خانه / اعتقادی (صفحه 4)

اعتقادی

در این بخش منبرک های با موضوع اعتقادی را می توانید ببینید.

مهمترین نصیحت علما از زبان آیت الله مجتهدی

(به بهانه ۲۳ دی ماه؛ سالروز وفات حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی)

آیت الله مجتهدی تهرانی از علمای بزرگی است که بسیاری از مردم با درس اخلاق های ایشان آشنا هستند.

از ایشان نکات بسیاری به یادگار مانده است که از جمله آن ها این جمله بسیار مهم است که می فرمایند:

 

من علمای بسیاری را درک کردم از امام خمینی گرفته تا آیت الله بروجردی و آیت الله شاه آبادی و آیت الله حائری و…؛

 

و اگر بخواهم در یک کلام نصیحت تمام بزرگان را بگویم، می گویم:

 

اگر دنیا و آخرت می خواهید، اگر رزق و روزی می خواهید و در یک کلام اگر همه چیز می خواهید،

 نماز اول وقت بخوانید.

ای بنده ی گریزان! از خدا فرار می کنی ؟!!!

 

 

مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات‏[ فرقان ۷۰]

کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏کند

داستانک:

بدون هیچ توجهی از کنار او گذشت.

این بی‌توجهی آخوند بر عبد فرّار سخت گران آمد. از جای خود حرکت کرد تا این شیخ پیر را تنبیه کند. دوید و راه را بر او سد کرد و با لحنی بی‌ادبانه گفت: هی! آشیخ! چرا به من سلام نکردی؟!

عارف همدانی ایستاد و گفت: مگر تو کیستی که من باید حتماً به تو سلام می‌کردم؟ گفت: من عبد فرّارم. آخوند ملاحسینقلی همدانی به او گفت: عبد فرّار! افررتَ من اللهِ ام من رسولهِ؟ تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟

و سپس راهش را گرفت و رفت.

فردا صبح، آخوند ملا حسینقلی همدانی درس را تمام کرده، رو به شاگردان نمود و گفت: ‌امروز یکی از بندگان خدا فوت کرده هر کس مایل باشد به تشییع جنازه او برویم.

 عده‌ای از شاگردان آخوند به همراه ایشان برای تشییع حرکت کردند. ولی با کمال تعجب دیدند آخوند به خانه عبد فرار رفت. آری او از دنیا رفته بود. عجبا! این همان یاغی معروف است که آخوند از او به عنوان بنده خدا یاد کرد و در تشییع جنازه او حاضر شد؟! به هر حال تشییع جنازه تمام شد.

یکی از شاگردان آخوند به نزد همسر عبد فرارا رفته و از او سؤال کرد: چطور شد که او فوت کرد؟ همسرش گفت: نمی‌دانم چه می‌شد؟ او هر شب دیروقت با حال غیرعادی و از خود بی‌خود منزل می‌آمد، ولی دیشب حدود یک ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به منزل آمد و در فکر فرو رفته بود و تا صبح نخوابید و در حیاط قدم می‌زند و در حالی که گریه می کرد ،با خود تکرار می‌کرد: عبد فرار تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟! و سحر دق کرد و مرد.

اصل داستان از کتاب : شرح حال حکیم فرزانه حاج علی محمد نجف آبادی، صفحه ۲۷

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

۸ خرداد ۱۳۹۲

شب های زمستان رو به کوتاهی است / بهار مؤمن را دریابید

 

این شبها جزء طولانی ترین شب های سال است. شب ها هر چقدر هم که نیاز به خواب داشته باشیم و بخوابیم، باز هم این شب تمام نمی شود. به همین خاطر است که در روایت داریم:

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند:     

الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى صِیَامِهِ

زمستان، بهار مومن است ؛ از شبهای طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.

 [وسائل الشیعه، ج‏۱۰، ص: ۴۱۴]

سعی بکنیم این شب ها چند دقیقه ای وقت بگذاریم برای نماز شب؛ به شدت بر نشاط مان در طول روز اثر می گذارد. در آخرت نیز دستمان را خواهد گرفت ان شاءالله.

