نواب، طلبه مومن انقلابی/ ۳ خصلت مهم شهید نواب صفوی

(به مناسبت ۲۷ دی ماه، سالروز شهادت شهید نواب صفوی و یاران با وفایش)

بیست و هفتم دی ماه سالروز شهادت روحانی شجاع و مبارز شهید نواب صفوی و یاران با وفایش است.

<![if !supportLists]>1.     <![endif]>اگر بخواهیم چند ویژگی بارز شهید نواب را نام ببریم، اولین و مهمترین آن غیرت دینی اوست.

زمانی که کسروی ملعون  به پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهماالسلام دشنام داد و در کتابش به مقدسات توهین کرد بلافاصله مراجع تقلید حکم ارتداد او را صادر کردند. نواب و یارانش بلافاصله پول قرض کرده و اسلحه تهیه نمودند و کسروی را به درک واصل کردند.

این غیرت دینی بالای او است.

او اگر امروز بود مثل امثال ما نمی نشست تا این همه در شبکه‌های مجازی و پشت تریبون به مقدسات توهین کنند و بعد ما راحت از کنار آنها رد شویم. او اینگونه نبود و نمی توانست راحت بنشیند که به مقدسات توهین کنند.

 

<![if !supportLists]>2.     <![endif]>دومین ویژگی نواب آزادی و عدم وابستگی او بود. چون آزاد بود می توانست حرف حق را بزند.

امام جمعه وقت تهران که آخوندی درباری بود از طرف شاه مأمور شد که پیش نواب برود. گفت اعلی حضرت تصمیم گرفته است تولیت آستان قدس را به تو بدهد. نواب گفت: فکر کرده است که می تواند با این چیزها من را بخرد؟ من آزادم و زیر بار این چیزها نمی روم تولیت را به کس دیگری بدهد!

<![if !supportLists]>3.     <![endif]>سومین ویژگی نواب شجاعت بود.

او در آخرین لحظات عمر شریفش با کمال شجاعت  بعد از آنکه سرهنگ از او  پرسید: «اگر خواسته ای دارید بگویید؟» و او تقاضای آب برای غسل شهادت نمود. آب سرد بود. نواب خمشگین بر سر سرهنگ بختیار فریاد زد: «اگر آب گرم نباشد, رنگ ما میپرد و تو و امثال تو فکر میکنند که ترسیده ایم!  اما مهم نیست. خدا آگاه است که لحظه به لحظه اشتیاق ما به شهادت بیشتر میشود».

رهبر فداییان یارانش را مورد خطاب قرار داد و گفت: «خلیلم, محمدم, مظفرم, زودتر آماده شوید, زودتر غسل شهادت کنید, امشب جده ام فاطمه زهرا (سلام الله علیها) منتظر ماست» پس از غسل شهادت به نماز ایستاد. افسران و درجه داران با ناباوری به آنان نگاه میکردند. دستان به قنوت رفته اش حریم آسمان مناجات بود.

شاه رفت؛ تفکر شاهنشاهی را نیز بیرون کنیم!

 

۲۶ دی ماه سالروز فرار شاه خائن از ایران اسلامی است.

انقلاب اسلامی ما فقط در صدد تغییر ظواهر نبود؛ هدف برداشتن تاج و گذاشتن عمامه، بدون تغییر در ماهیت ساختار اداری کشور نبود. بلکه ماهیت جمهوری اسلامی با رژیم شاهنشاهی در ذات و ماهیت متفاوت اند.

اما اگر مسئولین، اصول انقلاب اسلامی را رعایت نکنند دوباره به همان دوران شاهنشاهی برگشته ایم.

مثلا:

فرض کنید مسئولین ساده زیستی را فراموش کنند و به کاخ نشینی و خانه های مجلل رو بیاورند. این اصل، از اصول انقلاب است که محرومین و مستضعفین به جایگاه برسند نه اینکه دوباره همان جاه طلبان و صاحبان قدرت و ثروت به نان و نوا برسند.

