خانه / منبرک های روایی / امام صادق(علیه السلام) (صفحه 5)

امام صادق(علیه السلام)

در این بخش منبرک های روایی که از احادیث امام صادق(ع) می باشد را می توانید ببینید.

داستان ولادت پیامبر

 (به بهانه ۱۷ ربیع الاول ، روز ولادت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله)

EmamSadegh-a-Morabbee.ir-13

امام صادق علیه السلام در روایتی که خلاصه آن را می آوریم می فرمایند:

در صبیحه ولادت آن جناب، هر بتی که بر روی زمین بود، بر رو در افتاده بود و ایوان کسری بلرزید و چهارده کنگره از آن ساقط شد و دریاچه ساوه، آبش فرو رفت و در وادی (سماوه) آب جاری شد و آتشکده فارس ‍ خاموش شد و حال آنکه هزار سال بود که خاموش نشده بود و نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و منتشر گردید تا به مشرق عالم رسید و سریر هر سلطانی از سلاطین دنیا در آن صبح سرنگون شده بود و در آن روز، هیچ سلطانی نتوانست تکلم کند و تمامی گنگ شده بودند و علم کهنه و سحر سحره باطل شد و هر کاهنی که بود میان او و همزادش ‍ – که خبرها به او می گفت – جدائی افتاد و ابلیس در آن وقت صیحه زد و ابالسه خود را جمع کرد.

ابالسه گفتند: ای سید ما! چه ترا به فزع در آورده؟ گفت: وای بر شما همانا حادثه عجیبی در زمین واقع شده که از زمان رفع عیسی (ع ) تا به حال واقع نشده. بروید و بگردید ببینید چه واقع شده برای من خبر آرید.

برفتند و برگشتند و گفتند: چیزی نیافتیم.

ابلیس گفت: استعلام این امر، کار من است، پس فرو رفت در دنیا و جولانی کرد تا بر حرم مکه رسید. دید که اطراف حرم را ملائکه فرا گرفته اند. خواست داخل حرم شود، او را صیحه زدند؛ برگشت و از طرف کوه (حرا) داخل شد. جبرئیل او را صیحه زد که بر گرد، لعنت خدا بر تو باد.

گفت: ای جبرئیل! از تو سؤالی دارم ، بگو که امشب چه حادثه رو کرده؟

فرمود: ولادت محمد صلی الله علیه وآله واقع شده.

گفت از برای من در او نصیبی هست؟ فرمود: نه.

گفت: در امت او، من بهره دارم؟ فرمود: بلی.

گفت: راضی شدم.

[ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۱۵، ص: ۲۵۹]

نکته:

یکی از بهترین اعمال روز ولادت پیامبر اکرمروزه” گرفتن است  و از برای آن ، فضیلت بسیار است و روایت شده که هر که این روز را روزه بدارد، ثواب روزه یکسال برای او، نوشته شود، و روزه ی این روز، یکی از چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه، ممتاز است .

(متن عربی روایت را در بخش نظرات این مطلب ببینید)

دلسوزِ دیگران

 

امام صادق و یا امام باقر علیهما السّلام در روایتی که سعدی نیز آن را به شعر درآورده و در سازمان ملل نیز نصب است ؛ (بنی آدم اعضای یک پیکرند) می فرماییند :

الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ‏ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَکَى شَیْئاً مِنْهُ  وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ …

مؤمن برادر مؤمن است، مانند یک پیکر؛  که هر گاه عضوى از آن دردمند شود، اعضاء دیگر هم احساس درد کنند…        [الکافی ؛ جلد ‏۲ ؛ صفحه ۱۶۶]

باید ما دلسوز دیگران باشیم

مثلا :

چادر خانمی از موتور آویزان است . بوقی بزنیم و اطلاع دهیم ( نه آنکه سریع موبایلمان را در بیاوریم و از صحنه ی افتادن، فیلم بگیریم)

ماشینمان جا دارد ،چرا پیرزن و یا پیر مردی را سوار نکنیم

اگر پوست موزی دیدم . آن را با پا به کناری بزنیم

اگر سنگ در مقابل راه بود آن را کنار بگذاریم

از کنار بیمارستان عبور می کنیم ، برای سلامتی همه ی بیماران سوره ی حمدی بخوانیم

از مقابل قبرستان عبور می کنیم ؛ فاتحه بخوانیم

اگر کاری از دستمان بر نمی آید ؛ لااقل غصه بخوریم

مانند غصه ،برای مردم مستضعف و یا مردم مظلوم عراق ، فلسطین ، افغانستان و …

پیامبر آنقدر برای کفار دلسوزی می کرد که خداوند می فرماید: لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ  ؛ نزدیک است جان خود را برای آنان تباه کنی !

