خانه / منبرک های برگزیده (صفحه 11)

منبرک های برگزیده

در این بخش منبرک های برگزیده را می توانید ببینید.

نماز دست انسان را خواهد گرفت

30

… إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ … [عنکبوت : ۴۵]

 نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز مى‏دارد

نماز بالاخره دست انسان را خواهد گرفت ؛ انشاء الله

داستانک ۱:

جوانی از انصار نمازش را با پیامبر (صلی الله علیه و آله) می خواند ولی گناه و محرمات را نیز انجام می داد.

جریان را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله)  فرمود: بالاخره نمازش روزی او را از بدی و زشتی باز می دارد.

 طولی نکشید که دیدند آن جوان توبه کرد و دست از کارهای بد و زشتش برداشت. [میزان الحکمه، ج۵، ص۳۷۱، ح ۱۰۲۵۴]

داستانک ۲:

یکی از علماء از کربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف کرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.

آن عالم می گوید : من کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً کتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یکی از سارقین گفتم من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید و اگر ممکن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد

آن شخص گفت: ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم

لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم که رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی که از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:

این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازهی شما نخواستیم بدهیم

من به رئیس دزدها گفتم: اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز کجا؟ دزدی کجا؟

گفت:  درست است که من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی که هست، انسان نباید رابطهی خود را با خدا به کلّی قطع کند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلکه باید یک راه آشتی را باقی گذارد. حالا که شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم

و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.

پس از مدّتی که به کربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین – علیه السّلام – همان مرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می کرد. وقتی که مرا دید شناخت و گفت:مرا می شناسی؟

گفتم: آری!

گفت: چون نماز را ترک نکردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر که را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اکنون توفیق توبه و زیارت پیدا کرده‌ام.   [کتاب پاداشها و کیفرها]

یازده بار زیارت در هر هفته!

 (به بهانه اربعین سید و سالار شهیدان)

arbaein2

حنّان بن سدیر، از پدرش در ضمن حدیث طویل مى‏گوید:

حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:

اى سدیر، این حق بر تو نیست که قبر حسین علیه السّلام را در هر جمعه پنج مرتبه و در هر روز یک بار زیارت کنى عرض کردم: فدایت شوم بین ما و بین آن حضرت فرسخ‏هاى بسیار فاصله است.

حضرت فرمودند:

بر بام منزل برو سپس بطرف راست و جانب چپ خود توجه کن بعد سر به آسمان بلند کن، سپس سر را بطرف قبر امام حسین علیه السّلام برگردان و بعد بگو:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه‏

هر گاه چنین نمودى ثواب یک زوره برایت منظور مى‏شود. زوره یعنى یک حج و یک عمره.

سدیر مى‏گوید: بسى روزها بیش از بیست مرتبه حضرت را این طور زیارت مى‏کردم.

[کامل الزیارات-ترجمه ذهنى تهرانى، صفحه : ۸۶۹]

توهین به امام هادی ؟ چرا !!!

(به بهانه هَجمه چند ساله به امام هادی علیه السلام )

چند سالی است که صفحه ای در فیس بوک با عنوان “یاد آوری امام نقی به شیعیان“زاییده شده ؛ که سراسر توهین به امام مظلوم و بزرگ ما شیعیان است .

علاوه بر ناسزا گویی , روایات بسیاری به دروغ به آن امام عزیز نسبت داده شده است

اخیرا نیز ملعونی به نام “شاهین نجفی ” (که با تایپ نام نجسش باید کیبوردم را آب بکشم) در آهنگی ،الفاظی رکیک را خطاب به امام دهم ما شیعیان به کار برده است.

حال سوال اینجاست که چرا از همه جا امام هادی ؟

اما پاسخ :

۱٫در بین فرقه های ملحق به شیعه آخرین فرقه ، فرقه ی واقفیه است که در امامت امام کاظم توقف کرده اند . پس بنا بر این هر که امام رضا علیه السلام را قبول دارد ، ۱۲ امامیست.

لذا اگر بنا بر توهین باشد، ۵ امام باقی می مانند از امام رضا تا حضرت مهدی (روحی و ارواح العالمین فداهم)

اما توهین به امام رضا و حضرت مهدی برای توهین کنندگان گران تمام می شود ، زیرا نه تنها برادران اهل سنت ، بلکه برخی از مسیحیان و یهودیان نیز به این دو امام علاقه دارند؛ و اما توهین به فرزند و پدرِ مستقیمِ این دو امام نیز تبعات دارد، زیرا کسی که شخصی را دوست بدارد فرزند و پدر او را نیز دوست دارد. پس امام جواد فرزند امام رضا و امام عسکری پدر حضرت مهدی هم از دور خارج می شوند و می ماند امام مظلوم و مقتدرمان ؛ نورعالم امکان ؛حضرت هادی (علیه السلام).    

۲٫ مقبره امام هادی در منطقه ای در عراق است که بیشترین سنی را دارد .لذا وقتی می خواهند بمبی در جایی بگذارند که گنبد و گلدسته ها راتخریب کند ؛ سامرا را انتخاب می کنند تا بین شیعه و سنی اختلاف شروع شود.

۳٫  مهر ماه ۱۳۸۴ عبد الکریم سروش ،نامه ای به حجت الاسلام والمسلمین بهمن پور( از اساتید حوزه علمیه قم)  نوشت که در آن با تشکیک در ولایت معصومین(علیهم السلام)، گفت: “زیارت جامعه کبیره مرام نامه شیعیان افراطی و غالی است.”

بسیار روشن است ؛زیارتی که مخصوص افراطیون باشد ، نویسنده ی آن نیز از افراطیون چند آتیشه است.