شعار انقلاب، عدالت و اسلامیت است. باید به تمام ابعاد آن عمل شود. که البته الحمدلله به خیلی از آنها رسیده ایم لکن باید به شعارهای عمل نشده رسیدگی کرد.

 

مشکل ما که فقط با شاه نبود؛ بلکه با تفکر شاهنشاهی بود. اکنون نیز هر مسئولی بیاید که آن تفکر را داشته باشد برای ما فرقی نمی کند. فرقی نمی کند که نامش محمدرضا پهلوی باشد یا هر اسم دیگری.

بله؛ اکنون که به لطف خداوند در رأس کشور عادل ترین فرد، مقام معظم رهبری قرار دارند، عالی است، اما کافی نیست؛ بقیه پایه ها نیز باید اشخاص سالم بر سر کار باشند. نه اینکه کسانی بیایند که هیچ شئونی از جمهوریت و اسلامیت نظام را رعایت نکنند. در این صورت نظام اسلامی نخواهد بود.

این که مقام معظم رهبری نیز چند وقت پیش فرمودند که ما هنوز به حکومت اسلامی نرسیده ایم به این خاطر است؛ یعنی مسئولین ما به لُبّ اسلام و خواسته های ابتدای انقلاب عمل نکرده اند.

رسیدن به این هدف نیز ۲ لازمه دارد.

۱- انتخاب درست مردم

۲- تلاش و اقدام درست مسؤولین.

 

توجه: البته باید توجه کنیم که رسیدن به همین نقطه، با توجه به اینکه ۴۰ سال بیشتر از انقلاب نگذشته است، نشان دهنده سرعت بسیار بالای پیشرفت است. لکن باید بصیرت مردم و تلاش مسئولین در کنار هم بیاید تا انقلاب اسلامی محقق شود. وگرنه اگر قرار باشد مسئول زمان شاه در کاخ زندگی کند و مسئول امروزی هم بخواهد کاخ نشین باشد، و یا در زمان شاه کاپیتولاسیون باشد و اکنون امثال سند ۲۰۳۰، وضعیت همان خواهد بود.

مهمترین نصیحت علما از زبان آیت الله مجتهدی

(به بهانه ۲۳ دی ماه؛ سالروز وفات حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی)

آیت الله مجتهدی تهرانی از علمای بزرگی است که بسیاری از مردم با درس اخلاق های ایشان آشنا هستند.

از ایشان نکات بسیاری به یادگار مانده است که از جمله آن ها این جمله بسیار مهم است که می فرمایند:

 

من علمای بسیاری را درک کردم از امام خمینی گرفته تا آیت الله بروجردی و آیت الله شاه آبادی و آیت الله حائری و…؛

 

و اگر بخواهم در یک کلام نصیحت تمام بزرگان را بگویم، می گویم:

 

اگر دنیا و آخرت می خواهید، اگر رزق و روزی می خواهید و در یک کلام اگر همه چیز می خواهید،

 نماز اول وقت بخوانید.

ای بنده ی گریزان! از خدا فرار می کنی ؟!!!

 

 

مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات‏[ فرقان ۷۰]

کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏کند

داستانک:

بدون هیچ توجهی از کنار او گذشت.

این بی‌توجهی آخوند بر عبد فرّار سخت گران آمد. از جای خود حرکت کرد تا این شیخ پیر را تنبیه کند. دوید و راه را بر او سد کرد و با لحنی بی‌ادبانه گفت: هی! آشیخ! چرا به من سلام نکردی؟!

عارف همدانی ایستاد و گفت: مگر تو کیستی که من باید حتماً به تو سلام می‌کردم؟ گفت: من عبد فرّارم. آخوند ملاحسینقلی همدانی به او گفت: عبد فرّار! افررتَ من اللهِ ام من رسولهِ؟ تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟

و سپس راهش را گرفت و رفت.

