(به بهانه ۱۹ دی ماه؛ سالروز شهادت سردار حاج احمد کاظمی)
داستانک:
همراه سردار رفته بودیم اصفهان برای مأموریت. وقت برگشتن به تخت فولاد رفتیم.
به گلزار شهدا که رسیدیم، شهید احمد کاظمی گفت: بچه ها دوست دارید دری از درهای بهشت را به شما نشان دهم؟ گفتیم چه بهتر از این.
سردار کفش هایش را در آورد و وارد گلزار شد و ما را یک راست بر سر مزار شهید خرازی برد و گفت: از این قبر مطهر، دری به بهشت باز میشود. وقت فاتحه خواندن حال سردار دیدنی بود… . ده روز دیگر او نیز پرواز کرد و کنار حاج حسین خرازی، بر در بهشت آرام گرفت… .
۱۹ دی ماه سالگرد شهادت سردار رشید اسلام شهید حاج احمد کاظمی است. کسی که تمام عشق و علاقه اش، حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. ذکر یا زهرا از زبانش نمی افتاد.
در آخرین لحظاتی که شهید محسن اسدی (همراه شهید کاظمی) در داخل هواپیما با یک دستگاه ضبط صوت، صحبتهای شهید کاظمی را ضبط میکرد، هنگامی که هواپیما در حال سقوط است، آخرین جملاتی که ایشان بر زبان میآورد این است که با آرامش به همراهان میگوید صلوات بفرستید. و با ذکر یا زهرا (سلام الله علیها)به شهادت میرسند.
برای شنیدن آخرین کلمات از شهید کاظمی به همراه چند صوت دلنشین دیگر از ایشان صوت زیر را گوش کنید.
علامه طباطبایی نقل میکند: در نجف اشرف، همزمان با جنگ جهـانی، کمکهزینه ما از تبریز قطع شد و مدتی گذشت و پولی نرسید و ما هم نسیـه میکردیم و روزگـــار میگذراندیم…
?تا اینکه دیگـر رویمان نمیشـد نسـیه کنیم. نگران بودیم که این وضع تا کی ادامه خواهد یافت…؟!
?در همین اوضاع بودیم که روزی شخصی آمد درب منزل و گفت :«آقا فرمودند که ۱۷ یا ۱۸ سال تحت #کفالت ما هستید، شما نگـران نباشید؛ زندگـی شما تأمین خواهد شد.»
? من فکر کردم که این تاریخ ۱۷ یا ۱۸ سـال، به چه مناسبتی است؟ مدتی فکر کردم تا فهمیدم تنهـا موردی که صدق میکند، مسئله ملبس شدنم است که ۱۷یا ۱۸ سال از آن می گذرد و منظور از کلام آقا مبنـــی بر اینکه تحت کفـــالت امیــرالمومنین؛ هستم، تلبس به لبـــاس
مقدس روحانیت و معمم شدنم بوده است.
«توی بخشیدن به کم راضی نمیشد. ایشان، نمایندگی مجاز حاتم طائی توی قرن بیست و یکم بود. شبها که خسـته و دیر به خانه برمیگشت، همیشه یکی دوتا مشتری جلوی خانهاش ایستاده بودن برای بیـان مشکلات شان و گرفتن کمک از شهید طهرانی مقدم. آنها را که میتوانست، خودش کمک میکرد و مـواردی که خارج از توانش خارج بودند را به افراد خیّر، معرفی میکرد. هیچ کس دستخالی از درِ خانهاش بر نمیگشت. حتی اگر کسی نمیآمد و چیزی نمیگفت هم حاجی سرش درد میکرد برای کمک…».
ملت شایعه پذیر، بازیچه دست دشمنان خواهد بود، حتی اگر رهبرش علی و فرمانده اش مالک اشتر باشد.
بین الصلاتین در رواق امام خمینی رحمتاللهعلیه توسط حجت الاسلام راجی با موضوع بصیرت – حرم مطهر رضوی
(به مناسبت ۱۰ آبان، سالروز شهادت شهید آیت الله قاضی طباطبایی)
امروز سالروز شهادت خمینی تبریز، شهید آیت الله قاضی طباطبایی، اولین شهید محراب است. ایشان را در مسیر نماز به شهادت می رسانند.
ایشان بسیار مردم دوست بودند؛ کلا کسانی که اهل عبادت هستند باید مردم دار و مردم دوست نیز باشند.
می گویند: درب منزل ایشان تا ساعت ۱۲ شب به روی مردم باز بود و مشکلات آنها را رفع می کردند. بعد از ساعت ۱۲ ایشان شروع به نوشتن کتاب می کردند. بیش از ۶۰ کتاب از این شهید باقی مانده است.
برادر علامه طباطبایی _آیت الله الهی_ می فرمایند: تمام کتاب هایی که آیت الله قاضی نوشته اند بعد از ساعت ۱۲ بوده است.
