نامه ای تاریخی
به مناسبت سالروز ابلاغ پیام تاریخی حضرت #امام_خمینی رحمت الله علیه به گورباچف، رهبر شوروی سابق در سال ۱۳۶۷ هجری شمسی
نتیجه #اعتماد_به_آمریکا
حضرت امام (رحمت الله علیه) مدتی قبل از #فروپاشی_شوروی سابق و در زمانی که هیچ کس انتظار این واقعه مهم را نداشت، در #نامه ای به #گورباچف با پیشبینی سقوط قریبالوقوع این ابرقدرت، سران شوروی سابق را به راه حق دعوت فرمودند:
«جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد».
هنوز مدت زمان کوتاهی از نامه تاریخی امام راحل (رحمت الله علیه) نگذشته بود که در میان بهت و حیرت جهانیان، رژیم شوروی فروپاشید!
چند سال پیش گورباچوف در مصاحبهای این جمله را مطرح میکند و میگوید:
مخاطبِ پیام آیتالله خمینی از نظر من همۀ اعصار در طول تاریخ بود. زمانی که من این پیام را دریافت کردم، احساس کردم شخصی که این پیام را نوشته بود، متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعۀ این پیام استنباط کردم، او کسی است که برای جهان نگران و مایل است من انقلاب_اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم. اگر ما پیشگوییهای آیتالله خمینی را در آن پیام جدی میگرفتیم، امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.
گورباچوف به آمریکا اعتماد کرد و ضربهاش را خورد…
برگرفته از کتاب #دوگانه_های_سرنوشت_ساز اثر سیدمحمدحسین راجی
سعداء
پایگاه نشر آثار حجت_الاسلام_راجی
روز بصیرت
رابطه مستقیم بصیرت و تقوا
غفلت مانع بصیرت
نبود اولویت سنجی، مانع بصیرت عاشورایی
جهالت، مانع بصیرت و شناختن دشمن
دنیا طلبی، مانع بصیرت و جهاد
به من مادر نگویید… / رمز جاودانگی
(به مناسبت وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها، روز تکریم مادران و همسران شهداء)
یکی از مهم ترین ویژگی های حضرت فاطمه ام البنین -سلام الله علیها- که ایشان را جاودانه کرد، ادب والای ایشان بود. چیزی که به فرزند برومندشان حضرت قمربنی هاشم(علیه السلام) هم به ارث رسیده بود.
ایشان زمانی که با حضرت علی-علیه السلام- ازدواج کردند، روز اول که به خانه تشریف آوردند، حسنین-علیهماالسلام- بیمار بودند. از همان ابتدا، پرستاری آنها را کردند. صدا زدند مادر جان شما این کار را انجام ندهید. ایشان عرض کردند: به من مادر نگویید من کنیز شما هستم و آمده ام کنیزی شما را انجام دهم.
بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن ها تداعی نگردد و رنج بی مادری آن ها را آزار ندهد.
این ها همه ادب این بانو هست.
حضرت ام البنین، بَشیر را که فرستاده امام سجاد علیه السلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیه السلام با خبر سازد، دید. به او فرمود: ای بشیر! از امام حسین علیه السلام چه خبر داری؟
بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام البنین فرمود: از حسین علیه السلام مرا خبر ده!
بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام البنین پیوسته از امام حسین علیه السلام خبر می گرفت و می گفت: فرزندان من و آن چه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد. چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به آن حضرت داد، صیحه ای کشید و گفت: ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد.
این نشان از ادب یک انسان است. این ادب، فاطمه ام البنین را جاودانه کرد.
ماهم اگر در برابر بزرگان دین این ادب را داشته باشیم جاودانه خواهیم شد.
ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
به مناسبت سالروز میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها
حادثۀ کربلا از بَدو امر، بر مبنای پاسداری از عزت و کرامت انسـانها شکل گرفت و عـزتمحـوری در گفتار و کـردار امامحسین علیه السلام نمود بارزی داشت. درخشـــانترین الـگـــوی عــزتمحوری پس از امــــامحسیـــن علیه السلام در عملکرد حضرت زینــب سلام الله علیها مشــــاهده میشود. حفـظ اقتـــدار و عــزت در لباس اســـارت، کــــار بزرگی است که تنهــــا عقیـلۀ بنیهاشم تــــوان انجـام آن را داشت…
برگرفته از کتاب زیباییها و زشتیهای کربلا اثر سیدمحمدحسین راجی
روز پرستار
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ سَعَى لِمَرِیضٍ فِی حَاجَهٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ یَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ کَانَ الْمَرِیضُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ أَ وَ لَیْسَ ذَاکَ أَعْظَمَ أَجْراً إِذَا سَعَى فِی حَاجَهٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ قَالَ نَعَم…
امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارشان ، از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل فرمودند: هر که از بیمارى ، پرستاری کند و در کارش کوشش کند چه موفق شود و چه نشود؛ از گناهانش بیرون آید، مانند روزى که از مادرش متولد شده است. مردى از انصار عرض کرد یا رسول الله پدر و مادرم قربانت اگر بیمار از خاندانش باشد اجر بیشترى ندارد که در کار او تلاش کند؟ فرمود : چرا؛ قطعا مهمترین خاندان انسان والدین او هستند…
منبع: وسائل الشیعه، جلد۲، صفحه: ۴۲۷
تجربه تلخ …
واکسنهای بشردوست! از دیروز تا امروز
کتاب کرونا،چالش نظام سلامت، کتابی است که به دفاع تمامقد از عملکرد بهداشت و درمان در طول دوران ۴۰ سالهی پس از انقلاب پرداخته است. اما با این وجود، هشدارهایی علمی ارائه کرده که در ادامه، با برشی از این کتاب، به نمونه هایی در بحث «تجربهی اعتماد کشورها به غرب» می پردازیم.
سابقۀ برخی کمکهای بشردوستانۀ پزشکی در جهان به فاجعهای تصورناشدنی تبدیل شد که نمونههایی از آن بیان میشود:
فرانسه در سالهای دهه هشتاد میلادی، فاکتورهای انعقادی خون آلوده را برای استفادۀ بیماران همـــوفیلی به برخی کشــورها از جمله آلمان، ایتالیا، آرژانتین، عربستان، عراق، ایران و یونان صـــادر کرد. در اثر مصرف این فرآوردههای خونیِ آلوده، بیماران دریافتکننده به ایدز و هپاتیت C دچار شدند. طبق برخی گزارشها فقط در ایران ۲۰۰ نفر به دلیل خونهای آلوده به ایدز مبتلا شدند.
واکسنهای آلوده
ســـازمان بهـــداشت جهــانی در ســـال ۱۹۷۲، برنامـــه ی گسترده ی واکسیناسیون میلیونها آفریقایی را در برابر بیماری آبله به عهده گرفت، اما واکسن آبله را به ویـــروس ایدز آلـــوده کردند تا بتوانند برنامه کاهش جمعیت را مطابق برنامــههای خود در آفـــریقا اجـــرا کنند. وجود داروهای عقیمکننده در واکسنهای کزازی که بیل گیتس حامی تولید آن بود، طی سالهای اخیر بسیار جنجالی شده است و پزشکان کنیایی، یونیسف و سازمان بهداشت جهانی، مؤسسه بیل و ملیندا گیتس را به عقیمسازی محرمانۀ میلیونها زن افریقایی به واسطه برنامۀ واکسن کزاز متهم کردهاند.
کودکان قربانی آزمایش!
مؤسسه بیل و ملیندا گیتس در اقدامی دیگر، کودکان بومی فقیر هندی را ابزار آزمایش واکســـنهایشان قرار داده بودند. اکونومیک تایمز ایندیا در ســال ۲۰۱۴ گـــزارش کرده است که در ســال ۲۰۰۹، از گروهی از کــودکان بیگنــاه هندی برای آزمایش واکسن ویروس پاپیلومای انســـانی (HPV)، ســوءاستــفاده شده است. بســیاری از دختران، بیمار شدند و تا ۲۰۱۰ تعدادی از آنان، جانشان را از دست دادند.
واکسن هایی به قیمت جان!
در سال ۲۰۱۱ پروژه واکسیناسیون فلج اطفال مربوط به مؤسسه بیل و ملیندا گیتس، به فلجشدن یا مرگ بیش از ۴۷ هزار نفر در هند انجامید. مؤسسه گیتس که با همکاری ســـازمان بینالمللی واکسیناسیون (GAVI) روی داروهای ضدباروری کار میکنند، در سال ۲۰۱۱ با تزریق واکسنهای تستنشدۀ فلج اطفال در پاکستان باعث مرگ ده هزار انسان شدند.