فردا صبح، آخوند ملا حسینقلی همدانی درس را تمام کرده، رو به شاگردان نمود و گفت: ‌امروز یکی از بندگان خدا فوت کرده هر کس مایل باشد به تشییع جنازه او برویم.

 عده‌ای از شاگردان آخوند به همراه ایشان برای تشییع حرکت کردند. ولی با کمال تعجب دیدند آخوند به خانه عبد فرار رفت. آری او از دنیا رفته بود. عجبا! این همان یاغی معروف است که آخوند از او به عنوان بنده خدا یاد کرد و در تشییع جنازه او حاضر شد؟! به هر حال تشییع جنازه تمام شد.

یکی از شاگردان آخوند به نزد همسر عبد فرارا رفته و از او سؤال کرد: چطور شد که او فوت کرد؟ همسرش گفت: نمی‌دانم چه می‌شد؟ او هر شب دیروقت با حال غیرعادی و از خود بی‌خود منزل می‌آمد، ولی دیشب حدود یک ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به منزل آمد و در فکر فرو رفته بود و تا صبح نخوابید و در حیاط قدم می‌زند و در حالی که گریه می کرد ،با خود تکرار می‌کرد: عبد فرار تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟! و سحر دق کرد و مرد.

اصل داستان از کتاب : شرح حال حکیم فرزانه حاج علی محمد نجف آبادی، صفحه ۲۷

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

۸ خرداد ۱۳۹۲

شب های زمستان رو به کوتاهی است / بهار مؤمن را دریابید

 

این شبها جزء طولانی ترین شب های سال است. شب ها هر چقدر هم که نیاز به خواب داشته باشیم و بخوابیم، باز هم این شب تمام نمی شود. به همین خاطر است که در روایت داریم:

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند:     

الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى صِیَامِهِ

زمستان، بهار مومن است ؛ از شبهای طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.

 [وسائل الشیعه، ج‏۱۰، ص: ۴۱۴]

سعی بکنیم این شب ها چند دقیقه ای وقت بگذاریم برای نماز شب؛ به شدت بر نشاط مان در طول روز اثر می گذارد. در آخرت نیز دستمان را خواهد گرفت ان شاءالله.

 

داستانک:

مقدس اردبیلی از دنیا رفت. عالمی ایشان را در خواب دید. پرسید چه چیزی دست شما را در آن دنیا گرفت؟

مقدس اردبیلی به حرم  امیرالمومنین علیه السلام اشاره کرد و گفت:

اول عشق به این آقا و نماز شب ها. آن نماز شب ها هم به آبروی امیرالمومنین علیه السلام قبول شده.

 

ان شاالله خداوند ما را از نماز شب خوان های با حضور قلب قرار دهد.

انتخاب موقت رهبری / آیا انتخاب رهبری موقتی انجام شده است؟

در روزهای اخیر کلیپی در فضای مجازی، در مورد مذاکرات مجلس خبرگان در سال ۶۸ پخش شده است. موقعی که مقام معظم رهبری (حفظه الله) به رهبری انتخاب می­ شوند آقای هاشمی رفسنجانی جمله ­ای را بیان می­ کنند به این مضمون:

خوب موقتا آقای خامنه ­ای را ما انتخاب می­ کنیم تا رفراندوم. بعد مشخص می­ کنیم.

جریان چه چیز بوده است؟

یعنی رهبری موقتا انتخاب شده بودند؟ قرار بوده رفراندومی صورت بگیرد؟

در سال ۵۸ که قانون اساسی به رفراندوم گذاشته شده و به رای مردم تصویب می­ شود، شرط رهبری این بوده است که رهبر باید مرجع تقلید باشد. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) در سال ۶۷ به آیت الله مشکینی دستور می­ دهند بازنگری قانون اساسی را انجام دهند.