آخرین جمله ای که آیت الله قاضی گفتند این بود که برای مردم چه اتفاقی افتاد؟ موقعی که آیت الله قاضی سوار ماشین شدند منافقین سه تیر به ایشان زدند، در همان لحظات که ایشان سرشان پایین بود به شخصی که کنارشان نشسته بود گفت: علی آقا، شما که طوری نشدی؟
دیروز مجلس شورای اسلامی پیوستن به کنوانسیون مالی مبارزه با تروریسم(CFT) را تصویب کرد. من این حرفم را برای تاریخ عرض میکنم. روزی که برجام تصویب شد بنده عرض کردم، سال آینده اگر…
امروز یکی از تاریخی ترین روزها برای ملت ایران بود. سال ۱۳۶۵ در بحرانی ترین لحظات دفاع مقدس، ورزشگاه آزادی پر از جمعیت شد. رزمنده ها به جبهه اعزام شدند و موازنه عملیات ها تغییر کرد.
امروز نه تنها ورزشگاه آزادی پر شده بود بلکه در تمام کشور، مردم با آرمان های امام (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) تجدید بیعت کردند.
اگر آنجا جنگ نظامی بود امروز جنگ اقتصادی است.
حتما متن کامل سخنان امروز رهبر را گوش بدهید. بسیار صحبت های مهمی بود. صحبت هایی که حاج قاسم سلیمانی هر لحظه داشت اشک می ریخت.
آیا ثمره انتخاب بد مردم را رهبری باید جواب بدهد؟ ثمره بیعرضگی مسئولین در برجام و FATF را رهبری باید معذرت خواهی کند و جواب بدهد؟
این درد است…
آن موقع میفهمیم ۱۴۰۰ سال پیش چه اتفاقی افتاد که مردم ابوموسی اشعری را انتخاب کردند، اما نزد حضرت علی علیه السلام آمدند و گفتند تقصیر شما بوده؛ چرا گذاشتی ما این انکار را انجام بدهیم.
سه سال پیاپی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) میفرمایند جنگ اقتصادی است. دیدید در این چند هفته چه اتفاقی افتاد.
ما باید مانند گذشته بصیرتمان را بیشتر کنیم.
ابان بن محمد از امام جواد (علیه السلام) نقل مىکند که فرمود:
در روز عید قربان چیزى با فضیلتتر از پنج چیز نیست:
۱- قربانى کردن،
۲- یا راه رفتن در جهت نیکى به پدر و مادر
۳- یا خویشاوندى که قطع رحم کرده تا به او چیزى ببخشد و آغاز سلام کند،
۴- یا مردى که از بهترین جاى قربانیش به دیگران اطعام کند و بقیه آن را به همسایگان از یتیمان و بیچارگان و بردگان بدهد
۵- از اسیران دلجویى کند.
[الخصال، جلد ۱، صفحه ۲۹۸]
عن رسول الله صلى الله علیه و آله: زَیِّنوا العیدَینِ بِالتَّهلیلِ و التَّکبیرِ و التَّحمیدِ و التَّقدیسِ .
عید فطر و قربان را با جملات «لا إله إلاّ اللّه و اللّه اکبر و الحمد لله و سبحان اللّه » (تسبیحات اربعه) آذین بخشید.
[میزان الحکمه جلد ۹ صفحه ۴۲۰۴ حدیث ۱۴۶۱۵]
داستانک:
مالک بن انس از امام جعفر صادق از پدرانش از امیر المؤمنین علیهم السّلام روایت کرده که فرمود:
فقرا خدمت رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم آمدند، و عرض کردند ثروتمندان مالى دارند که بآن بندگان آزاد کنند و ما نداریم، و از براى آنان وسیله حجّ فراهم است ولى براى ما نیست، و از براى آنها مالى هست که صدقه بدهند و از براى ما نیست، و از براى آنها وسیله جهاد فراهم است، ولى ما اموالى نداریم که با آن این عبادات را انجام دهیم، پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم فرمود:
هر کس (از شما) صد مرتبه (اللَّه أکبر) بگوید فضیلت آن از صد بنده آزاد کردن بیشتر است،
و هر کس صد مرتبه «سبحان اللَّه» بگوید أفضل است از بردن صد قربانى در حجّ،
و هر کس صد مرتبه «الحمد للَّه» بگوید افضلست از فرستادن صد اسب زین دار، دهنه دار، رکاب دار، در راه حق،
و هر کس صد مرتبه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید عمل او در آن روز از تمام مردم افضل است مگر کسى که زیادتر گفته باشد.
آنگاه امام فرمود: این بیانات بگوش ثروتمندان رسید، آنان نیز این اعمال را بجا آوردند.
