خانه / منبرک (صفحه 20)

منبرک

دلبستگی و وابستگی

دلبستگی و وابستگی

چیزی که شیعه را همیشه پابرجا نگه داشته داشتن روحیه جهادی است.

در هر شغلی که هستیم و هر جایی که کار می کنیم باید روحیه جهادی داشته باشیم.

مثلا انسان باید در:

کار سیاسی، جهاد سیاسی ؛ در کار علمی، جهاد علمی؛ در کمک به محرومین، جهاد اجتماعی و در هر زمینه ای، جهاد کند.

 اما این جهاد موانعی دارد. یکی از مهمترین موانع جهاد، وابستگی است.

 اگر ما به چیزی وابسته باشیم و غل و زنجیر ما را به زمین متصل کرده باشد نمی توانیم جهاد کنیم.

شهید آوینی می فرمایدمؤمن اگر وابستگی داشته باشد، نمی تواند قیام کند و عصر ما عصر قیام است.

باید خیلی مواظب دلبستگی هایمان باشیم آنجایی که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) تشریف آوردند اگر ما دلبستگی داشته باشیم نمی توانیم در رکاب امام زمان باشیم.

هر کس برای خودش وابستگی هایی دارد: فرزند، همسر، خانه، مغازه و …

داستانک:

یکی از شهدای دهه هفتادی ما، شهید عزیز مدافع حرم، شهید محمدرضا دهقان امیری است.

مادر ایشان گفتند:

«آخرین باری که از سوریه به من زنگ زد، گفت: مادر دعا کن شهید شوم».

گفتم: پسرم شهادت اخلاص می خواهد هر وقت توانستی اخلاص داشته باشی شهید می شوی.

گفت: «مادر به خدا الان اخلاص دارم. دیگر هیچ وابستگی ندارم».

مادر ایشان گفتند: این آخرین جمله ای بود که پسرم به من گفت و بعد به شهادت رسید.

۲۶ فروردین سالروز تولد این شهید بزرگوار بود که متولد سال ۷۴ بودند.

[مجموعه خاطرات مدافعان حرم (۱)]

مردم چگونه می توانند در تولید و اشتغال نقش آفرینی کنند؟

تولید-اشتغال

وقتی صحبت از تولید و اشتغال به میان می آید، معمولا ذهن ها به این سمت می رود که اشتغال وظیفه مسئولین است.

این جمله، به طور کامل درست نیست و در واقع بخشی از امر ایجاد اشتغال در جامعه با مردم است.

اگر ما از کالای داخلی استفاده نکنیم، اشتغال محقق نخواهد شد.

 

ما باید وظیفه خودمان را انجام دهیم.

به گفته مسئولین وزارت تعاون، ایجاد هر شغل پایدار در صنایع کوچک و متوسط به طور میانگین ۴۰ میلیون تومان هزینه نیاز دارد

http://www.tabnak.ir/fa/news/104681

 

حالا ببینیم بخشی از منابع مالی لازم برای اشتغال صرف چه اموری می شود؟

۱- سالانه بیش از ۱۲۰ میلیون شعله لامپ کم مصرف از مبادی رسمی و غیر رسمی وارد کشور می شود، با اینکه لامپ ایرانی دارای کیفیت مطلوبی است، میانگین واردات لامپ کم مصرف در کشور حدود ۶۰۰ میلیارد تومان است که با این مبلغ می توان ۱۵ هزار شغل برای جوانان ایرانی ایجاد کرد.

http://dolat.ir/detail/206667

۲- به طور میانگین هر ایرانی یک شامپو در ماه استفاده می کند، در سال ۹۴ واردات شامپو به کشور بیش از ۲۷ میلیون دلار معادل ۹۴ میلیارد تومان بود که با این مبلغ می توان ۲هزار و ۳۵۰ شغل در کشور ایجاد کرد.

http://www.dana.ir/news/985048.html

۳- سالانه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان صرف واردات موز می شود، اگر به به جای موز از دیگر میوه ها استفاده شود با این مبلغ می توان ۲۴هزار و ۵۰۰ شغل جدید در صنایع کوچک و متوسط و بیش از ۷۰ هزار شغل در بخش کشاورزی ایجاد کرد.

