خانه / بایگانی برچسب: تهمت

بایگانی برچسب: تهمت

با کی حرف می زدی!؟

(به بهانه اول ذی الحجه، سالروز ازدواج مقدس حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام)

مظان اتهام

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:

مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَهِ فَلاَ یَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ.

[حکمت ۱۵۹ نهج البلاغه]

کسى که خود را در مواضع تهمت قرار دهد نباید کسى را که به او سوء ظن پیدا کرده ملامت کند.

 یعنی ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار بدهیم.

یکی از مسایلی که خانواده ها را مورد هجمه قرار می دهد و بین زن و شوهرها اختلاف درست می کند رعایت نکردن این مسأله است؛ هر یک از آقا یا خانم برخوردی می‌کنند، که در نتیجه به هم سوءظن پیدا می کنند.

 به عنوان مثال:

 گوشی آقا ساعت ۱۱ یا ۱۲ شب زنگ می زند. آقا می‌رود در گوشه ای آرام شروع می‌کند به صحبت کردن. بعد که تمام می شود خانم می‌پرسد: کی بود؟ می گوید: هیچکس.

مرد نیت بدی ندارد، با خود می‌گوید: «الان اگر به خانم بگویم باز می خواهد بگوید این که بود، آن که بود؛ هیچ نگویم بهتر است.»

 و یا اینکه

به او زنگ می زنند و او سریع شماره را پاک می‌کند. خانم هم سوءظن پیدا می‌کند .

 یا مثلا روی گوشی رمز می‌گذارند. بین آقا و خانم این حرف‌ها نیست. رمز گوشی ما را همسرمان باید بداند، رمز گوشی خانم را هم آقا باید بداند. ما چیز مخفی که از هم نداریم.

 یا اینکه بعضی شماره ها را با اسم دیگری ذخیره می‌کنند.

 و یا

 ماهواره برای خانه‌اش می‌خرد. به خانمش می‌گوید که ما فقط برای شبکه های استانی خریده‌ایم. وقتی خانم در خانه نیست، هی با خود می‌گوید نکند جاهای دیگری دارد می‌رود.

 ما نیت بدی نداریم، اما خودمان را داریم در مظان اتهام قرار می‌دهیم. ما که کار بدی انجام نمی‌دهیم. پس چرا اینقدر مخفی کاری در خانه انجام می‌دهیم؟ اینها زندگی‌ها را از بین می‌برد. زندگی‌ها را سرد می‌کند.

داستانک:

پیامبر اکرم در حال اعتکاف بود . زنی آمد و مدتی با ایشان صحبت کرد و بعد برخاست و رفت .

در این هنگام دو نفر از اصحاب از کنار پیامبر عبور کردند و به آن حضرت سلام نمودند .

فوراً پیامبر خدا فرمود:این زن صفیه ،همسرم بود

آن دو عرض کردند ای رسول خدا ما به شما شک نداشتیم

 پیامبر فرمود: شیطان (مانند خون) در مجاری خون بنی آدم جاری می شود ترسیدم شری را در دل شما بیفکند.

فَقَالَ:إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ، وَإِنِّی خَشِیتُ أَنْ یُقْذَفَ فِی قُلُوبِکُمَا شَیْئًا أَوْ قَالَ:شَرًّا

[محجه البیضاء؛ جلد ۵ ؛ صفحه ۶۷]

لینک مطلب در تلگرام

**منبرک**