یک مرتبه و   ده مرتبه قل هو الله أحد   و ده مرتبه آیه الکرسى بخواند و بعد از نماز بگوید

اللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِی هَذِهِ السَّنَهِ مِنْ عَمَلٍ نَهَیْتَنِی عَنْهُ وَ لَمْ تَرْضَهُ وَ نَسِیتُهُ وَ لَمْ تَنْسَهُ وَ دَعَوْتَنِی إِلَى التَّوْبَهِ بَعْدَ اجْتِرَائِی عَلَیْکَ اللَّهُمَّ فَإِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِی وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ یُقَرِّبُنِی إِلَیْکَ فَاقْبَلْهُ مِنِّی وَ لا تَقْطَعْ رَجَائِی مِنْکَ یَا کَرِیمُ

پس چون گفت این را شیطان گوید واى بر من هر چه من رنج کشیدم در حق او در این سال همه را خراب کرد به این کلمات و شهادت دهد سال گذشته براى او که سال خود را به خیر ختم نمود

 

منبع : مفاتیح الجنان، اعمال آخر ماه ذی الحجه

 

پاسخ به شبهه ای در خصوص صدقه حضرت علی علیه السلام در حال رکوع

 

چند روز پیش ( ۲۴ ذی الحجه ) سالروز نزول آیه ی  ۵۵ سوره مبارکه مائده در شأن حضرت علی علیه السلام است

إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ

جز این نیست که ولى شما خداست و رسول او و آنان که ایمان آورده‏اند، همان ایمان آورندگانى که اقامه نماز و اداى زکات مى‏کنند در حالى که در رکوع نمازند

 

حال شبهه ای که مطرح می شود این است که :

در جایی هست که حضرت در نماز بودند و تیر از پایشان بیرون کشیدند و ایشان متوجه نشدند و در اینجا گفته می شود که ایشان در نماز انگشتر خودشان را به فقیر انفاق کردند ! این دو چگونه با هم جمع می شود؟

پاسخ :

۱٫آنها که این ایراد را میکنند از این نکته غفلت دارند که شنیدن صداى سائل و به کمک او پرداختن توجه به خویشتن نیست، بلکه عین توجه بخدا است، حضرت على در حال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا، و مى‏دانیم بیگانگى از خلق خدا بیگانگى از خدا است و به تعبیر روشنتر: پرداختن زکات در نماز انجام عبادت در ضمن عبادت است. نه انجام یک عمل مباح در ضمن عبادت و باز به تعبیر دیگر آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگى مادى و شخصى است و اما توجه به آنچه در مسیر رضاى خدا است، کاملا با روح عبادت سازگار است و آن را تاکید میکند، ذکر این نکته نیز لازم است که معنى غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان بى اختیار احساس خود را از دست بدهد بلکه با اراده خویش توجه خود را از آنچه در راه خدا و براى خدا نیست بر مى‏گیرد.

جالب اینکه فخر رازى کار تعصب را بجایى رسانیده که اشاره على علیه السلام را به سائل براى اینکه بیاید و خودش انگشتر را از انگشت حضرت بیرون کند، مصداق فعل کثیر که منافات با نماز دارد، دانسته است در حالى که در نماز کارهایى جایز است انسان انجام بدهد که به مراتب از این اشاره بیشتر است و در عین حال ضررى براى نماز ندارد تا آنجا که کشتن حشراتى مانند مار و عقرب و یا برداشتن و گذاشتن کودک و حتى شیر دادن بچه شیر خوار را جزء فعل کثیر ندانسته‏اند، چگونه یک اشاره جزء فعل کثیر شد، ولى هنگامى که دانشمندى گرفتار طوفان تعصب مى‏شود اینگونه اشتباهات براى او جاى تعجب نیست!.

۲٫در اصل حضرت علی در مقابل خود آن فقیر را ندیدند بلکه خدا را دیدند که شاهد گفته ی ما آیه ی ۱۰۴ سوره ی تو به است که خداوند می فرماید :

أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ

مگر ندانسته‏ اند که آن کس که توبه از بندگانش مى‏پذیرد و صدقات  را مى‏گیرد خداست،

پس طبق این آیه خدا گیرنده ی صدقات است

 

سوره هل اتی ،گواهی بزرگ بر فضیلت اهل بیت علیهم السلام

 

( به بهانه ۲۵ ذی الحجه روز نزول سوره هل اتی )

إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً (۵) عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیراً (۶) یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً (۷) وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً (۸) إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً (۹) إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً (۱۰) فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَهً وَ سُرُوراً (۱۱)        

سوره انسان یا هل اتی آیات ۵ تا ۱۱

ترجمه:

۵- ابرار (نیکان) از جامى مى‏نوشند که با عطر خوشى آمیخته است.