 

داستانک:

مقدس اردبیلی از دنیا رفت. عالمی ایشان را در خواب دید. پرسید چه چیزی دست شما را در آن دنیا گرفت؟

مقدس اردبیلی به حرم  امیرالمومنین علیه السلام اشاره کرد و گفت:

اول عشق به این آقا و نماز شب ها. آن نماز شب ها هم به آبروی امیرالمومنین علیه السلام قبول شده.

 

ان شاالله خداوند ما را از نماز شب خوان های با حضور قلب قرار دهد.

نگاهی به وصیت نامه شهید حججی

 

– از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق امام زمان است.

– از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید…

همیشه الگوی خود را حضرت زهرا  و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید.

آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:

غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان

چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…

از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید…

خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.

– همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود…

– مقداری حق الناس به گردن دارم که عاجزانه می خواهم برایم ادا کنید…

– یک میلیون تومان به مادر بزرگ پدری بدهکارم.

– مقداری بدهی به برادر محسن همتی ها بابت محصولات فرهنگی و کار های دیگر بدهکارم.

– ۳۲هزارتومان به اضافه مقداری سربند به پایگاه شهدای بنیاد امیرآباد بدهکارم.

– اگر برایتان مقدور بود به مقدار یک ماه نماز و روزه برایم ادا کنید که اگر خدایی ناکرده گهگاهی از روی خطا نمازی قضا کردم و یا روزه ایی از دست دادم جبران شود…

الهم عجل لولیک الفرج.

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه‏».

 

آمین

١٣٩۶/۴/٢٧

محسن حججی

خدا صدات می زنه – ویژه نامه نماز (۱۰)

Untitled-2خدا صدات می زنه

ویژه نامه نماز (۱۰)

اینجا هم فرمانده ام – ویژه نامه نماز (۹)

Untitled-2اینجا هم فرمانده ام

ویژه نامه نماز (۹)

نماز اول وقت در مسجد – ویژه نامه نماز (۸)

Untitled-2نماز اول وقت در مسجد

ویژه نامه نماز (۸)

خیلی ها براش سختی کشیدن – ویژه نامه نماز (۷)

Untitled-2

خیلی ها براش سختی کشیدن

ویژه نامه نماز (۷)

تضمین بهشت برای شما – ویژه نامه نماز (۵)

Untitled-2

تضمین بهشت برای شما

ویژه نامه نماز (۵)

پدیده و موسسات مالی و اعتباری

 

سوالی که گاهی اوقات برای برخی پیش می آید این است که: اگر ظلم در جامعه زیاد شود ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه محقق می شود، یا اینکه اگر ما ظلم بکنیم ایشان تشریف نمی آورند؟ زیرا هم می گوییم که ما شیعیان گناه می کنیم و ظهور حضرت به تأخیر می افتد؛ از طرفی هم می گوییم وقتی ایشان می آیند زمین را ظلم و جور فراگرفته است.

بالأخره تکلیف چیست؟ ما شیعیان، که قرار هست یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه باشیم، اگر گناه کنیم ظهور به تأخیر خواهد افتاد. همانطور که بنی اسراییل دعا کردند، و خداوند پیامبر موعود آنها را فرستاد، اما از آن طرف فرعون مشغول گسترش فساد بود. دشمن فساد خود را انجام می دهد؛ اما با به عنوان یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه که نباید دنبال فساد باشیم.

دنیا را ظلم و فساد فراگرفته است. همین عربستان، ببینید با این جنگی که به راه انداخته است، در هر چند دقیقه یک کودک یمنی، یا از گرسنگی و یا از بمباران سعودی ها از دنیا می رود.

البته در کشور خودمان نیز، و در ادارات ظلم زیاد است. در ماجراهای اخیر مربوط به مؤسسات مالی و اعتباری و پدیده، چرا اموال مردمی که اعتماد کردند و سرمایه گذاری نمودند، برنمی گردد؟ این مردم عزت داشتند. درست نیست که کار را به جایی کشانده اند که برخی از این مالباختگان، پلاکارد دست بگیرند که:

در تأمین اجاره منزل خود نیز دچار مشکل شده اند و یا… .

