خانه / منبرک های روایی (صفحه 30)

منبرک های روایی

در این بخش منبرک های روایی را می توانید ببینید.

اهمیت نوشتن وصیت نامه

  قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله  لَا یَنْبَغِی أَنْ یَبِیتَ إِلَّا وَ وَصِیَّتُهُ‏ تَحْتَ‏ رَأْسِهِ‏. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: براى هیچ مسلمانى سزاوار نیست شب هنگام بخوابد مگر آنکه وصیّت نامه‏ اش زیر سرش باشد   قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله: من مات علی وصیّهٍ مات علی سَبیلٍ و سُنَّهٍ، و مات علی تُقیً و شَهادَهٍ،دو ماتَ مغفوراً لَه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس با وصیتی بمیرد ، بر راه و سنتی مرده، بر پرهیزگاری و شهادتی مرده و آمرزیده مرده است منبع : میزان الحکمه، جلد ۱۴، صفحه ۶۸۳ ، حدیث ۲۱۸۰۰  و  ۲۱۸۰۱   

ادامه نوشته »

شوخی ، سومین عامل دروغ

  پس از آنکه در دو روز قبل ۲ نمونه از عوامل دروغ عرض شد ، امروز یکی دیگر از عوامل شایع در دروغ گفتن، یعنی “شوخی” را عرض می کنم   قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: یَا أَبَاذَرٍّ وَیْلٌ لِلَّذِی یُحَدِّثُ فَیَکْذِبُ لِیُضْحِکَ بِهِ الْقَوْمَ- وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَه‏ پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به ابوذر می فرمایند:  اى اباذر واى بر کسى که سخن دروغ میگوید تا به سخن او مردم بخندند واى بر او، واى بر او، واى بر او منبع: بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، جلد   ‏۷۴، صفحه ۹۰، باب ۴ ما أوصى به رسول الله إلى أبی ذر رحمه الله نکته: اگر دیگران از اول بدانند که حرف ما شوخی است ؛ اشکال ندارد . اما در بعضی از موارد ما حرفی را می زنیم که مثلا فلان جا رفتم ، ( آنجا همه فکر می کنند ما راست می گوییم) بعد می گوییم شوخی کردم ؛ که این دروغ است  

ادامه نوشته »

تعارف؛ یکی دیگر از عوامل دروغ

  یکی از عوامل شایع دروغ گفتن ،خجالت بیجا یا همان تعارف است در روایتی آمده است که  بنت عمیس می گوید: در شب زفاف عایشه‏ حاضر بودم سوگند به خداى که در آن شب هیچ طعام ولیمه‏اى نبود، جز قدحى از شیر، که رسول خداى صلّى اللّه علیه و آله از آن مقدارى بنوشید، و به عایشه  داد و او شرم مى‏داشت که آن کاسه را بگیرد. من گفتم: دست پیغمبر را رد مکن. پس به شرم تمام عایشه آن کاسه بگرفت و اندک بیاشامید، پس پیغمبر فرمود: از آن کاسه به من بدهد، عرض کردم: میل ندارم  فرمود: گرسنگی را با دروغ‏ جمع می کنی؟  عرض کردم: اگر یکى از ما را رغبتى باشد و پنهان دارند آیا آن را دروغ شمرند فرمود: انّ الکذب یکتب کذبا، حتّى تکتب الکذیبه. یعنى: دروغ را دروغ نویسند، چندان‏که دروغ‏هاى اندک را نیز دروغ اندک رقم کنند. منبع : ناسخ التواریخ،  سپهر، جلد ‏۲، صفحه ۶۴۸    ، زفاف رسول خدا صلى الله علیه و آله با عایشه   به عنوان مثال :  در مجلسی برایمان چایی آورده اند . هنگام جمع کردن استکانها از ما میپرسند،چایی میل دارید و ما میگوییم نه؛ میل ندارم . در حالی که میل داریم و یا در مهمانی هنگام رفتن به ما می گویند:امشب بمانید و ما می گوییم  نه کار داریم . در حالی که کار نداریم و . . .  البته بسیار راحت است که هم تعارف کنیم و هم دروغ نگوییم مانند در مثال اول که گفتند چایی میل دارید بگوییم: ممنون صرف شد و یا در مثال دوم که گفتند :شب بمانید بگوییم، نه به اندازه کافی زحمت داده ایم نکته اینجاست که کلمه ی معادل زیاد است ؛ چرا ما از همه جا دروغش را انتخاب کنیم   داستان: مادر یکی از نمایندگان مجلس از دنیا می رود و دفتر یکی از مراجع پیام تسلیتی به این عنوان آماده می کند “جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان با تمام وجود ناراحت شدند و…” این پیام را به آن مرجع  برای تایید نشان می دهند . مرجع تقلید می گوید من با تمام وجود ناراحت نشدم؛این را عوض کنید. پیام را تصحیح می کنند و می نویسند:  “جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان بسیار ناراحت شدند و…” برای دومین بار این پیام را به آن مرجع نشان می دهند . مرجع تقلید می گوید من بسیار  ناراحت نشدم؛این را عوض کنید. دفتر آن مرجع سومین پیام را اینگونه می نویسند: “جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان ناراحت شدند و…” برای سومین بار این پیام را به آن مرجع نشان می دهند . مرجع تقلید می گوید راستش من ناراحت هم نشدم؛این پیر زن سالهاست در جا افتاده و الان ناراحتی ندارد رئیس دفتر می گوید پس چه بنویسیم ؟ نمی شود که نوشت: “جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان خوشحال شدند و…” آن مرجع می فرماید چرا اینها را بنویسید! ؛ بنویسید: “جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان برای علو درجات مادرتان دعا کردند” نکته اینجاست که گاه با تغییر کلمه ای دیگر دروغ نگفته ایم