۶- از چشمه‏اى که بندگان خاص خدا از آن مى‏نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مى‏سازند! ۷- آنها به نذر خود وفا مى‏کنند، و از روزى که عذابش گسترده است مى‏ترسند.

۸- و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر مى‏دهند.

۹- (و مى‏گویند:) ما شما را براى خدا اطعام مى‏کنیم و، هیچ پاداش و تشکرى شما نمى‏خواهیم.

۱۰- ما از پروردگارمان خائفیم در آن روز که عبوس و شدید است.

۱۱- از این رو خداوند آنها را از شر آن روز نگه مى‏دارد و از آنها استقبال مى‏کند در حالى که شادمان و مسرورند.

 

شان نزول:

ابن عباس مى‏گوید حسن و حسین بیمار شدند پیامبر  با جمعى از یاران به عیادتشان آمدند، و به على ع گفتند: اى ابو الحسن! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى‏کردى، على ع و فاطمه ع و فضه که خادمه آنها بود نذر کردند که اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند (طبق بعضى از روایات حسن و حسین ع نیز گفتند ما هم نذر مى‏کنیم روزه بگیریم).

چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند، در حالى که از نظر مواد غذایى دست خالى بودند على ع سه من جو قرض نمود، و فاطمه س یک سوم آن را آرد کرد، و نان پخت، هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: السلام علیکم اهل بیت محمد ص” سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمین هستم، غذایى به من بدهید خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت کند، آنها همگى مسکین را بر خود مقدم داشتند، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند.

روز دوم را هم چنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتى که غذا را آماده کرده بودند (همان نان جوین) یتیمى بر در خانه آمد آن روز نیز ایثار کردند و غذاى خود را به او دادند (بار دیگر با آب افطار کردند و روز بعد نیز روزه گرفتند).

در سومین روز اسیرى به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادند هنگامى که صبح شد على ع دست حسن ع و حسین ع را گرفته بود و خدمت پیامبر ص آمدند هنگامى که پیامبر ص آنها را مشاهده کرد دید از شدت گرسنگى مى‏لرزند! فرمود! این حالى را که در شما مى‏بینم براى من بسیار گران است، سپس برخاست و با آنها حرکت کرد هنگامى که وارد خانه فاطمه س شد دید در محراب عبادت ایستاده، در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده، و چشمهایش به گودى نشسته، پیامبر ص ناراحت شد.

در همین هنگام جبرئیل نازل گشت و گفت اى محمد! این سوره را بگیر، خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مى‏گوید، سپس سوره” هل اتى” را بر او خواند (بعضى گفته‏اند که از آیه” ان الْأَبْرارَ” تا آیه کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً که مجموعا هیجده آیه است در این موقع نازل گشت).

 

منبع: تفسیر نمونه، جلد ‏۲۵، صفحه ۳۴۴

 

 ” الغدیر” جلد ۳ صفحه ۱۰۷ تا ۱۱۱ و در کتاب” احقاق الحق” در جلد ۳ صفحه ۱۵۷ تا ۱۷۱ حدیث فوق از ۳۶ نفر از دانشمندان و علماى اهل سنت با ذکر ماخذ نقل شده است

 

نکته :

به گفته جمعى از دانشمندان اسلامى از جمله” آلوسى” مفسر معروف اهل سنت بسیارى از نعمتهاى بهشتى در این سوره بر شمرده شده است ولى از” حور العین” که غالبا در قرآن مجید در عداد نعمتهاى بهشتى آمده مطلقا سخنى مطرح نیست، ممکن است این امر به خاطر نزول این سوره در باره فاطمه زهرا و همسر و فرزندانش مى‏باشد که به احترام بانوى اسلام” حضرت فاطمه” ذکرى از” حور” به میان نیامده!

منبع: روح المعانى، جلد ۲۹، صفحه ۱۵۸

مباهله سند حقانیت اهل بیت علیهم السلام

 

( به بهانه ۲۴ ذی الحجه سالروز مباهله )

فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ

                                           سوره آل‏ عمران: آیه ۶۱

 

ترجمه:

هر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو:” بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

 

 

شان نزول:

گفته‏ اند که این آیه و آیات قبل از آن در باره هیات نجرانى مرکب از عاقب و سید و گروهى که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر  رسیدند و عرض کردند: آیا هرگز دیده‏اى فرزندى بدون پدر متولد شود، در این هنگام آیه” إِنَّ مَثَلَ عِیسى‏ عِنْدَ اللَّهِ …” نازل شد و هنگامى که پیامبر ص آنها را به مباهله  دعوت کرد. آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه، به‏ شخصیتهاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان) به آنها گفت:” شما فردا به محمد نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانواده‏اش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزى در بساط ندارد، فردا که شد پیامبر  آمد در حالى که دست على بن ابى طالب  را گرفته بود و حسن و حسین در پیش روى او راه مى‏رفتند و فاطمه پشت سرش بود، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیششان بود هنگامى که نگاه کرد، پیامبر با آن چند نفر آمدند، در باره آنها سؤال کرد به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوب‏ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از على هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه  است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک‏ترین افراد به قلب او است …

سید به اسقف گفت:” براى مباهله قدم پیش گذار”.

گفت: نه، من مردى را مى‏بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام مى‏کند و من مى‏ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمى‏گذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد.

اسقف به پیامبر اسلام ص عرض کرد:” اى ابو القاسم! ما با تو مباهله نمى‏کنیم بلکه مصالحه مى‏کنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر ص با آنها مصالحه کرد که دو هزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس) که حد اقل قیمت هر حله‏اى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى شاخه نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن، توطئه‏اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر  ضامن این عاریتها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهد نامه‏اى در این زمینه نوشته شد.

و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت:” من صورتهایى را مى‏بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوه‏ها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند

منبع: تفسیر نمونه، جلد ‏۲، صفحه  ۵۸۰

 

” قاضى نور اللَّه شوشترى” در جلد سوم از کتاب نفیس” احقاق الحق” طبع جدید صفحه ۴۶ چنین مى‏گوید:

” مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که” ابناءنا” در آیه فوق اشاره به حسن و حسین  و” نساءنا” اشاره به فاطمه  و” انفسنا” اشاره به على  است.

سپس (در پاورقى کتاب مزبور) در حدود شصت نفر از” بزرگان اهل سنت” ذکر شده‏اند که تصریح نموده‏اند آیه مباهله درباره اهل بیت  نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه ۴۶ تا ۷۶ مشروحا آورده است

 

آرشیو بزرگوارانی که نظر داده اند  

با استعانت از حجه بن الحسن این منبرک روز دوشنبه سی ام آبان ۱۳۹۰ در مسجد گفته شدبا ۹:۵۶ موضوع منبرکهای قرآنیلینک ثابت

دعایی معادل ۱۰۰۰ رکعت نماز

 

عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله‏: أَنَّهُ قَالَ لِعَلِیٍّ علیه السلام مَا فَعَلْتَ الْبَارِحَهَ یَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ علیه السلام صَلَّیْتُ أَلْفَ رَکْعَهٍ قَبْلَ أَنْ أَنَامَ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله‏: وَ کَیْفَ ذَلِکَ فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السلام سَمِعْتُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ تَقُولُ مَنْ قَالَ عِنْدَ مَنَامِهِ ثَلَاثاً          

“یَفْعَلُ‏ اللَّهُ‏ مَا یَشَاءُ بِقُدْرَتِهِ‏ وَ یَحْکُمُ‏ مَا یُرِیدُ بِعِزَّتِهِ‏ ”    

       فَقَدْ صَلَّى أَلْفَ رَکْعَهٍ ‏

 

پیامبر صلی الله علیه و آله‏ از حضرت علی علیه السلام سوال فرمود:

یا علی دیشب چه اعمالی قبل از خواب انجام داده ای ؟

حضرت علی عرضه داشتند: ۱۰۰۰ رکعت نماز خواندم

پیامبر فرمودند : هر کس قبل از خواب سه مرتبه بگوید :

 “یَفْعَلُ‏ اللَّهُ‏ مَا یَشَاءُ بِقُدْرَتِهِ‏ وَ یَحْکُمُ‏ مَا یُرِیدُ بِعِزَّتِهِ‏ ” 

مانند آن است که ۱۰۰۰ رکعت نماز خوانده است        

 

ترجمه این دعا: ” انجام می دهد خدا آنچه بخواهد با قدرتش و حکم می کند خدا هر چه اراده کند با عزتش” 

منبع: مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، جلد  ‏۵، صفحه  ۴۹ ، باب ۱۰   استحباب الدعاء بالمأثور عند النوم و إذا انقلب

تضمین بهشت برای ۶ گروه

 

و قال أمیر المؤمنین علیه السّلام:

ضمنت لستّه الجنّه: رجل خرج بصدقه فمات فله الجنّه، و رجل خرج یعود مریضا فمات فله الجنّه، و رجل خرج مجاهدا فی سبیل اللّه فمات فله الجنّه، و رجل خرج حاجّا فمات فله الجنّه، و رجل خرج إلى الجمعه فمات فله الجنّه، و رجل خرج إلى جنازه مسلم فمات فله الجنّه.