http://www.dana.ir/news/985048.html

۴- سالانه ۷۵۰ میلیارد تومان هزینه واردات چای در کشور است، با این مبلغ می توان علاوه بر رونق دادن به کار چای کاران شمال کشور، سالانه ۲۰ هزار شغل ایجاد کرد.

http://www.dana.ir/news/985048.html

۵- سالانه بیش از ۵۰۰ میلیون خودکار در کشور استفاده می شود که ۴۰۰ میلیون آن خارجی است، اگر قیمت هر خودکار خارجی به طور میانگین ۵۰۰ تومان باشد سالانه مبلغی برابر ۲۰۰ میلیارد تومان صرف خرید خودکار خارجی می شود که با این مبلغ می توان پنج هزار شغل پایدار برای جوانان ایرانی به وجود آورد.

http://www.dana.ir/news/985048.html

۶- در سال هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان کفش به کشور وارد می شود که حدود ۲ درصد آن از مجاری قانونی و مابقی قاچاق وارد کشور می شود که نخریدن کفش قاچاق می تواند ۳۰هزار کارگر این صنعت را دوباره به کار بازگرداند

http://www.dana.ir/news/985048.html

اینها قطره ای از واردات بود . دیگر بماند واردات نزدیک به ۱۴ میلیارد تومان، چتر بارانی، آفتابی و سایه‌بان و حدود ۱۵ میلیارد اسپرم گاو و …

http://www.eghtesadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-2/82093

http://www.farsnews.com/13951219000982

 

حالا بماند که اگر واردات هواپیما صورت نگیرد و یا واردات پورشه و … رخ ندهد، چقدر فرصت شغلی و نوآوری برای جوانان به وجود می آید.

 

رهبر انقلاب(حفظه الله تعالی) روز اول فروردین در حرم مطهر رضوی فرمودند:

واردات کالاهایی که در داخل به اندازه‌ی کافی تولید می‌شود، باید حرام قانونی و شرعی شمرده شود.

 

#اشتغال

#تولید

#واردات

#کالای_ایرانی

مسلمان ژاپنی و کالای ایرانی

کالای ایرانی

 

سالیانی است که رهبر انقلاب، هرسال را با عناوین اقتصادی نامگذاری می کنند. بخشی از این نامگذاری ها برای تذکر به مسئولین است و بخشی برای تذکر به ما مردم.

کدام بخش از اقتصاد مقاومتی به ما مربوط می شود؟ رهبر انقلاب پاسخ این سؤال را به ما داده اند:

«استفاده از کالای داخلی»

ما باید تا آنجایی که می توانیم از کالای داخلی استفاده کنیم. کسی مجبور نیست کالای بی کیفیت و خراب استفاده کند، اما وقتی یک کالای خارجی، معادل داخلی خوبی دارد، چرا ما باید به خاطر چشم و هم چشمی کالای خارجی را بخریم؟

در برخی صنایع که کیفیت تولیدات داخلی بهتر از موارد خارجی است. به عنوان مثال در تولید چینی، محصولات کشور ما بهتر از کشور فرانسه است. و یا در صنعت چوب و… .

همچنین در برخی اجناس کوچک همانند مسواک؛ اگر مردم ما فقط از مسواک ایرانی استفاده کنند، ۵ هزار شغل برای جوانان ایجاد خواهد شد.

اگر مردم خودکار ایرانی بخرند، ۴ هزار فرصت شغلی به وجود می آید. پنج هزار شغل یعنی ۵ هزار خانواده!

 

برخی در جواب می گویند که آن مشابه خارجی، کمی بهتر است!

این، مشابه حرف شخصی است که در بازی فوتبال ایران در مقابل برزیل، برزیل را تشویق می کرد! پرسیدند چرا تیم حریف را تشویق می کنی؟ گفت زیرا فوتبال او بهتر است!

 ما می دانیم در برخی موارد وضعیت تولیدی ما از کشوری مثل ژاپن پایین تر است، اما کالای داخلی مصرف می کنیم تا به مرور وضعیت اجناس تولیدی ما نیز بهتر شود.

مگر ژاپنی ها چطور به اینجا رسیدند؟ بعد از جنگ جهانی دوم، ژاپنی ها اجناس بنجل، به معنای واقعی کلمه، استفاده می کردند.