آیت الله مشکینی در نامه­ ای به امام (رحمت الله علیه) از چند مورد از ابهامات قانون اساسی می­ نویسد. امام به هیچ کدام جواب نمی دهند؛ فقط به یک مورد جواب می­ دهند و می­ فرمایند در رابطه با رهبری از اول هم نظر من این بود که لازم نیست رهبر مرجع تقلید باشد و مجتهد جامع الشرایط کفایت می­ کند. قرار بود تغییرات قانون اساسی با انتخابات ریاست جمهوری سال بعد، یعنی سال ۶۸ به رفراندوم گذاشته شود. اما حضرت امام (رحمت الله علیه) دو ماه قبل از رفراندوم از دنیا می­ روند. اما در آن زمان هنوز طبق قانون اساسی رهبر باید مرجع تقلید می بود. آیت الله امینی در آن جلسه نامه امام (رحمت الله علیه) را می­ خوانند و نمایندگان خبرگان را از نظر امام مطلع می­ کنند.

ولی هنوز قانون اساسی هنوز تغییر نکرده بود. لذا خبرگان مقام معظم رهبری را انتخاب می­ کنند. در مردادماه نیز قانون اساسی به رفراندوم گذاشته می­ شود. پس از تأیید مردم، خبرگان در مرداد ماه مجددا تشکیل جلسه داده و به رهبری مقام معظم رهبری رأی می­ دهند. و آنگاه مقام معظم رهبری (حفظه الله) رهبر نظام اسلامی می­ شوند.

در نتیجه آن جمله­ ای که از آقای هاشمی رفسنجانی در برخی شبکه های مجازی پخش شده است کشف جدید و عجیبی نیست که برخی آن را مطرح می­ کنند. کسانی که آن زمان را خوب به خاطر دارند در جریان اجرای قانون هستند.

عشق به درس خواندن

 

در حالات علامه جعفری گفته اند ایشان عاشق مطالعه کردن بود.

داستانک:

روزی علامه جعفری نزدیک به ظهر در حجره آبگوشتی بر سر چراغ بار می گذارد و سپس مشغول مطالعه می شود. پس از چندی ناگهان متوجه می شود که طلاب مدرسه در حال شکستن درب حجره هستند. با سرعت در را باز کرده و با حالت اعتراض خطاب به آنان می گوید: من مشغول مطالعه هستم چرا مزاحم می شوید؟ که در همین حین به ناگاه متوجه می شود که تمامی حجره را دود گرفته و طلاب به تصور اینکه حجره ایشان آتش گرفته برای کمک و نجات ایشان آمده اند.

اینطور درس خواندن و عشق به مطالعه انسان را در علم آموزی موفق می کند.

نظام اسلامی، بهترین ساختار و مسیر

راهپیمایی

فرض کنید قصد سفر دارید و چند خودرو مختلف برای سفر وجود دارد که هر یک ویژگی های خاصی دارند.

مثلا:

اتوبوس اول، نقص فنی دارد. اتوبوس دوم، راننده نابلدی دارد؛ اتوبوس سوم، از نظر فنی سالم است و راننده خوبی هم دارد اما سایر مسافرین آن خودرو هر یک ایرادی دارد و موجب مزاحمت شما می شود.

 

حال با این اوصاف اگر مجبور به مسافرت باشید، کدام ماشین را انتخاب می کنید؟

طبیعتا حاضریم برخی ایرادات و اذیت های داخل خودرو سوم را تحمل کنیم اما لااقل خیالمان نسبت به سلامت خودرو و راننده و رسیدن به مقصد راحت است.

وضع امروز ما اینچنین است. جمهوری اسلامی وسیله خوب و سالمی است. راننده و سکان دار آن نیز از عادل ترین انسان هاست. اما داخل این اتوبوس برخی افراد برخی کارهای نادرست را انجام می دهند. با این وجود خیالمان راحت است که این وسیله ما را به مقصد می رساند.