توطئهی ایمن سازی!
در ســـال ۲۰۰۴ رهبــران اسلامـــی در شمــال نیجریه، بیان کـــردند برنامۀ ایمنسازی فلج اطفال صندوق کودکان سازمان ملل متحــد (یونیسف) (UNICEF) بخشـــی از توطئه ایالات متحـــده بــرای کـاهش جمعیت این منطقه از طریق اشاعه ویروس ایــدز و مـواد شیمیایی عقیمکننده است. آفریقاییها میگویند تستهای آزمایشگاهیشان وجود مواد آلودهکننده در این واکسن را نشان میدهد…
جنایتهای بشردوستانه!
به گفتۀ منابع خبری آفــریقایی، جدیدترین کمـپین واکســـن در غــرب آفریقا، شیوع بیماری ابولا را به ارمغان آورده است. اینها نمونههای کوچکی از جنایات برخی سازمانهای بینالمللی با عنوان کمکهای بشردوستانه است. هیچ انسان عاقلی پس از چنین تجربهای کمکهای این سازمانها را دریافت نمیکند.
برشی از کتاب «کرونا، چالش نظام سلامت» اثر سیدمحمدحسین راجی
سازمان ملل و عملکرد دوگانه
در فاصله جنگ هشتساله ایران و عراق، شورای امنیت مجموعا ۱۱ قطعنامه صادر کرد که در ۳ قطعنامه به مسائل شیمیایی و در ۸ قطعنامه به جنگ پرداخته است. اما در فاصله یکساله جنگ عراق وکویت، ۴۰ قطعنامه توسط شورای امنیت صادر شد. بر این مبنا اگر به کشوری تعرض شود و نقض صلح انجام شود، شورای امنیت باید فعالیتهایی انجام دهد و حتی مختار به فعالیت نظامی است و در این مورد ورود کرد.
اقدام فوری سازمان ملل درباره حمله به کویت، در اعلام متجاوز بودن عراق و همچنین اعلام ضرب الاجل برای خروج نظامیان عراقی، در مقابل تعلل آن سازمان در قبال ایران، امری است که به وضوح دشمنی و خصومت برخی از اعضا و اقدام ناعادلانه این سازمان را ثابت می کند.
سازمان ملل نه تنها در دوره جنگ تحمیلی، عراق را مجبور و محکوم به خروج از ایران نکرد، بلکه حتی آن را به عنوان متجاوز نیز معرفی ننمود. تنها تلاش آن سازمان در طی ۸ سال جنایات رژیم بعثی، محدود به اعلام آتشبس بود که نه تنها سودی برای ایران نداشت بلکه به ضرر تمامیت ارضی ایران اسلامی نیز تمام می شد.
با وجود تلاش های بسیاری نیز که مسئولان وقت در اقناع اعضای سازمان ملل در اصلاح قطعنامه ها داشتند، نهایتا در قطع نامه ۵۹۸ نیز عراق به عنوان متجاوز اعلام نشد و تعیین آن به آینده موکول گردید.
پس از گذشت حدود ۳ سال از جنگ تحمیلی، و طی فرآیندی، دبیرکل سازمان ملل در گزارشی به شورای امنیت، عراق را به عنوان متجاوز اعلام نمود ولی شورای امنیت آن را نیز تایید ننمود.
به هر حال شورای امنیت سازمان ملل میبایستی گزارش دبیرکل را تصویب کرده و به صورت رسمی عراق را به عنوان متجاوز اعلام میکرد که چنین اقدامی صورت نگرفت. در مجموع میتوان گفت که اظهار نظر و گزارش دبیرکل سازمان ملل به صورت رسمی تجاوز نظامی عراق به ایران را در اسناد رسمی و در افکار عمومی ثبت کرد، ولی باعث نشد که ایران بتواند خسارات خود را از عراق مطالبه و دریافت نماید.