ادامه نوشته »

خلاص شدن، یکی از عوامل دروغ

  یکی از عوامل دروغ خلاص شدن از دست کسی است به عنوان مثال:  پسرمان به ما می گوید :آن اسباب بازی را می خواهم . و ما می گوییم فروشی نیست ویا دخترمان آن عروسک را می خواهد و ما می گوییم برق دارد و یا به فرزندمان که شلوغ می کند می گوییم فلانی دعوایت می کند(درحالی که دعوایش نمی کند)  و یا حوصله جواب به سوالاتش را نداریم ؛ می گوییم نمی دانم و . . . که اینها همه دروغ است     وعن عبد الله بن عامر  قال : دعتنی أمی یوما ورسول الله – صلى الله علیه و آله وسلم – قاعد فی بیتنا ، فقالت : ها تعال أعطیک،  فقال لها رسول الله – صلى الله علیه و آله وسلم : ” ما أردت أن تعطیه ؟ “  قالت : أردت أن أعطیه تمرا . فقال رسول الله – صلى الله علیه وآله وسلم : “ أما إنک لو لم تعطیه شیئا کتبت علیک کذبه “   عبد الله بن عامر می گوید : روزی مادرم پیامبر را به منزل دعوت کرد . من در آنجا ایستاده بودم . مادرم [که نمی خواست من آنجا باشم] مرا صدا زد و گفت: عبدالله بیا چیزی به تو بدهم. پیامبر فرمود: چه می خواهی به او بدهی ؟ مادرم گفت : خرما پس پیامبر فرمود : اگر آنچه به او گفتی به او ندهی دروغ گفته ای !!! منبع: کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، علی بن حسام الدین المتقی الهندی، جلد ۳، صفحه ۱۱۳۷، حدیث ۳۲۴۳

ادامه نوشته »

روایت و حدیثی تکان دهنده در باب اطاعت

  قال الله عزوجل :  یا بن آدم، أنا غنیّ لا أفتقر، أطعنی فیما أمرتک أجعلک غنیّا لا تفتقر. یا ابن آدم، أنا حیّ لا أموت، أطعنی فیما أمرتک أجعلک حیّا لا تموت،  أنا أقول للشی‏ء کن فیکون، أطعنی فیما أمرتک أجعلک تقول للشی‏ء: کن فیکون.   در حدیث قدسى آمده است : اى فرزند آدم، من غنىِ بى‏نیاز هستم، تو هم دستورات مرا اطاعت کن تا تو را هم غنى کنم تا فقیر نشوى. اى فرزند آدم، من زنده ‏اى هستم که نمى‏میرم تو هم مرا اطاعت کن تا تو را هم زنده ی جاودانه کنم.(در اذهان مردم عزیز باشی در نتیجه نمیری)  [ اى فرزند آدم ] من به هر چیزى بگویم باش پس مى‏شود، تو هم مرا اطاعت کن تا به هر چه بگویی باش بشود منبع: الجواهر السنیه-کلیات احادیث قدسى، صفحه ۷۱۳   ، باب ما لم یتصل بإمام معین منهم علیهم السلام، حدیث ۱۵۱