ما به مسافران داخل این اتوبوس، به مسئولین این کشور اعتراض داریم، انتقاد داریم، اما خیالمان بابت نظام و رهبری آن راحت است. این افتخار است برای ما که رهبری جامعه ما به دست کسی است که عادل ترین فرد جامعه است. در صورتی که می توانست حکومت دست فرد یا افرادی باشد که هر روز یک فساد اقتصادی، سیاسی یا … از او سر بزند.

قدر این انقلاب و نظام را باید دانست.

این روزها که راهپیمایی ها در سراسر کشور در دفاع و حمایت از استقلال و امنیت کشور برگزار می شود، امید است شعارها در محکوم کردن فساد ها و مفسدین روز، در زمینه های اقتصادی نیز باشد. نه اینکه همچنان به شعارهای سال ۵۷ بسنده کنیم و مرگ بر آمریکا بگوییم. بله قطعا «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر فتنه­ گر» هم شعار امروز هست اما شعار ضروری این ایام، «مرگ بر اختلاس ­گر» و «مرگ بر حقوق نجومی» است.

پشت پرده تظاهرات اخیر

2017-12-30-08-35-54

جریان جنگ در سوره مدت هاست تمام شده است اما سوریه نمی تواند به این راحتی و تا مدت ها کمر راست کند. همه زیرساخت هایش از بین رفته است.

اما جریان سوریه از کجا شروع شد؟

از اعتراض مردمی به یک جریان شروع شد و شخصی از داخل جمعیت مردم و پلیس را به رگبار بست. همین، باعث شورشی شد که می بینید الان به کجا رسیده است.

ما بصیرت لازم داریم که مواظب باشیم.

همین جریان، چند شب پیش در لرستان اتفاق افتاد. یک نفر از داخل جمعیت با اسلحه، شروع به تیراندازی به مردم کرد. بیش از هفتاد نفر مجروح شدند و سه نفر به شهادت رسیدند. ما اگر مواظب نباشیم همان جریان سوریه اتفاق می افتد.

خدا با کسی عقد اخوت نبسته که یک کشور همیشه روی آرامش ببیند، اگر مراقب نباشیم خدای نکرده کشور ما هم مانند کشورهای اطراف می شود.

انتقاد به گرانی داشته باشیم ولی مواظب باشیم دشمن از این مسئله سوء استفاده نکند.

فرق شورشگر با معترض!

شورشگر

 

بین اغتشاش گر و معترض، تفاوت هایی وجود دارد.

مردم اعتراض و تحصن می کنند و یک سری خواسته هایی دارند. مانند:

 ۱٫ گرانی ۲٫ اختلاس ۳٫ حقوق نجومی ۴٫ ناکارآمدی مسئولین: مثل مشکلات وزارت خانه ها، عدم کنترل قاچاق، رشوه در قوه قضاییه، عدم رسیدگی به پرونده های قوه قضاییه، رشوه گرفتن در دارایی و …

مردم به خاطر اینها اعتراض دارند. اما قصد شورشگر براندازی است.

این دوکاملا با هم فرق دارد. حامیان این دو نیز با هم فرق دارند. در رأس حامیان معترضین، مقام معظم رهبری (حفظه الله) است. بیشترین کسی که تا حالا در رابطه با معیشت مردم صحبت کرده حضرت آقا هستند. همه مردم حامی این هستند که برای حق مردم اعتراض بشود.

اما حامی شورشگر مشخص است: دشمنان خارجی از جمله آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و مجاهدین خلق و… .

نتیجه این دو عمل نیز با هم فرق می کند. آنقدر مردم اعتراض می کنند تا چیزی که گران شده بر گردد؛ پولشان برگردانده شود؛ جلو ظلم گرفته شود؛ فلان مسئول استعفا دهد و… . نتیجه اعتراض این است.

اما در شورش نتیجه این نیست. نتیجه شورش این است که گرانی بیشتر شود، دزدی بیشتر شود، مسئولین نالایق بیشتر شوند و یک جنگ داخلی که مقدمه ورود بیگانه است محقق شود.