و از آنجا که زیارت عالیه المضامین جامعه کبیره ، از امام هادی علیه السلام است ، توهین به امام هادی به عنوان یک رهبرِ افراطیِ شیعه ی افراطی، بسیار مناسب به نظر می رسد .

 

لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّهَ قاطِبَهً

 

 جهت دریافت این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید.

داستانی از شهید مدرس / حاضر جوابی های شهید مدرس

 به بهانه ۱۰ آذر سالروز شهادت شهید مدرس )

 

 رضا شاه دو رو

رضا در اوّل خیابان سپه محوطه‌ی بزرگی را که به نام باغ ملّی بود تعمیر و بازسازی نموده، مراسم نظامی را در آن برگزار می‌کرد. در بالای سر در بزرگ آن، مجسّمه‌ی نیم تنه‌ای از خود نصب نمود که مانند دو مجسّمه از پشت به هم چسبیده بود که هم از بیرون، تمام صورت پیدا بود و هم از درون.

روزی برای مراسمی، مدرّس را دعوت کردند. هنگامی که مدرّس به باغ ملّی رسید، رضاخان و عدّه‌ای دیگر از وی استقبال کردند و رضاخان به شرح و توصیف پرداخت. سپس در چادری نشستند.

رضاخان از مدرّس پرسید: حضرت آقا! در ورودی را ملاحظه فرمودید؟ مدرّس جواب داد: بله، مجسّمه‌ی شما را دیدم. درست مثل صاحبش دو رو دارد.

رضا شاه از شرم و ناراحتی به خود می‌پیچید و تا پایان مجلس، دیگر سخنی نگفت.

  

 جیب رضاشاه ته ندارد

یک روز رضاشاه از روی مزاح و شوخی در مجلس، دست روی جیب مدرّس گذاشت و گفت: آقا! جیب شما خیلی بزرگ است.

مدرّس جواب داد: بزرگ است ولی ته دارد، جیب شماست که ته ندارد.

 برگرفته از کتاب حاضر جوابیهای شهید مدرس

علاقه در زندگی

علاقه در زندگی

مهمترین شرط برای تشکیل وادامه زندگی چیست ؟       علاقه

چه عواملی باعث ازدیاد علاقه می شود؟

۱٫تشکر

مافکر می کنیم چون وظیفه اش است تشکر لازم نیست

مانند : مدیر از سرایدار تشکر نمی کند

برای خانه کارگر گرفته ایم

برای بنایی کارگر گرفته ایم

از رفتگر تشکر نمی کنیم چون عوارض داده ایم

     برخی فکر میکنند حال که برای خداست تشکر ندارد

( داستان حضرت موسی و شعیب )

     افراط در تشکر کردن                  …..خاک پاییم و…

بیش از اندازه تشکر(چاپلوسی) کمتر از اندازه (حسادت) اندازه ( انصاف )

 ۲٫ ابراز علاقه

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَهِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً

الکافی     ۵     ۵۶۹   

بوسیدن فرزند– أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ فَقَالَ مَا قَبَّلْتُ صَبِیّاً لِی قَطُّ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ هَذَا رَجُلٌ عِنْدِی أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ                                              وسائل‏الشیعه     ۲۱     ۴۸۴  

هدیه –  امام صادق :  هدیه بدهید تا همدیگر را دوست داشته باشید، همانا هدیه کینه‏ها را از میان مى‏برد.

خصال-ترجمه جعفرى    ج‏۱    ۴۹ 

………………..«گاهی کادو بخریم »………………

سوغات –  پیامبر: وقتى کسى از سفرى مى‏آید, برای خانواده اش ارمغانى با خود بیاورد اگر چه سنگى در توبره خود بیندازد

شاد کردن–  پیامبر : هرکه خانواده اش را شاد کند , خداوند از آن شادی مخلوقی می آفریند , که تاروز قیامت برایش طلب آمرزش کند

خرید برای خانه –  امام سجاد: برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم کوشت برای خانواده ام که میل به کوشت دارند , از بنده آزاد کردن دوست داشتنی تر است

همنشینی در غذا خوردن–  جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِیَالِهِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنِ اعْتِکَافٍ فِی مَسْجِدِی هَذَا

نصایح ص۳۰   

خدمت به همسر-    

  ۱- پیامبر : هر زنى که همسرش را سیراب کند بجرعه‏ى آبى ثواب عبادت یک سال نماز و روزه و شب زنده دارى برایش باشد و براى هر شربت آبى که بشوهرش داده خدا شهرى در بهشت براى او بنا کند و شصت گناه او را بیامرزد

ارشاد القلوب-ترجمه رضایى    ج‏۱    ۴۱۳  

۲ـ پیامبر: اِن الرجل اذا سَقی اَمرَاَتَهُ مِن الماءِ اُجِر

غذا دهان هم کردن : پیامبر : اِن الرجل لَیوجر فی رفع اللُقمَهِ الی فی امرَئَهِ

انتخاب غذا- پیامبر:المومن یاکل بشهوه عیاله و المنافق یاکل اهله بشوه

بدرقه کردن-    مردى نزد رسول خدا آمد و عرض کرد: من همسرى دارم که چون به منزل روم پیشباز من آید و چون بیرون روم مرا بدرقه کند، و هر گاه مرا اندوهگین بیند پرسد چه چیز تو را غمگین ساخته اگر براى روزى است که آن به عهده تو نیست و دیگرى آن را به عهده گرفته (یعنى خداوند)، و اگر راجع به امور آخرتى است پس خداوند بر اندوهت بیافزاید، رسول خدا فرمود:آرى خداوند را کارگزارانى است و این زن یکى از آنان است، و او نصف اجر شهید را خواهد برد.                                            

 من لا یحضره الفقیه-ترجمه غفارى    ج‏۵    ۱۹

 

**منبرک**