 

داستانک:

از خانمی ژاپنی که شیعه شده بود و برای طلبگی به حوزۀ علمیۀ قم آمده بود، پرسیدند: «کشور شما بهترین وسایل را تولید می‌کند. کالاهای خانۀ شما همه ژاپنی است؟» ایشان گفت: «نه، ما همۀ کالاهایمان ایرانی است؛ چون رهبر ایران گفته‌اند که استفاده از کالای ایرانی را برای خود فریضه بدانید».

 ما استفاده از کالای ایرانی را فریضه بدانیم، آن وقت ان شاءالله وضعیت اشتغال بهبود پیدا می کند.

طبقات مردم نزد شیطان

شیطان به حضرت یحیی علیه السلام گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم.

حضرت یحیی فرمود: من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند.

شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند:

عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند.

دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم.

دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار و توبه می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر  نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا می افتند. و از چنگال ما فرار می کنند. ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم.

[کشکول ممتاز، ص ۴۲۶ یه نقل از خزائن نراقی، ص ۳۶۸]

 

حمله ۴ جانبه!!!

حملله شیطان

خداوند در آیه ۱۷ سوره مبارکه اعراف می فرمایند: «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمَ». آنگاه از جلو رو و پشت سر و از طرف راست و چپ به آنان می تازم و بیشتر آنها را سپاسگزار نمی یابی.

 

شیطان قسم خورده است که از چهار طرف (روبرو، پشت سر، چپ و راست) به انسان حمله کند، اما چرا خداوند نمی فرماید شیطان شما را محاصره می‌کند؟ چهار جهت را بیان می‌فرماید؟

امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: هر کدام از این جهات معنایی دارد: شیطان از مقابل آخرت را به فراموشی می سپارد. از پشت سر، ثروت اندوزی و بخل را بین مردم گسترش می دهد. از سمت راست، شبهه در دین ایجاد می کند و از سمت چپ، شهوات و منکرات را به انسان غالب می کند.

اربیل چگونه نجات یافت؟

(به مناسبت ۲۰ اسفند، سالروز تولد سردار پر افتخار اسلام، حاج قاسم سلیمانی)

روزنامه پرتیراژ زمان، چاپ ترکیه مصاحبه ای داشت با مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان عراق تحت عنوان:

«اربیل چگونه نجات یافت».

خبرنگار از مسعود بارزانی می پرسد: ما می دانیم که اربیل به دست داعش در حال سقوط بود چه اتفاقی افتاد که داعش نتوانست وارد شهر شود؟

مسعود بارزانی درجواب می گوید بله همه می دانند که داعش به دروازه های اربیل رسیده بود و بیم آن می رفت که شهر عن قریب اشغال شود. من پس ازحمله داعش با آمریکایی ها، ترک ها، انگلیس، فرانسه وحتی عربستان تماس گرفتم که همه مقامات این کشورها درجواب گفتند که فعلا هیچ کمکی نمی توانند بکنند

بارزانی می گوید: من فورا با مقامات ایرانی تماس گرفتم و به آنها صریحا گفتم که شهر درحال سقوط است اگر نمی توانید کمکی کنید ما شهر را تخلیه می کنیم. لذا مقامات ایرانی فورا شماره تماس قاسم سلیمانی را به من دادند و گفتند حاج قاسم نماینده تام الختیار ما در امور مبارزه با داعش است.

لذا فورا با حاج قاسم تماس گرفتم و اوضاع رادقیقا شرح دادم.

حاج قاسم به من گفت: من فردا صبح بعد از نماز صبح اربیل هستم. به اوگفتم فردا دیر است همین حالا بیایید.

حاجی گفت: کاک مسعود فقط امشب شهر را نگهدار.

بارزانی در ادامه می گوید: فردا صبح حاج قاسم در فرودگاه اربیل بود. من به استقبالش رفتم حاجی با ۵۰ نفر از نیروهای مخصوصش آمده بود. آنها سریعا به محل درگیری رفتند و نیروهای پیشمرگه را سازماندهی دوباره کردند و در عرض چند ساعت ورق به نفع ما برگشت. در ضمن کمک های تسلیحاتی ایران نیز برای ما رسید.

