خانه / بایگانی برچسب: سالروز شهادت دانشمند جوان هسته ای

بایگانی برچسب: سالروز شهادت دانشمند جوان هسته ای

پاسخ به سوال سخت، در حین وضو گرفتن

(به مناسبت هشتم آذرماه، سالروز شهادت دانشمند هسته ای، شهید مجید شهریاری)

 

نمونه دیگری از مجاهدان عرصه­ ی علم، شهید دکتر شهریاری بود که ایران را به فناوری سوخت ۲۰ درصد رساند. ایشان کسی بود که به گفته‌ی همسرش، نماز شبش ترک نمی‌شد. کسی که مسجد رفتنش ترک نمی‌شد. کسی که هر روز صبح غسل شهادت انجام می‌داد. حتی لحظاتی قبل از شهادت که در ماشین نشسته بود از رادیو تفسیر آیت الله جوادی آملی را گوش می‌داد. این انسانِ مؤمنِ دانشمند از لحاظ علمی کم‌نظیر بود.

یکی از شاگردان استاد می‌گوید: در یکی از درس‌های مرجع، سؤال سختی برایم به وجود آمد که به سراغ بسیاری از اساتید مدرس آن درس رفتم اما کسی نتوانست پاسخ بدهد؛ یعنی یک نفر گفت سؤال غلط است؛ استاد دیگر گفت ایمیل بزن به نویسنده از خودش بپرس.

یک روز دنبال دکتر شهریاری گشتم تا سراغ او بروم و جواب سؤالم را از او بگیرم. البته دکتر شهریاری نه این درس را در دوره‌ی کارشناسی گذرانده بود و نه هیچ‌وقت در دوره‌ی تدریسش آن را درس داده بود. به هر حال با خودم گفتم ضرر که ندارد، من از ایشان هم سؤال می‌کنم. دیدم دکتر دارد وضو می‌گیرد. سؤال را برایش گفتم. او سؤال را گوش کرد و در حین وضو گرفتن وقتی صورتش را شست، یک قسمت از سؤال را جواب داد. دست راستش را شست و یک قسمت دیگر و دست چپش را شست و یک قسمت دیگرش را… تا اینکه مسح پای چپش را کشید و سؤال مرا به طور کامل جواب داد.[۱]

 

.[۱] مصاحبه خبرگزاری دانشجو با دکتر سید مهدی ابطحی شاگرد و همکارِ دکتر شهریاری، تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، کد مطلب: ۱۸۳۵۴۱٫

برشی از کتاب منظومه جهاد اثر سیدمحمدحسین راجی

۴ عامل موفقیت شهید مصطفی احمدی روشن

(به بهانه ۲۱ دی، سالروز شهادت دانشمند جوان هسته ای ؛ شهید مصطفی احمدی روشن)

story_img_53186e4d2511bداستانک:

سر قبر نشسته بودم

باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….

از خواب پریدم.

مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.

***

بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.

زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره

ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی سالگی

 کمی از سی سالگی اش گذشته بود

باران می بارید شبی که خاکش می کردیم

 

مطلبی شنیدنی از زبان پدر شهید مصطفی احمدی روشن

چهار عامل که باعث شد مصطفی، مصطفی شود آن هم از زبان پدرش، برای دانشجویان شنیدنی بود:

اول؛ احترام وافر به پدر و مادر.

دوم؛ سرباز خوب برای ایران. شبانه روز کار می‌کرد. روزی سه، چهار ساعت بیشتر نمی‌خوابید. جوان رشیدی بود ولی به خاطر کثرت کار جسم لاغری داشت.

سوم؛ مرید خوبی برای رهبر بود. آن بصیرت و ولایتمداری را به خوبی اجرا می‌کرد. آقا گفتند شهادت این جوان مانند تیری در قلب ما نشست. آقا در نماز جمعه گفتند شهادت این جوان دل ما را سوزاند. شهادت این جوان حداقل سه ماه انقلاب را بیمه کرد.

و چهارم؛ بندهٔ خوبی برای خدا بود. هر کاری که می‌کرد برای خدا بود. اگر آن پرده امنیتی بیفتد می‌بینید که چه عنصر عجیبی را از دست داده‌اید. با ۳۲ سال سن کاری می‌کرد که دانشمندان هسته‌ای از دستشان برنمی آمد. خدا حقش را ادا کرد

**منبرک**