اگر به رفتاری که شورای امنیت سازمان ملل با تجاوز عراق به کویت با حمله ارتش عراق به سرزمین ایران انجام داد توجه کنیم در مییابیم که از همان روز اول اشغال کویت، شورای امنیت سازمان ملل عراق را متجاوز اعلام کرد و لشکرکشی عراق به کویت را محکوم کرد و خسارات مستقیم و غیر مستقیم کویت از این تجاوز را برآورد کرد و تا دلار آخر آن را از عراق دریافت نمود.
شهید شاهرخ ضرغام
شاهرخ مثل بسیاری از جوان های قبل از انقلاب، چون بستر فساد برایشان فراهم بود، فاسد شده بود. اهل شراب و فساد بود، در کاباره کار می کرد. تمام بدنش پر خالکوبی بود؛ اما به مقدسات احترام می گذاشت.
بااینکه خودش از برخی باج میگرفت ولی گاهی ازستمدیدگان حمایت میکرد. ازجمله روحیات او این بود که ماه رمضان روزه میگرفت و نماز میخواند. محرم و صفر، لب به شراب نمیزد . سیگاری نبود و سیگار نمیکشید. به فقیران بسیارکمک میکرد و گاهی حاتمبخشیهایی میکرد. عاشق امامحسین علیه السلام و مراجع تقلید بود.به سیدها و روحانیان نیز احترام میگذاشت.
یکی از ویژگیهای بارز او، غیرتمندی بود و همین روحیات و مسائل باعث شد که بعداز انقلاب عوض شده و راهی جبهه شود . چون بدنش پر ازخالکوبی بود گفت: «خدایا اول پاکش کن بعد خاکش کن»
در روز ۱۷ آذر ۱۳۵۹ به دیدارمعبودش شتافت و آسمانی شد…
اگر انتقام نگیریم …
حمله اتمی آمریکا به ژاپن بعد از عدم انتقام سخت
هجدهم آوریل سال ۱۹۴۳ «یاماموتو ایسوروکو” Isoroku Yamamoto بزرگدریابد ژاپنی و فرمانده کل قوای ناوگان دریایی امپراتوری ژاپن و یکی از مشهورترین فرماندهان تاریخ نظامی، توسط آمریکا ترور شد. جالب اینکه ژاپن ٢سال بعد از این ترورِ بى جواب، مورد حمله اتمی آمریکا قرار گرفت که در جریان آن بیش از ٢٢٠هزار نفر کشته شدند…
برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام راجی
پاسخ به سوال سخت، در حین وضو گرفتن
(به مناسبت هشتم آذرماه، سالروز شهادت دانشمند هسته ای، شهید مجید شهریاری)
نمونه دیگری از مجاهدان عرصه ی علم، شهید دکتر شهریاری بود که ایران را به فناوری سوخت ۲۰ درصد رساند. ایشان کسی بود که به گفتهی همسرش، نماز شبش ترک نمیشد. کسی که مسجد رفتنش ترک نمیشد. کسی که هر روز صبح غسل شهادت انجام میداد. حتی لحظاتی قبل از شهادت که در ماشین نشسته بود از رادیو تفسیر آیت الله جوادی آملی را گوش میداد. این انسانِ مؤمنِ دانشمند از لحاظ علمی کمنظیر بود.
یکی از شاگردان استاد میگوید: در یکی از درسهای مرجع، سؤال سختی برایم به وجود آمد که به سراغ بسیاری از اساتید مدرس آن درس رفتم اما کسی نتوانست پاسخ بدهد؛ یعنی یک نفر گفت سؤال غلط است؛ استاد دیگر گفت ایمیل بزن به نویسنده از خودش بپرس.
یک روز دنبال دکتر شهریاری گشتم تا سراغ او بروم و جواب سؤالم را از او بگیرم. البته دکتر شهریاری نه این درس را در دورهی کارشناسی گذرانده بود و نه هیچوقت در دورهی تدریسش آن را درس داده بود. به هر حال با خودم گفتم ضرر که ندارد، من از ایشان هم سؤال میکنم. دیدم دکتر دارد وضو میگیرد. سؤال را برایش گفتم. او سؤال را گوش کرد و در حین وضو گرفتن وقتی صورتش را شست، یک قسمت از سؤال را جواب داد. دست راستش را شست و یک قسمت دیگر و دست چپش را شست و یک قسمت دیگرش را… تا اینکه مسح پای چپش را کشید و سؤال مرا به طور کامل جواب داد.[۱]
.[۱] مصاحبه خبرگزاری دانشجو با دکتر سید مهدی ابطحی شاگرد و همکارِ دکتر شهریاری، تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، کد مطلب: ۱۸۳۵۴۱٫
برشی از کتاب منظومه جهاد اثر سیدمحمدحسین راجی
تو هیچی نیستی!