ادامه نوشته »

۶ درخواست از پیامبر و ۶ دستورالعمل

  (به بهانه ۱۲ ربیع الاول سالروز ولادت پیامبر مکرم اسلام  صلی الله علیه و آله – به روایت اهل سنت) جاء رجل إلى رسول اللّه صلّى اللّه علیه و اله فقال: علّمنی عملا إذا عملته أحبّنی اللّه و الناس، و یثری مالی، و یصحّ بدنی، و یطیل عمری، و یحشرنی معک. فقال صلّى اللّه علیه و آله: هذه ستّ خصال: إذا أردت أن یحبّک اللّه فخفه و اتّقه، و إذا أردت أن یحبّک الناس فاقطع عن ما فی أیدیهم، و إذا أردت أن یثری مالک فأکثر من الصّدقه، و إذا أردت أن یصحّ بدنک فأکثر من الصّوم، و إذا أردت أن یطیل عمرک فصل أرحامک، و إذا أردت أن یحشرک اللّه معی فأکثر من السجود بین یدی الواحد القهّار.   مردى به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد:  کارى به من بیاموزید که هم خدا و هم بندگان مرا دوست بدارند، مالم زیاد، بدنم سالم و عمرم دراز گردد، و با شما محشور شوم. پیامبر فرمود: اینها که مى‏خواهى شش مطلب است پس باید شش جهت را مراعات کنى:  اگر خواهى خدا دوستت دارد از او بترس و تقوا پیشه کن؛ اگر خواهى محبوب مردم باشى، طمع از آنان برگیر؛ اگر میل دارى مالت زیاد شود، بسیار صدقه بده؛ اگر به سلامت بدن علاقه‏ مندى، زیاد روزه بگیر؛  اگر عمر دراز خواهى، با خویشان خوش‏رفتارى کن؛  اگر دوست دارى قیامت با من باشى، براى خداوند قهار سجده بسیار کن. منبع : تحریر المواعظ العددیه، صفحه ۴۲۸   و نصایح، صفحه ۲۴۸     

ادامه نوشته »

حدیثی عجیب و شگفت آور در انفاق خالصانه

    قال رسول الله صلى الله علیه وسلم : لما خلق الله الأرض مادت بأهلها فخلق الجبال فصیرها أوتاداً للأرض فقالت الملائکه ما خلق ربنا خلقاً هو أشد من الجبال فخلق الله الحدید فقطع الجبال ثم خلق النار فأذابت الحدید ثم أمر الله الماء بإطفاء النار وأمر الریح فکدرت الماء فاختلفت الملائکه فقالت نسأل الله تعالى قالوا یا رب ما أشد ما خلقت من خلقک قال الله تعالى لم أخلق خلقاً هو أشد على من قلب ابن آدم حین یتصدق بصدقه بیمینه فیخفیها عن شماله فهذا أشد خلقاً خلقه   رسول صلى الله علیه و آله فرمود: چون حق تعالى زمین را بیافرید بلرزید کوه را بیافرید تا وى را فروگرفت ملائک گفتند: هیچ چیز نیافرید حق تعالى قوى‏تر از کوه. پس آهن‏ رابیافرید تا کوه‏ راببرید، گفتند: آهن قوى‏تر است، آتش را بیافرید تا آهن را بگداخت، پس آب را بیافرید تا آتش را بکشت، پس باد را بفرمود تا آب را برجاى بداشت. پس ملائک اخلاف کردند و گفتند: بپرسیم از حق تعالى که چیست از آفریده‏هاى تو که هیچ چیز از آن قوى‏تر نیست؟ خداوند فرمود: آدمى که صدقه بدهد به دست راست ،که دست چپ وى خبر ندارد، هیچ آفریده‏اى قوى‏تر از وى نیست و نیافریده‏ام‏ (منظور صدقه ی پنهانی و بدون ریاست )   منبع:  محجه البیضاء فیض کاشانی، جلد۶، صفحه ۱۴۲،  کتاب ذم الجاه والریاء.  