بارزانی می گوید:حاج قاسم چند نفر از نیروهایش را جهت مشاوره نظامی در اربیل گذاشت و خودش به کربلا بازگشت.

بارزانی می گوید ما بعدها یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم چگونه شد شما که در حال فتح اربیل بودید به یک باره عقب نشستید؟ این اسیر داعشی بما گفت: نفوذیهای ما در اربیل به ما خبر دادند قاسم سلیمانی در اربیل است لذا روحیه افراد ما بهم ریخت و عقب نشستیم.

بارزانی در ادامه ازحاج قاسم سلیمانی و ملت ایران تشکر می کند و در ادامه گریزی به کوبانی می زند و می گوید اگر راهنمایی های سردار سلیمانی نبود در کوبانی داعش قتل عام بزرگی بوجود می آورد و خود را مدیون سردار سلیمانی می داند……

[مصاحبه روزنامه زمان، چاپ ترکیه با مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان عراق در تاریخ ۱۸ دی ۹۳]

شخصیت سردار سلیمانی به اندازه ای تاثیر گذار است که مجله وایرد او را در نخستین جایگاه فهرست «خطرناک‌ترین مردم جهان» قرار داده است.

https://www.wired.com/2012/12/most-dangerous-people/slide-131361

و نیز نشریه نیویورکر وی را تاثیرگذارترین فرمانده نظامی جنگ داخلی سوریه لقب داده است.

http://www.npr.org/2013/09/25/226104144/meet-the-iranian-commander-pulling-strings-in-syrias-war

حتی مقامات آمریکایی طرح ترور حاج قاسم سلیمانی را در دستور کار خود قرار داده اند.

قحطی بزرگ

54

حدود ۱۰۰ سال پیش بین سال های ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ در این کشور یکی از تلخ ترین اتفاقات و جنایات تاریخ اتفاق افتاد. در وسط جنگ جهانی اول به خاطر قحطی که در ایران اتفاق می افتد تقریبا ۹ میلیون ایرانی از دنیا می روند. ما در دفاع مقدس نزدیک ۲۲۰ هزار شهید داده ایم. اما در دو سال ۴۰ درصد از مردم ایران کشته شدند. جریان از این قرار بود که به خاطر بی تدبیری دولت ایران و جریان هایی که انگلیس بوجود آورد تمام محصولات ایران را خرید و اجازه نداد از هند محصول وارد شود و مردم از گرسنگی مُردند.

شما تحقیق کنید بسیاری از اجداد شما در همان قحطی از دنیا رفته اند، اما چون انگلیس نمی خواست در تاریخ بماند، این جریان را از تاریخ محو کرد. به حدی که هنوز ۱۰۰ سال از این جریان نگذشته ۶، ۷ سال پیش من این جریان را عرض کردم، بعضی از بزرگوارانی که رشته شان همین است گفتند چه کسی گفته؟ ما چنین چیزی را نخوانده ایم، که ما مجبور شدیم اسنادش را از کتب مختلف در مسجد بزنیم. دو نمونه از آنها از بیانات خودشان را در اینجا عرض می کنم:

ژنرال دُنس تِر وییل درباره اقدام انگلیس در خرید غله در ایران می‌نویسد:

«در اثر خریدهای ما قیمت غله بالاتر رفت و هر افزایش جزئی به معنای مرگ بسیاری از افراد بود»

وی در تاریخ ۵ می ۱۹۱۸ (۱۴ اردیبهشت ۱۲۹۷) از همدان می‌نویسد:

«قحطی در این جا اسفناک است… ما محصول را ۴۰ تومان می‌خریم و امیدواریم مقداری هم کمتر از این تهیه کنیم. هر روز بسیاری می‌میرند و بسیاری نیز در حال کمک‌رسانی مرده‌اند. اکنون که برف‌ها آب شده و بهار آغاز شده است، مردم می‌روند بیرون و مثل گاو در مراتع می‌چرند. بسیاری از این مردم نگون‌بخت در حال چریدن در مراتع مرده‌اند

در ماه آوریل ۱۹۱۸ (فروردین ۱۲۹۷)، فرانسیس وایت دبیر سفارت آمریکا از بغداد به تهران سفر می‌کند، می گوید:

«در سرتاسر جاده‌ها کودکان لخت دیده می‌شوند که فقط پوست و استخوان اند. قطر ساقهایشان بیش از سه اینچ نیست و صورتشان مانند پیرمردان و پیرزنان هشتاد ساله تکیده و چروکیده است. همه جا کمبود دیده می‌شود و مردم ناگزیرند علف و یونجه بخورند و حتی دانه‌ها را از سرگین سطح جاده جمع می‌کنند تا نان درست کنند. در همدان چندین مورد دیده شد که گوشت انسان می‌خورند و دیدن صحنه درگیری کودکان و سگها بر سر جسد و یا بدست آوردن زباله‌هایی که به خیابان‌ها ریخته می‌شود عجیب نیست».

این جریان درد است ولی درد بیشتر این است که این جریان فراموش شود. در این است که همین جوان هایی که شعار «چو ایران نباشد تن من مباد» و نظریه ایران پرستی و میهن پرستی دارند کنار قلبشان پرچم انگلیس است. درد این است که الان در  بازار ایران لباس هایی با پرچم انگلیس فروخته می شود. انگلیس این کار را با مردم ما کرد حالا ما باید جواب بدهیم چرا مرگ بر انگلیس می گوییم؟ این همه اجداد ما را کشتند. می گویند این حرف ها را ول کنید. نه خیر این نفرت ما تا روز قیامت از انگلیس هست. در آن دنیا هم یکی از بهترین اعمال ما همین نفرت از انگلیس و آمریکا است.  

ایام عید … و والدین!

12

کسی که اهل ظلم به والدین بود به مرور زمان اگر دست به طلا بزند خاکستر می شود. هیچ چیز به اندازه ظلم به والدین انسان را عاقبت به شر نمی کند. هر چه می خواهید در دعای پدر و مادر است.

چند روز دیگر روز مادر و عید نوروز است. نکند در شلوغی این روزها به مادرمان سر نزنیم. پیش مادرمان برویم و از او بخواهیم برایمان دعا می کند.

نمازی که می خوانیم زمانی فایده دارد که پدر و مادر راضی باشند.

در روایت است «هر کس به پدر و مادرش که به او ظلم کرده اند نگاه خشم آلود کند تا ۴۰ روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست». پدر و مادری که الان پیر و زمینگیر شده اند یک روزی بانشاط بوده اند.

عیدی عید که پدر و مادر می خواهند به نوه هایشان بدهند را ما باید تهیه کنیم، میوه و برنج و گوشتشان را هم ما باید بخریم.

هرکه به خدا و قیامت ایمان دارد، باید … ” ۱ “

17 (1)عَنْ زُرَارَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ :

جَاءَتْ فَاطِمَهُ (علیها السلام) تَشْکُو إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) بَعْضَ أَمْرِهَا فَأَعْطَاهَا- رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) کُرَیْسَهً وَ قَالَ تَعَلَّمِی مَا فِیهَا فَإِذَا فِیهَا

“مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یُؤْذِی جَارَهُ ” …

 حضرت صادق علیه السلام فرمود:

فاطمه (علیها السلام )براى شکایت از جریانی نزد رسول خدا  (صلی الله علیه وآله) آمد، پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله) جزوه ‏اى به او داد و فرمود: آنچه در آنست بیاموز، و (این ۳ جمله) در آن بود:

  1. هر کس ایمان به خدا و روز قیامت دارد باید همسایه را نیازارد …

 [ الکافی، جلد‏۲، صفحه  ۶۶۷، باب حق الجوار ]

در اهمیت همسایه همین بس که رسول رحمت صلی الله علیه و آله می فرمایند: حرمه الجار على الانسان کحرمه أمّه. حرمت همسایه بر آدمى همچون حرمت مادر است.[ الحیاه،ج۱،ص ۴۱۶]

برخی همسایه داری خوبی ندارند:به عنوان مثال :درب منزل را نیمه شب محکم به هم می زند.

ماشین را جلو پل همسایه پارک می کند.

در پله ها طوری رفت و آمد می کند که همسایه اذیت می شود.

آشغال را جلو درب همسایه می گذارد.

از منزلش صدای آهنگ یا مداحی بلند است.