این دو تا با هم فرق دارد. ما با شورشگر مشکل داریم. با معترض مشکلی نداریم. مردم اعتراض می کنند تا به حقشان برسند اما شورش کار درستی نیست. نتیجه ای هم ندارد.

کسانی که شورش می کنند دغدغه شکم مردم را ندارند؛ خودشان که بابت این شورش ها پولشان را می گیرند؛ دیدید که در این اعتراضات در کل کشور حتی لباس های شورشیان یک شکل است و با پیچیده ترین امکانات و تجهیزات عمل می کنند. اینها دغدغه اقتصاد مردم را دارند؟

شفاعت تمام شیعیان با کیست؟

 (به بهانه ۱۰ ربیع الثانی؛ سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها)

28أَقُولُ وَ رَوَى الْقَاضِی نُورُ اللَّهِ التُّسْتَرِیُّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فِی کِتَابِ مَجَالِسِ الْمُؤْمِنِینَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ:

 إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّهُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَهُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَهُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْکُوفَهُ الصَّغِیرَهُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّهِ ثَمَانِیَهَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَهٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّهَ بِأَجْمَعِهِمْ.

از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که :

خدا را حرمى است که مکه است،  رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را حرمى است که مدینه است، و راستى براى امیر المؤمنین علیه السّلام حرمى است که کوفه است و قم کوفه صغرى است .

همانا بهشت را ۸ در است که ۳ آنها بسوى قم است، در آن زنى از فرزندانم بنام فاطمه درگذرد و به شفاعت او همه شیعیانم به بهشت می روند [بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۵۷، ص: ۲۲۸]

داستانک:

شیخ عباس قمی(رحمت الله علیه) که به محدث قمی نیز معروف است، می گوید: درعالم رؤیا مرحوم میرزای قمی اعلی الله مقامه الشریف را دیدم،

از ایشان سؤال کردم: آیا اهل قم را حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) شفاعت خواهند کرد؟

میرزا چون این سخن را شنید ناراحت شد و نگاه تندی به من کرد و فرمود: چه گفتی؟

من دوباره سؤالم را تکرار کردم، باز با تندی به من فرمود: شیخ، تو چرا چنین سؤالی می کنی!؟ شفاعت اهل قم با من است، حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) تمام شیعیان جهان را شفاعت خواهند کرد ؛ [مردان علم در میدان عمل جلد ۳ صفحه ۳۶]

امروز که اینچنین به کرامت زبان زدى                  تا رستخیز بهرِ شفاعت، چه ها کنى؟

(۱ بهمن ۱۳۹۴)

میانه روی و پرهیز از اسراف

(به بهانه ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام)

امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند: «عَلَیْکَ بِالإقْتِصادِ وَ إیّاکَ وَ الإسْرافَ»؛

بر تو باد به میانه روى و اعتدال و پرهیز از ولخرجى و اسراف.

[احقاق الحق: ج ۱۲ ص ۴۶۷]

 

نکته: اقتصاد، حدّ اعتدال میانه اسراف و بخل است. اسراف، ملت ها را از بین می برد. اسراف مشکلات و عذاب های زیادی را بر سر جامعه می آورد. با اسراف کم کم می بینیم که باران هم دیگر نمی بارد. کم کم درهای رحمت بسته می شود.

داستانک:

حسن بصری در کنار رودخانه وضو می گرفت. باقیمانده آب را کنار رودخانه، روی زمین ریخت. حضرت علی علیه السلام فرمودند چرا آب را روی زمین ریختی؟ باید آب را روی آب رودخانه می ریختی.

 

اسراف برای همه خطرناک است، خصوصا برای کسانی که از اموال بیت المال استفاده می کنند.

به عنوان مثال:

شخصی برای گرم ماندن اتاق محل کار خود، بخاری را در طول شب نیز روشن می گذارد!

و یا اینکه برق اتاق ها را بی جهت روشن می گذارند.

و یا اینکه وقتی به سفر کاری می روند، هتل پنج ستاره و غذاهای گران قیمت استفاده می کنند!