اینها ظلم است. این مردم عزت داشتند.

در مقابل، مسؤولین عذر بدتر از گناه هم می آورند که این مؤسسات از اول هم غیرقانونی بوده اند. خوب پس شما چکاره اید؟ چطور است که وقتی یک دست فروش کنار خیابان بساط می کند، به فاصله چند دقیقه، چندین ارگان مختلف بر سر او می ریزند و بساط او را جمع می کنند، اما یک موسسه مالی و اعتباری، چند هزار میلیارد تومان پول گرفته است، در نهایت هم می گوییم از اول غیرقانونی بوده است!

این ها همه ظلم است؛ چه ظلم را آمریکا انجام دهد و چه برخی از مسؤلین. باید جلو تمام ظلم ها گرفته شود.

پیاده روی کربلا تا بقیع

جریان سوریه و عراق تمام شد اما یقین داشته باشید دشمن نخواهد گذاشت ما آسایش داشته باشیم. در جایی دیگر باز جنگی را با ما شروع خواهد کرد. احتمالا این جنگ خود عربستان باشد. ولیعهد احمق عربستان دیروز در مصاحبه با بی بی سی گفته رهبر ایران، هیتلر منطقه است.

یک سوال از آقایان عربستانی؛ شما که ما را به دیکتاتوری متهم می کنید و معنای دموکراسی را می خواهید به ما بگویید، آخرین انتخاباتتان چه زمانی بوده؟

آخرین انتخابات عربستان ۱۴۰۰ سال پیش بوده، زمانی که از هر قبیله ای یک نفر را انتخاب کردند که پیامبر صلی الله علیه و آله را بکشد. حالا شما می خواهید به ما دموکراسی را یاد بدهید؟

اینها باز دنبال شروع یک جنگ هستند، یا به حزب الله حمله می کنند یا به ایران. ما دوست نداریم جنگی شروع شود. آمریکا می خواست افغانستان را با ایران دشمن کند، اما نتوانست. همچنین در مورد عراق می خواستند همین کار را کنند اما الان می بینید رابطه ما با عراق چطور است. سوریه را همینطور.

ما عربستان را هم می گیریم. ما چند سال دیگر به جای پیاده روی نجف تا کربلا پیاده روی کربلا تا بقیع خواهیم داشت و بعد از آن هم از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی پیاده روی خواهیم داشت.

روز به روز وضع اسراییل در منطقه را می بینید. ما دوست نداریم جنگی شروع شود اما اگر شروع شود چیزی از شما باقی نخواهد ماند. بارها به شما ثابت شده، آخرین بار هم جریان داعش است؛ صبر کنید آب کفن داعش خشک شود بعد جنگی دوباره را شروع کنید.

ازین به بعد داعشی های وطنی را دریابید…

پیروزی قاطع جبهه مقاومت و نابودی داعش را به همه‌ی ملتها و به بشریت تبریک می گوییم.

وعده حاج قاسم سلیمانی محقق شد. سه ماه قبل، وعده داده بودند که تا سه ماه طومار داعش برچیده خواهد شد. همین طور هم شد. داعش دیگر در کره زمین وجود خارجی نخواهد داشت؛ داعشی که ۷۵ درصد از خاک عراق و سوریه را گرفته بود، بعد از شش سال نابود شد. داعش تمام شد اما تفکر داعشی تمام نخواهد شد؛ همانطور که غائله خوارج جمع شد اما تفکر خوارج هیچ وقت تمام نشد. در این شش سال دیدیم که در کشورمان چه بسیار داعشی ملی و وطنی داریم!

هر شهید مدافع حرم که شهید می شد خوشحالی می کردند، جشن می گرفتند. شهید حججی ها سرشان روی نی رفت اما اینها در این طرف و در فضای مجازی خوشحالی می کردند. این داعشی ها هنوز هم هستند، اینها منافقین داخلی هستند.

پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام از این افراد، چه خون دلها که نخوردند. حضرت امام رحمت الله علیه و مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز چه خون دلها که از این داعشی های وطنی نمی خورند.