ادامه نوشته »

تشکر ، یکی از اصول زیاد کننده علاقه در زندگی

  ( به بهانه ۱۰ ربیع الاول سالروز ازدواج پیامبر مکرم اسلام و حضرت خدیجه علیهما السلام ) عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ : مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل حضرت رضا (علیه السلام) می فرمایند: کسى که از احسان مردم تشکر نکند شکر خدا را بجا نیاورد منبع: بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهارف جلد  ‏۶۸، صفحه  ۴۵ یکی از اصولی که زندگی را شیرین می کند اصل تشکر است به عنوان مثال مرد باید هنگام غذا از همسرش به خاطر پخت غذا تشکر کند و زن نیز از مرد باید تشکر کند در غیر مسایل مربوط به همسر نیز انسان باید تشکر کند و نگوید وظیفه ی اوست مانند : در هنگام …………….پیاده شدن از اتوبوس از راننده …………….تشکر کنیم درهنگام …………….بیرون آمدن از مغازه از مغازه دار…………….تشکر کنیم در هنگام ………………….خروج از مسجد از خادم………………….تشکر کنیم در هنگام ……………………..دیدن روفتگر از او……………………..تشکر کنیم در هنگام ………………….دیدن معلم فرزندمان از او…………………تشکر کنیم در هنگام …………..دیدن راننده سرویس فرزندمان از او……………تشکر کنیم در هنگام …………..دیدن فیلمی زیبا با پیامک از کارگردان …………..تشکر کنیم در هنگام ………….مشاهده کار خوبی از مسئولین از آنان ………….تشکر کنیم در هنگام …….خواندن مطلبی زیبا در مجله با پیامک از نویسنده……. تشکر کنیم و . . .  

ادامه نوشته »

راه تقرب به خدا، نماز شب

  (به بهانه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام) وَ قَالَ الامام العسکری علیه السلام: ‏ إِنَ‏ الْوُصُولَ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ ، لَا یُدْرَکُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیْلِ حضرت امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند : رسیدن به خداوند عزیز ، سفرى است که درک نمیشود مگر با شب زنده دارى‏ منبع: بحار الأنوار، جلد ‏۷۵، صفحه ۳۸۰، باب ۲۹ داستان: علامه طباطبایی می فرمودند: چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان!

ادامه نوشته »

تدلیس در ازدواج

    امام حسین علیه السلام :   الْخَدْعُ عِنْدَنا أَهْلَ الْبَیْتِ مُحَرَّم‏  حیله و نیرنگ نزد ما اهل بیت حرام است منبع: فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام،  صفحه ۴۴۶ بعضی از والدین در هنگام خاستگاری فرزندشان عیبهای او را نمی گویند به عنوان مثال: عروس یا داماد بیماریی دارند  عروس یا داماد مشکل عصبی دارند عروس یا داماد قبلا ازدواج کرده بودند عروس یا داماد فساد اخلاقی دارد این مورد آخر متاسفانه در خانواده های مذهبی هم شیوه پیدا کرده ؛ هنگامی که می بینند پسر یا دخترشان با شخص دیگری ارتباط دارد و به او دل بسته ، فرزندشان را به زور با شخصی که خود می خواهند می دهند ، که این تازه اول مشکل است

ادامه نوشته »

علامات مومن و شیعه

  (به بهانه اربعین ) و روی عن العسکری علیه السّلام أنّه قال: علامات المؤمن خمس: صلاه إحدى و خمسین، و زیاره الأربعین، و التختّم فی الیمین، و تعفیر الجبین‏ ، و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم.   حضرت امام حسن عسکرى- علیه السّلام- فرمود: علامت مؤمن(شیعه) پنج چیز است: ۱٫پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه‏ روز، (۱۷ رکعت یومیه, ۱۱ رکعت نماز شب ,۲ رکعت نافله صبح,۸ رکعت نافله ظهر , ۸ رکعت نافله عصر , ۴ رکعت نافله مغرب و دو رکعت نشسته نافله عشا که یک رکعت ایستاده حساب می شود) ۲٫  زیارت اربعین، ۳٫ انگشتر به دست راست کردن، ۴٫  پیشانى به خاک نهادن، ۵٫ بسم اللّه را در نماز بلند گفتن‏ منبع: تحریر المواعظ العددیه، صفحه۴۰۷، الفصل السادس مما ورد عن الأئمه الأطهار علیهم السلام

ادامه نوشته »