اول صبح برای صدازدن اعضای خانه از داخل کوچه بوق می زند.

مهمانی دیر وقت می گیرد و …

کسانی که در خوابگاه های دانشجویی هستند محدوده شخصی شان کمتر است و همسایه های بیشتری دارند. هم اتاقی آنها، همسایه شان است. صدای خنده، مداحی، موسیقی بلند می شود همسایه شان اذیت می شود. نیمه های شب برای نماز شب ساعت کوک می کنند، هم اتاقی شان بیدار می شود.

داستانک :

یکى از مسلمین از اهالى مدینه ، همسایه بدى داشت که از آزار او در امان نبود، او به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و از همسایه اش شکایت کرد و گفت :”من همسایه اى دارم که نه تنها خیرى از او به من نمى رسد، بلکه از شرّ و آزار او، آسوده نیستم .”

پیامبر(صلی الله علیه و آله) به على (علیه السلام) و ابوذر و سلمان و یک نفر دیگر (که راوى مى گوید بگمانم مقداد بود) فرمود: به مسجد بروید و با صداى بلند فریاد بزنید: لاایمان لمن لایا من جاره بوائقه، “هر که همسایه اش از آزار او آسوده نباشد ایمان ندارد.”

آنها به مسجد رفته، سه بار با صداى بلند، این دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به سمع مردم رساندند. امام صادق (علیه السلام) پس از نقل این داستان، با دست خود اشاره به اطراف کرد و فرمود: تا چهل خانه در چهار طرف، همسایه به حساب مى آیند.

نکته ی مهم اینجاست که :

خوب همسایه داری فقط این نیست که ما به همسایه آزار نرسانیم. امام کاظم علیه السلام  می فرمایند:خوش همسایگى تنها این نیست که آزار نرسانى، بلکه خوش همسایگى این است که در برابر آزار و اذیت همسایه صبر داشته باشى. [تحف العقول ص ۴۰۹]

قسمت دوم روایت

قسمت سوم روایت

 

حاج حسین خرازی

(به مناسبت ۸ اسفند، سالگرد شهادت حاج حسین خرازی)

index

داستانک:

حاج حسین خرازی سه روز به شناسایی رفته بود. بعد شناسایی و با خستگی زیاد نقشه عملیات را پهن کرد و نقطه ای را نشان داد و گفت: اگر من در این عملیات زنده ماندم که هیچ، اگر شهید شدم اینجا از روی چند خوشه گندم رد شدم. به صاحبش بگویید راضی باشد.

 

 اگر این شهدا بودند و مسئولیت می گرفتند، سی هزار میلیارد و حقوق نجومی و … که جای خود، حتی سه تا تک تومانی از اموال بیت المال جا به جا نمی شد. کسانی که روحیه دفاع مقدس و شهادت طلبی نداشتند مسئولیت گرفتند، آن موقع می بینید چقدر راحت اختلاس می کنند و حقوق نجومی می گیرند.

ما امروز در جامعه به این افراد با روحیه جهادی نیاز داریم.

جهاد سیاسی حضرت زهرا(سلام الله علیها)

(به مناسبت ایام فاطمیه)

جهاد سیاسی حضرت زهرا س

در زیارت هایی که برای اهل بیت و خصوصا حضرت زهرا(سلام‌الله علیهم) می خوانیم، جمله «جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ» را می بینیم؛ ما شهادت می دهیم شما جهاد کردید و حق جهاد را انجام دادید.

حال سوال اینجاست:

اهل بیت(علیهم‌السلام) که همه جهاد نظامی نکردند؟

در بین چهارده معصوم تنها پیامبر(صلی‌الله علیه و آله)، حضرت علی(علیه‌السلام)، امام حسین(علیه‌السلام) و امام حسن(علیه‌السلام) جهاد نظامی کردند. بقیه ائمه و حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) که جهاد نظامی انجام ندادند.

پس چرا ما این جمله را برای ایشان می گوییم؟

در قرآن خداوند می فرماید: «فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً»؛ (سوره فرقان، آیه ۵۲) شما باید جهاد کبیر انجام دهید.

جهاد کبیر جهاد نظامی نیست. مهم ترین مصداق جهاد کبیر، جهاد سیاسی است، جهادی که حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) انجام دادند.

حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) با گریه خود، جهاد سیاسی انجام می دهند و کل حکومت آن دوران را به هم می ریزند.

وصیت نامه ایشان جهاد سیاسی است؛ تشییع شان، تدفین شان، محل دفنشان هم جهاد سیاسی است.

 جهاد سیاسی یعنی اینکه ما دشمن را از خودمان ناامید کنیم.

جهاد سیاسی در سیره علما نیز دیده می شود.

داستانک:

در جلسه‌ای، فتحعلی‌شاه از میرزای قمی، صاحب قوانین، درخواست کرد که اجازه دهد دختر خود را به همسریِ پسر میرزا درآورد و رابطه‌ی خانوادگی برقرار گردد. آن جلسه بدون نتیجه پایان یافت. میرزا که از این پیشنهاد سخت نگران بود و این احتمال وجود داشت که مجبور شود و از روی ناچاری به این وصلت تن دردهد، دست به دعا برداشت و گفت: خداوندا، اگر بناست شاهزاده به همسری پسر من درآید مرگ جوانم را برسان. طولی نکشید فرزندش در حوض منزل غرق شد و از دنیا رفت. [سیمای فرزانگان رضامختاری، ص ۴۷۸]

یک کربلا برای هر صندلی مدیریتی!

معیار کاندید اصلح

در کشور ۳ هزار صندلی با پست مهم در سه قوه وجود دارد که مسؤولان بر روی آنها نشسته اند

برای استقرار این نظام و ماندنش حدود ۲۱۹ هزار شهید داده‌ایم

یعنی برای هر صندلی ۷۲ شهید!!!

و به تعبیری دیگر برای هر صندلی یک کربلا بر پا شده!!!

خوش به حال مسئولانی که شرمنده شهدا نیستند…

 

هر مسئولی که پستی می گیرد باید دقت کند که آن صندلی، به خون ۷۲ شهید باقی مانده و استوار است.

 

حال این مسائل چه ارتباطی به ما دارد؟

.

.

.

بخشی از این مسئله به ما مربوط است. بسیاری از مسئولین را ما مشخص می کنیم. ما به آنها رأی می دهیم.

پس ما برای هر کرسی مجلس که مشخص می کنیم چند هزار شهید را در مقابل خود قرار می دهیم. بر ما لازم است بدانیم به چه کسانی رأی بدهیم یا رأی ندهیم.

«تا شهادت»

تا شهادت

یکی از مسائلی که برای انسان همیشه پرجاذبه بوده و همیشه هم سوال است، این است که بعضی از انسان هایی که آدم های خوبی نبودند چه اعمالی انجام دادند که در نهایت خدا دستشان را گرفت؟

یکیشان جناب حر است، چه شد که دست حر گرفته شد اما دست عمر سعد گرفته نشد؟

طیب حاج رضایی چطور شد؟

شاهرخ ضرغام که قبل از انقلاب در کاباره کار می کرد و بدنش پر خالکوبی بود، چه شد؟

احمد بیابانی که قمه کش بود، چه شد که توبه کرد و شهید شد؟

کاظم عبدالامیر که مسئول شکنجه اسرای ایرانی در تکریت ۵ بود، چه شد که شهید مدافع حرم شد؟

و …

در کتاب «تا شهادت» سرگذشت ۴۰ نفری که انسان های خوبی نبودند اما توبه کردند و به جایگاه های عالی رسیدند، آمده است. مثلا افرادی که در جمهوری اسلامی به خاطر مواد مخدر حکم اعدام برایشان آمده بود، اما اینها رفتند و شهید شدند.

کم کم، ولی پیوسته…

11

برف وقتی شدید بیاید روی زمین نمی نشیند، برفی ماندگار است که آرام آرام بیاید. باران هم همینطور است؛ اول وقتی با شدت بیاید ضرر دارد بعد که آرام بیاید پرفایده است.

امام علی (علیه السلام): «قَلیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ اَرْجی مِنْ کَثیرٍ مَمْلُولٍ مِنْه»؛ [عمل] اندکی که به آن ادامه می دهی، امید [سُود دهی] به آن بیشتر از کار بسیاری است که ملال آور [و غیر دائمی] است.