حالا که این جریان داعش و تکفیری ها تمام شد، ازین به بعد شبهات شروع می شود… . مثل:

ما داعش را شروع کردیم.

ما نباید این کار را می کردیم.

ما بودیم که مذاکره کردیم.

ما فلان جا نباید می رفتیم و … .

همانطور که وقتی هشت سال دفاع مقدس تمام شد، از روز بعد شبهات شروع شد. منافقین، تا جنگ بود به آن طرف کمک می کردند؛ جنگ هم که تمام شد با شبهه شروع کردند. ما خودمان را قوی کنیم تا بتوانیم به این شبهات پاسخ دهیم.

همچنین وعده سردار حاج قاسم سلیمانی به ما ثابت کرد که یک شخص مسئول می تواند به وعده اش عمل‌ کند چرا که مدت هاست سابقه نداشت یک مسئول اجرایی به وعده اش عمل کند.

به یاد شهید محراب/ آیت الله اشرفی اصفهانی

(به مناسبت ۲۳ مهر، سالگرد شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی)

داستانک:

حجت الاسلام قرائتی تعریف می کنند: آیت الله شهید اشرفى شهید شده بود. من آمدم کرمانشاه، رفتم خانه‏ ایشان و به آقازاده‏ اش گفتم: خوب یک خاطره از ایشان بگویید.

می گفت: پدر من از آشپزخانه می خواست به اتاق برود. خوب پیرمرد بود حدود ۸۰، ۹۰ سال، عصا دستش بود. یک مرتبه  دید که گربه دارد می دود گوشت دهانش است! تا دید گوشت دهانش است، با عصا روى گربه زد.

بعد از این کار پدرم به اتاق رفت و گفت: چرا زدى؟ گربه غریزه‏ اش این است که هرجا گوشت دید ببرد. چون هم گرسنه اش است هم بچه دارد. تو هنر دارى باید گوشت خودت را حفظ کنى. تو وظیفه ‏ات این است که گوشت را حفظ کنى. گربه هم غریزه‏ اش این است که گوشت را دید ببرد. تو به وظیفه‏ ات عمل نکردى ولى او به غریزه‏ اش عمل کرده است. مقصر تو هستى!

گفت: حسین! من هم آمدم گفتم: بله آقا!

گفت: برو گربه را بیاور عذرخواهى کنم. گفتم: بابا ول کن.

سفت گرفت، گفتم: بابا ول کن. آخر گربه که‏ عذرخواهى نمی خواهد. گفت: من به ایشان بیخود چوب زدم. من وظیفه دارم، حیوان غریزه؛ وظیفه‏ ى من حفظ گوشت است. غریزه‏ ى او هم اینکه گوشت را ببرد. من به وظیفه عمل نکردم و مقصر من هستم. نه گربه!

گفتم: خوب حالا عوضش گوشت را برد. این گوشت براى اینکه … . گفت: نه! این چوبى که من زدم به او، این گناه کردم. هرچه گفتم دیدم ایشان سفت گرفته که آقا تو را به خدا برو او را بیاور. این گربه در سرداب رفته. برو او را بیاور. گفتم: آقا گربه را مگر می شود گرفت؟ مرغ که نیست. گربه چنگ می اندازد صورتمان را زخمى می کند.

گفت: ببین یک کلاه روى سرت بکش، چشم‏هایت پیدا باشد. دستت را بکن در این کیسه‏ هاى که در حمام کیسه می کشند. صورتت را هم بپوشان، این را بگیر و بیاور.

گفتم: آقا ولم کن! دیدم پیرمرد التماس می کند. دلم براى پدرم سوخت. صورتم را پوشاندم و خلاصه دستکش دست کردم و رفتم در زیر زمین، یواش این گربه را گرفتم. حالا از او هم می ترسم. آن را به آیت الله اشرفى دادم.