(به مناست ۲۷ آبان، سالروز شهادت شهید مهدی زینالدین)
چشمشان که به مهـدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: «فرمانده آزاده،آماده ایم آماده!»
هر کسی هم که دستش به مهدی می رسـید، امان نمیداد؛ شروع می کرد به بوسیدن…
مخمصه ای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می زد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این قدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تــو خاک پای این بسیجی هایی…!»
برگرفته از کتاب «کاندیدای اصلح» اثر سیدمحمدحسین راجی
اهمیت انتخاب همسر خوب / همراهی و فداکاری همسر علامه طباطبایی (ره)
(به مناسبت ۲۵ آبان سالروز ارتحال علامه طباطبایی)
شاگرد برجستهی علامه طباطبایی، استاد ابراهیم امینی در مورد عکس العمل معظّم له در فوت همسرش چنین میگوید: «در فوت همسرش، برخلاف انتظار ما بسیار اشک میریخت و محزون و متأثر بود.
.
روزی به ایشان عرض کردم: «ما صبر و بردباری و تحمل مصائب را باید از شما بیاموزیم. چرا این چنین متأثر هستید؟»
.
در جواب فرمود: «آقای امینی، مرگ حق است. همه باید بمیریم. من برای مرگ همسرم گریه نمیکنم. گریهی من از صفا و کدبانوگری و محبتهای خانم است […]. در طول مدت زندگی ما، هیچگاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم کاش این کار را نمیکرد یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود».
این همسر هست که کار را بهجایی میرساند که کسی مثل علامه طباطبایی ظهور کند. این اهمیت یک همسر خوب را نشان میدهد.
تحت کفالت اهل بیت علیهم السلام
علامه طباطبایی نقل میکند: در نجف اشرف، همزمان با جنگ جهـانی، کمکهزینه ما از تبریز قطع شد و مدتی گذشت و پولی نرسید و ما هم نسیـه میکردیم و روزگـــار میگذراندیم…
?تا اینکه دیگـر رویمان نمیشـد نسـیه کنیم. نگران بودیم که این وضع تا کی ادامه خواهد یافت…؟!
?در همین اوضاع بودیم که روزی شخصی آمد درب منزل و گفت :«آقا فرمودند که ۱۷ یا ۱۸ سال تحت #کفالت ما هستید، شما نگـران نباشید؛ زندگـی شما تأمین خواهد شد.»
? من فکر کردم که این تاریخ ۱۷ یا ۱۸ سـال، به چه مناسبتی است؟ مدتی فکر کردم تا فهمیدم تنهـا موردی که صدق میکند، مسئله ملبس شدنم است که ۱۷یا ۱۸ سال از آن می گذرد و منظور از کلام آقا مبنـــی بر اینکه تحت کفـــالت امیــرالمومنین؛ هستم، تلبس به لبـــاس
مقدس روحانیت و معمم شدنم بوده است.
نمایندگی حاتم طایی در قرن ۲۱ | شهادت شهید طهرانی مقدم
(به مناسبت ۲۱ آبان، سالروز شهادت پدر موشکی ایران)
همسر شهید طهرانی مقدم تعریف میکند:
«توی بخشیدن به کم راضی نمیشد. ایشان، نمایندگی مجاز حاتم طائی توی قرن بیست و یکم بود. شبها که خسـته و دیر به خانه برمیگشت، همیشه یکی دوتا مشتری جلوی خانهاش ایستاده بودن برای بیـان مشکلات شان و گرفتن کمک از شهید طهرانی مقدم. آنها را که میتوانست، خودش کمک میکرد و مـواردی که خارج از توانش خارج بودند را به افراد خیّر، معرفی میکرد. هیچ کس دستخالی از درِ خانهاش بر نمیگشت. حتی اگر کسی نمیآمد و چیزی نمیگفت هم حاجی سرش درد میکرد برای کمک…».
«مردی با آرزوهای دوربرد، فائزه غفار حدادی، ص ۶۵»