اگر ما جایی برای سخنرانی نشستیم که در مورد نماز شب صحبت می کردند، در رابطه با دعای ندبه یا انفاق صحبت می کردند. ما یک روز، دو روز، یک هفته این کار را انجام دادیم، بعد سرد شدیم فایده ای ندارد. آن کار خیری فایده دارد که آرام آرام و دائمی انجام شود.

مثلا قرار بگذاریم روزی ۱۰ بار «لا اله الا الله» بگوییم، این تاثیرش خیلی بیشتر است.

یا مثلا یازده رکعت نماز شب را نمی توانیم بخوانیم اما یک رکعتش را می توانیم بخوانیم. فایده این بیشتر از این است که آدم یک هفته فقط نماز شب بخواند.

یا همیشه قبل از خواب وضو بگیریم. همیشه نمی توانیم وضو بگیریم اما قبل از خواب وضو بگیریم.

سه چهار تا کاری که برای نفسمان راحت تر است را شروع کنیم، بعد به آن اضافه کنیم. مثلا یک ماه می گذرد یک ذکر دیگر اضافه کنیم. یک سال می گذرد یک رکعت دیگر به نماز شبمان اضافه کنیم. آن موقع می بینیم بعد از ۱۵ تا ۲۰ سال توانسته ایم نفسمان را دست بگیریم وگرنه با یکبار انجام دادن فایده ندارد.

اگر انسان کار کم و مستمر انجام دهد می بیند در امور خودسازی اش چقدر قوی خواهد شد.

راننده لوطی!

برف

راننده کامیونی تعریف می کند که قبلا انسان صالحی نبودم و اهل نماز و عبادات و … نبودم. یک بار از مشهد بار می بردم. وسط راه برف خیلی سنگین شده بود.

کامیون از حرکت ایستاد و بعذ از نیم ساعت هم خاموش شد. هر کار کردم نتوانستم کامیون را روشن کنم. کم کم داشتم یخ می زدم. مرگم را جلو چشمم می دیدم.

یاد سالها قبل افتادم. واعظی می‌گفت: مردم! شما شیعه اید و صاحب دارید. هر وقت در تنگنا قرار گرفتید متوسل به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شوید که ان شاء الله حضرت کمک می‌کند.

بی‌اختیار نام حضرت بر زبانم جاری شد. عهد کردم اگر نجات پیدا کنم و دوباره زن و فرزندم را ببینم، از گناهانی که آلوده‌اش بودم، دست‌ بردارم و نمازهایم را اول وقت بخوانم.  

دیدم یک نفر داخل برفها به طرفم می‌آید، گفت: برو، پشت فرمان بنشین و استارت بزن.

آرام سوئیچ ماشین را چرخاندم. موتور روشن شد. باور نمی‌کردم بهمین سرعت ماشین درست شده باشد. گفت: حرکت کن، برو!

خواستم پولی بدهم، قبول نکرد.

شیشه کامیون را تا آخر پایین دادم و گفتم: این که نشد! به پول و کمک من که احتیاج نداری، با مهارتی عجیب، ماشین را راه‌انداختی، از اینجا حرکت نمی‌کنم تا خدمتی کنم. باید این زحمت را جبران کنم. من از آن شوفرهای جوانمردم نه ناجوانمرد!

 گفت: خیلی خوب! حالا که می‌خواهی به ما خدمت کنی، عهدی که با خدا بستی، را عمل کن. این، خدمت به ما است.

 گفتم: من چه عهدی بستم؟

 گفت: اول اینکه از گناه فاصله بگیری و دوم، نمازهایت را اول وقت بخوانی.

می گوید من اصلا متوجه نشدم.

گفتم: الان بروم، جلوتر می‌مانم. راه بسته است. گفت: دیگر ماشین شما خراب نمی شود.

راه افتادم. تازه متوجه شدم به چه کسی قول داده بودم.
وقتی به خانه برگشتم به زن و بچه ام گفتم ازین به بعد می خواهم آدم شوم و درست شوم. من به شخص مهمی قول داده ام.
آثار و برکات نماز اول وقت ص ۸۳  با اندکی تلخیص
این قول را ما هم به امام زمان (عج) بدهیم؛ که نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و گناه نکنیم.
**منبرک**