 

امیر المؤمنین- علیه السّلام- می فرمایند:

من بهشت را براى شش کس عهده دارم:

۱٫ کسى که در راه صدقه دادن بمیرد،

۲٫ کسى که در راه عیادت مریض بمیرد ،

۳٫ کسى که در راه جهاد برای خدا بمیرد ،

 ۴٫ کسى که در راه حج گذاردن بمیرد ،

۵٫ کسى که در راه نماز جمعه  بمیرد،

۶٫ کسى که در راه تشییع جنازه بمیرد.

 

منبع: نصایح، صفحه ۲۵۵ ، فصل ششم احادیث سایر ائمه«علیهم السلام» و بزرگان

عذاب واقع سزای دشمن علی علیه السلام

 

( به بهانه ۲۰ ذی الحجه سالروز نزول آیه ی اول سوره معارج )

سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ

درخواست کننده ای درخواست عذاب کرد . پس بر او نازل کردیم

سوره معارج آیه ی ۱

” هنگامى که رسول خدا  حضرت على را در روز” غدیر خم” به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه” هر کس من مولى و ولى او هستم على مولى و ولى او است” چیزى نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد” نعمان بن حارث فهرى” خدمت پیامبر ص آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادى شهادت به یگانگى خدا و اینکه تو فرستاده او هستى دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادى ما همه اینها را نیز پذیرفتیم، اما با اینها راضى نشدى تا اینکه این جوان (اشاره به على ع است) را به جانشینى خود منصوب کردى، و گفتى: من کنت مولاه فعلى مولاه، آیا این سخنى است که از ناحیه خودت یا از سوى خدا؟! پیامبر ص فرمود:” قسم به خدایى که معبودى جز او نیست این از ناحیه خدا است”.

” نعمان” روى بر گرداند در حالى که مى‏گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَهً مِنَ السَّماءِ:” خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگى از آسمان بر ما بباران”! اینجا بود که سنگى از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ نازل گشت”.

 

منبع: مجمع البیان، جلد ۱۰، صفحه ۳۵۲

 

این جریان علاوه بر اعتقاد شیعه به آن، جمعى از علماى اهل سنت آنرا در کتب تفسیر و حدیث ثبت و ضبط نموده‏اند. جهت نیاز به نام و کتب آنان به کتاب شریف الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، جلد۱ ، صفحه: ۴۶۱ رجوع فرمایید

دعا جهت تقویت حافظه

 

بعد از هر نماز این دعا را که پیغمبر صلى الله علیه و آله تعلیم امیر المؤمنین علیه السلام نموده براى حافظه بخوانید

سُبْحَانَ مَنْ لا یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِی قَلْبِی نُورا وَ بَصَرا وَ فَهْما وَ عِلْما إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیر

 

 

 منبع : مفاتیح الجنان، فصل اول،تعقیبات مشترکه

 

اتصال به امام جماعت

 

مساله

اتصال به امام جماعت در دو رکعت اول به این صورت است که ،از ابتدای حمد تا پایان رکوع در هر زمان که باشد اشکال ندارد؛ و در رکعت سوم و چهارم فقط در رکوع ،واگر خواستیم زودتر متصل شویم باید حداقل حمد را بخوانیم

حال نکته اینجاست که گاهی انسان به خاطر عجله ای که دارد به محضی که صدای الله اکبر امام جماعت را که قصد دارد در رکعت سوم یا چهارم به رکوع برود ، می شنود، تکبر الاحرام را می گوید ، در حالی که امام هنوز به رکوع نرفته و فقط الله اکبرش را گفته است ، و این باعث اشکال در نماز است

 

وضو در هوای سرد ، کفاره گناهان

 

(به بهانه فصل سرما )

قال الامام الباقر علیه السلام

… الْکَفَّارَاتُ، إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِی السَّبَرَاتِ وَ الْمَشْیُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ إِلَى الصَّلَوَاتِ وَ الْمُحَافَظَهُ عَلَى الْجَمَاعَات‏

امام باقر علیه السلام می فرمایند:

…و اما کفاره‏ ی گناهان:

۱٫ در هواى سرد وضوى کامل ساختن

۲٫ و براى اداى نمازهاى شبانه روزى گام برداشتن

۳٫ و به نماز جماعت مواظبت نمودن میباشد.

منبع: الخصال، جلد ‏۱، صفحه  ۸۴

**منبرک**