مگر منزل خودشان هتل پنج ستاره است که وقتی به سفر می روند، هتل پنج ستاره می گیرند!!

این موارد از کوچک و بزرگ، همه از مصادیق اسراف است.

دو خصلتی که بالاتر از آن چیزی نیست

(به بهانه ۸ ربیع الثانی؛ سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام)

26عن أبی محمد الحسن بن علی علیهماالسلام:

 خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا شَیْ‏ءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَان

امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند:

دو خصلت است بالا دست ندارد: ایمان به خدا، و نفع رساندن به برادران.    [تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: ۴۸۹]

و شاید بتوان گفت ،تمام دین در این دو جمله جمع شده است: خدامحوری و انسان دوستی  

داستانک:

محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در وبلاگ خود نوشته است:

[روزی] رفته بودم خدمت [آیت‌الله‌العظمی فاضل لنکرانی] . آن موقع در ناجا بودم. [ایشان] گفتند:

 “من ۵۰ سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز.” بعد هم گفتند “اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود.” [منبع]

تسلیمی شگفت!

(به مناسبت میلاد حضرت عیسی علیه السلام)

روزى حضرت عیسى در مناجاتش با خداوند عرضه داشت: پروردگارا دوستى از دوستارانت به من بنما، خطاب رسید به فلان محل برو که ما را در آنجا دوستى است،

مسیح به آن محل موعود رفت. زنى را دید که نه چشم دارد و نه دست و نه پاى، روى زمین افتاده و زبانش مترنم به این ذکر است:

«الحمدالله على نعمائه والشکر على آلائه»

خدا را بر نعمتهاى ظاهری اش سپاس و بر نعمتهاى باطنی اش شکر.

آن حضرت از حالت آن زن شگفت زده شد، پیش رفته و به او سلام کرد، زن گفت: علیک السلام یا روح الله! فرمود اى زن تو که هرگز مرا ندیده اى از کجا شناختى من عیسى هستم،

زن گفت: آن دوستى که تو را به سوى من دلالت کرد برایم معلوم نمود که تو روح الله هستى، فرمود: اى زن تو از چشم و دست و پا محرومى، اندامت تباه شده!

زن گفت: خدا را ثنا می‌گویم که دلى ذاکر و زبانى شاکر و تنى صابر دارم، خدا را به وحدانیت و یگانگى یاد می‌کنم که هرچه را می‌توان با آن معصیت کرد از من گرفته،

اگر چشم داشتم و به نامحرم نظر می‌کردم، اگر دست داشتم به حرام می آلودم و اگر پا داشتم دنبال لذات نامشروع می‌رفتم چه عاقبتى داشتم؟

این نعمتى که خدا به من داده به احدى از بندگانش نداده است.

[خزینه الجواهر، صفحه ۳۱۸]

 

نگاهی به وصیت نامه شهید حججی

 

– از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق امام زمان است.

– از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید…

همیشه الگوی خود را حضرت زهرا  و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید.

آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:

غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان

چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…

از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید…

خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.

– همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود…

– مقداری حق الناس به گردن دارم که عاجزانه می خواهم برایم ادا کنید…

– یک میلیون تومان به مادر بزرگ پدری بدهکارم.

– مقداری بدهی به برادر محسن همتی ها بابت محصولات فرهنگی و کار های دیگر بدهکارم.

– ۳۲هزارتومان به اضافه مقداری سربند به پایگاه شهدای بنیاد امیرآباد بدهکارم.

– اگر برایتان مقدور بود به مقدار یک ماه نماز و روزه برایم ادا کنید که اگر خدایی ناکرده گهگاهی از روی خطا نمازی قضا کردم و یا روزه ایی از دست دادم جبران شود…

الهم عجل لولیک الفرج.

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه‏».

 

آمین

١٣٩۶/۴/٢٧

محسن حججی

**منبرک**