پس فقرا بار دیگر نزد پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم آمدند، و گفتند یا رسول اللَّه آنچه را در ثواب این اذکار فرمودید به گوش اغنیا رسید، و آنان این ذکرها را گفتند! حضرت فرمود: این ثوابها فضل و عطاى الهى است، و به هر کس که بخواهد عنایت می فرماید و خداوند صاحب فضل و رحمت بزرگى است
ضرب المثلی هست که می گوید انسان به امید زنده است. این ضرب المثل درستی است.
تصور کنید کسی که کلا ناامید است، دو دقیقه کنارش بنیشینی حالتان از زندگی بد می شود.
در رابطه با همسرش صحبت می کند، شما فکر می کنید همسرش هیولاست. می گویی یعنی بدترین زن دنیا، زن توست؟ می گوید دیگر بدتر از زن من کسی نیست.
خوب بچه ها چطور؟ یکی از یکی بدتر.
کارت چطور؟ افتضاح، کی بتوانم از این کار نجات پیدا کنم.
ماشینت؟ همیشه خراب.
خانه؟ آغل موش.
وضع سیاسی؟ افتضاح
کشور؟ بدترین کشور دنیا
طوری صحبت می کند شما هم ناامید می شوید.
اما بعضی ها روحیه امیدواری دارند. چرا پزشکان می گویند بخش عمده ای از بیماری ها به خاطر مسائل روحی و روانی است.
روحی و روانی یعنی ما داریم مدام ناامیدی را تزریق می کنیم.
ما باید به #آینده #امیدوار باشیم.
به نسلمان و زندگیمان امیدوار باشیم.
خدا نکند کسی در زندگی مانند مگس باشد، از بین این همه جای سالم، مگس یک راست روی زخم می نشیند.
آدم مثل زنبور است. می گردد و یک گل عالی پیدا می کند روی همان می نشیند.
کسانی که امیدوارند خوب زندگی می کنند چه دوران گرانی چه ارزانی. چون اعتقاد دارند خدایی که خدای ارزانی است خدای گرانی هم هست.
کسانی هم که نا امیدند چه این طرف دنیا باشند چه آن طرف دنیا، چه سالم باشند چه بیمار، چه همسرشان خوش اخلاق باشد یا بداخلاق، کافیست در خیابان یک ماشین جلویشان بپیچد… شروع به ناله می کنند: این چه وضع رانندگی است؟ چرا چراغ قرمز شد؟
چرا بعضی از ما با همه چیز دعوا داریم؟ کمی آرام باشیم؛ امیدوار باشیم. کمی از زندگی لذت ببریم.
اگر پدر یا مادر ناامید باشند این ناامیدی به بچه هایشان سرایت می کند. می بینید بچه ها همیشه ناامیدند.
می گویی عزیزم درس بخوان. می گوید درس بخوانم که چه بشود؟
تا شغل خوب پیدا کنی.
حالا شغل پیدا کنم که چه بشود؟
خوب ازدواج کنی.
که چه بشود؟
که فرزند دار شوی.
که چه بشود؟
ایران در جام جهانی سه بازی انجام داد و سرافراز از جام جهانی خداحافظی کرد.
این سه بازی یک صحنه ای داشت که خلاصه چهل سال این کشور است. آن لحظه ای که مدافعین ما روی خط دروازه قرار گرفتند و آن طرفی ها از تیم حریف، هر کس می رسید به آنها لگد می زد. به هر حال نگذاشتند توپ گل شود.
این سرگذشت چهل سال این کشور است. چهل سال است این مردم دارند با چنگ و دندان از کشورشان دفاع می کنند. آن طرفی ها هم هر کدام می رسند، یک لگد می زنند. هر کس از در می رسد می خواهد کاری انجام دهد.
دشمن این را خوب می داند که تا زمانی که غیرت دینی باشد نمی تواند گل بزند، برای همین تمام هم و غمش این است که غیرت دینی را از مردم ایران و شیعه بگیرد.
شما ببینید هر مفهوم مقدسی که سراغ داشته باشید، دشمن آن را مورد هجمه قرار می دهد. شما پدر و مادر را مقدس بدانید آنها پدر و مادر را می زنند.
شما خانواده را مقدس بدانید، آنها خانواده را ضد تقدس می دانند. شما مرجعیت را مقدس می دانید، ولایت فقیه را مقدس می دانید، اهل بیت علیهم السلام، قرآن را مقدس می دانید،
هر چیزی را که مقدس بدانیم کار دشمن اینست که همان را بزند. برای اینکه غیرت دینی از ما گرفته شود.
مردم ما تا غیرت دینی داشته باشند دشمن نمی تواند کاری انجام دهد. اما خدا نکند این غیرت دینی از مردم گرفته شود، دیگر مردم نسبت به مقدساتشان بی تفاوت می شوند. آن موقع هر کس از در برسد یک فساد و جنایتی انجام می دهد.