آیت الله اشرفى بغلش گرفت و مرتب گفت: «خدایا! مرا ببخش! ظلم کردم. این حیوان که گناه نکرده بود. این باید گوشت را ببرد. من باید حفظ کنم. خدایا من را ببخش». براى ما صحنه‏ عجیبی پیش آمده بود و ما بهت زده شدیم. بعد از آن هر وقت آیت الله اشرفى می خواست غذا بخورد یک مقدار غذا در یک ظرف می کرد، پیرمرد ۸۰، ۹۰ ساله زیرزمین می برد و به گربه مى داد و برمی گشت غذا می خورد. مى‏گفت: باید این چوب را جبران کنم. آیت الله اشرفى که شهید شد، مى گفت: این گربه تا صبح زوزه می کشید. هرچه غذا به این گربه دادیم نخورد. پیکر پدر را اصفهان بردیم. گربه‏ اى هم که چند سال در خانه‏ ى ما بود، رفت که رفت. حیوان ها شعور دارند. در دنیا خبرهایى است. حالا چند تا آدم روى کره‏ ى زمین است که …

[برنامه درسهایى از قرآن ۱۴/ ۰۶/ ۸۷]

امام در پیامى که براى شهید آیت الله شهید اشرفى دادند فرمودند: ننگ ابدی بر آنان که یک چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود از ملت ما گرفتند و خود را درپیشگاه خداوند متعال و در نزد ملت فداکار، منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند.

در مظلومیت این نظام و انقلاب همین بس، که این همه سال پس از انقلاب، یک عده همکار و همدست آن جانیان شده و جمهوری اسلامی را متهم می کنند که چرا آنها را اعدام کردند!

جامعه ی شیعه راستین

1382502082542952_large

داستانک:

ابو اسماعیل گوید به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم فدایت شوم، شیعه در محیطى که ما زندگى مى کنیم بسیار زیاد است.
امام فرمود آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟
آیا نیکوکار از خطاکار در مى گذرد؟
آیا نسبت به یکدیگر همکارى و برادرى دارند؟
عرض کردم نه.
امام فرمود آنها شیعه نیستند، شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد.

[اصول کافى، دعائم الاسلام، حدیث ۱۰]

طبق فرموده امام باقر علیه السلام شیعیان این ویژگی ها را دارند:

۱- ثروتمندان به فقراء و نیازمندان کمک می کنند؛ چه کمک واجب مانند خمس و زکات و رد مظالم، چه صدقه مستحبی.

۲- از خطاى خطاکاران چشم پوشی می کنند؛ مثلا در رانندگی کسی جلوی ما بپیچد، یا فرزندمان، همسرمان کار اشتباهی انجام دهد.

۳- با هم برادر هستند؛ انسان با برادرش چطور برخورد می کند؟

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»؛ (آیه ۱۰ سوره حجرات)

اگر جامعه ای این ویژگی ها را داشت، می توانیم بگوییم جامعه­­ ی شیعه است.

چهارمین فریاد شیطان

عید غدیر

عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَهَ بْنِ صَدَقَهَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع:

أَنَّ إِبْلِیسَ عَدُوَّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ یَوْمَ لُعِنَ وَ یَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ وَ یَوْمَ بُعِثَ النَّبِیُّ ص وَ یَوْمَ الْغَدِیرِ

[قرب الاسناد ص ۹ حدیث ۳۰]

 

در کتاب قرب الاسناد، روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که می فرمایند:

من از پدرم امام باقر (علیه السلام) شنیدم که پدرم فرمودند ۴ زمان شیطان از اوج ناراحتی فریاد کشید.

اولین بار اولین بار زمانی بود که از درگاه الهی طرد شد

دومین بار زمانی بود که از بهشت اخراج شد؛ (زمانی که حضرت آدم و حوا از درخت ممنوعه تناول کردن همه با هم از بهشت اخراج شدند.)

سومین بار زمانی بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به پیامبری مبعوث شدند.

و چهارمین بار در روز غدیر بود.

چرا؟ به این خاطر که بعد از بعثت، شیطان هنوز امیدوار بود که این دین به طریقی و به شکلی منحرف شود. همانند سایر ادیان، پس از فوت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم دین اسلام نیز منحرف شود.  اما در روز عید غدیر فهمید که دیگر امکان ندارد.

«اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى» نیز برای این است.

 

**منبرک**