رفتن برکت ؛ اثر رفت و آمد با بی نماز

  حضرت عیسی از محلی ، آباد و سرسبز گذشت که مردمانی بسیار مهربان و مهمان نواز داشت و عیسی را دعوت به غذا کردند چند سال از این ماجرا گذشت و حضرت عیسی مجددا از آنجا عبور کرد و در کمال تعجب مشاهده کرد که از آن سرسبزی خبری نیست و دیگر در این روستا مردم زندگی نمی کنند به خداوند عرضه داشت : خدایا چه بر سر این آبادی آمده است؟ خداوند فرمود : عیسی ! بی نمازی در اینجا بوده است ( و مردم او را امر به نماز نمی کردند )  اثر آن بی نماز در این روستا خشکسالی اینجاست منبع: کتاب معراج مومنین (با کمی تلخیص)، صفحه ۱۳۹   جالب اینجاست که برخی از کسبه از شاگرد بی نماز استفاده می کنند و یا در بعضی از خانه ها بی نماز وجود دارد ؛ و توقع روزی زیاد را هم دارند

ادامه نوشته »

راه تندرستی و بینیازی از پزشک

  و قال علیه السّلام لابنه الحسن علیه السّلام: ألا اعلّمک أربع خصال تستغنی بها عن الطبّ؟ فقال:بلى یا أمیر المؤمنین، فقال: لا تجلس على الطّعام إلّا و أنت جائع،  و لا تقم عن الطّعام إلّا و أنت تشتهیه،  و جوّد المضغ،  و إذا نمت فاعرض نفسک على الخلاء،  فاذا استعملت هذه استغنیت.   حضرت علی علیه السلام به فرزندش امام حسن- علیه السّلام- فرمود: مى‏خواهى چهار عمل به تو بیاموزم که از پزشک بى‏نیاز شوى؟ عرض کرد: آرى یا امیر المومنین. فرمود: ۱٫هنگامی غذا بخور که گرسنه ای، ۲٫از سفره بر نخیز جز زمانیکه هنوز میل به غذا داری، ۳٫غذایت را خوب بجو،  ۴٫ پیش از خواب قضاى حاجت کن؛ با رعایت این چهار دستور احتیاجى به طبیب پیدا نخواهى کرد منبع : تحریر المواعظ العددیه آیت الله مشکینی، صفحه ۳۴۰، الفصل الثالث مما روته الخاصه عن أمیر المؤمنین علیه السلام

ادامه نوشته »

اسراف در منبع و مسکن

    هفته ی پیش درباره ی اسراف در خوراک و پوشاک بحث کردیم و حال ۲ نمونه ی دیگر از اسراف را بیان می کنیم اسراف در منابع مانند : در روشنایی چراغ روشن می کنیم در وسط روز در تابستان باغچه آب می دهیم به جای اینکه هنگام کفش پوشیدن از پاشنه کش استفاده کنیم ؛ کفش را محکم به زمین می زنیم تا کفش داخل پایمان برود موقع لباس شستن؛ لباسشویی را پر نمی کنیم  آشغالهای تر را از خشک تفکیک نمی کنیم   اسراف در مسکن در روایتی از پیامبر مکرم اسلام آمده است إِنَّ کُلَّ بِنَاءٍ وَبَالٌ‏ عَلَى‏ صَاحِبِهِ‏ إِلَّا مَا لَا بُدَّ مِنْهُ‏ بدانید که هر ساختمانى وزر،و  وبالى است براى صاحبش مگر اینکه چاره‏اى از آن نباشد  منبع: مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، جلد ‏۳، صفحه ۴۶۷، باب ۱۸ کراهه تشیید البناء و استحباب الاقتصار منه على الکفاف و تحریم البناء ریاء و سمعه

ادامه نوشته »

سند ذکر “عجل فرجهم ” در صلوات

  سوال : آیا در روایات ما آمده است که بعد از صلوات و عجل فرجهم بگوییم ؟ پاسخ: امام صادق علیه السلام می‏فرمایند: ” مَنْ قالَ بَعدَ صَلوهِ الْفَجْرِ و بَعدَ صَلوهِ الظُّهرِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد  وعَجِّل فَرَجَهُمْ لَمْ یَمُتْ حَتّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ مِن اَلِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم؛ “ هر کس پس از نماز صبح و نماز ظهر بگوید:  ” اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم “، از دنیا نمی‏رود مگر آن که قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله) را درک می‏کند.  منابع: مستدرک الوسایل، جلد ۵ صفحه ۹۶ و بحارالانوار، جلد ۸۳، صفحه ۷۷ و، مصباح المتهجد، صفحه۳۶۸ و سفینه البحار،  جلد ۲، صفحه۴۹  

ادامه نوشته »
**منبرک**