داستانک ۱:

حجت الاسلام قرائتی می فرمودند:

آیت الله العظمى گلپایگانى‏ سر درس بود. من نشسته بودم.

مى‏گفت: گاهى که متوجه مى‏شوم ،طلبه‏ها کم درس مى‏خوانند، از غصه تب‏ مى‏کنم.

گفتم: اگر بچه‏هاى من مردود بشوند، داد مى‏زنم ولى تب‏ نمى‏کنم.

 آیت الله گلپایگانى‏ براى پسر مردم تب مى‏کند، ولى من براى بچه‏هاى خودم تب نمى‏کنم. از این پیدا است که او چه سوزى دارد

داستانک ۲:

شخصی تعریف می کرد : در تاکسی نشسته بودم . ناگهان موتوری با سرعتی عجیب ، از کنارمان گذشت

با خود گفتم : الان مغزش متلاشی می شود و عبرتی خواهد شد برای دیگران

دیدم سریع راننده تاکسی پولی را در آورد و داخل قلک صدقه گذاشت .

متوجه شدم، برای سلامتی آن موتور سوار این کار را کرد و فهمیدم ،چقدر دلسوز دیگران است

یازده بار زیارت در هر هفته!

 (به بهانه اربعین سید و سالار شهیدان)

arbaein2

حنّان بن سدیر، از پدرش در ضمن حدیث طویل مى‏گوید:

حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:

اى سدیر، این حق بر تو نیست که قبر حسین علیه السّلام را در هر جمعه پنج مرتبه و در هر روز یک بار زیارت کنى عرض کردم: فدایت شوم بین ما و بین آن حضرت فرسخ‏هاى بسیار فاصله است.

حضرت فرمودند:

بر بام منزل برو سپس بطرف راست و جانب چپ خود توجه کن بعد سر به آسمان بلند کن، سپس سر را بطرف قبر امام حسین علیه السّلام برگردان و بعد بگو:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه‏

هر گاه چنین نمودى ثواب یک زوره برایت منظور مى‏شود. زوره یعنى یک حج و یک عمره.

سدیر مى‏گوید: بسى روزها بیش از بیست مرتبه حضرت را این طور زیارت مى‏کردم.

[کامل الزیارات-ترجمه ذهنى تهرانى، صفحه : ۸۶۹]

رسوم غلط در ازدواج

(به بهانه اول ذی الحجه ،سالروز ازدواج مقدس حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام)

رسوم-غلط-ازدواج

عموم مردم درمسائل ازدواج ، رسومی دارند که برگرفته از اسلام نیست و در بعضی از موارد ،کاملا ضد اسلام است

به عنوان نمونه : اگر یکی از نزدیکان خانواده دختر یا پسر از دنیا بروند، عروسی به هم می خورد و دختر و پسر باید تا یکسال و اگر مرحوم فامیل دورتر باشد، تا ۴۰ روز صبر کنند

حال ببینیم اینکار مورد تایید اسلام است یا خیر ؟

بنابر روایت امام صادق (علیه السلام):

 تَزَوَّجَ عَلِیٌّ فَاطِمَهَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ بَنَى بِهَا فِی ذِی الْحِجَّهِ مِنَ السَّنَهِ الثَّانِیَهِ مِنَ الْهِجْرَه

عقد على و فاطمه (علیهماالسلام) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذى الحجّه سال دوم هجرى بوده است    [کشف الغمه، جلد ۱، صفحه ۳۶۴ و بحارالانوار ۴۳ صفحه ۱۳۶]

از عقد این ۲ بزرگوار در ماه رمضان ، چند پیام به دست می آید

۱٫عقد در رمضان بود و پیامبر نفرمود ماه رمضان وقت این کارها نیست

۲٫بلافاصله بعد از چند بدر بود و پیامبر تازه از جنگ برگشته بود  [ترجمه الکامل ابن الأثیر ،جلد ‏۷،صفحه :۱۳۱]

۳٫ فقط ۱۵ روز از مرگ رقیه دخترِ بزرگِ پیامبر می گذشت [ترجمه الطبقات الکبرى ،جلد ‏۲،صفحه :۱۶]

نمونه ای دیگر از رسوم مردم، که مورد تایید اسلام نیست، مهریه ی زیاد است . مردم ،مهریه زیاد را ضامن خوشبختی می دانند ؛

در حالی که حضرت علی علیه السلام مهریه زیاد را باعث دشمنی می دانند : لَا تُغَالُوا بِمُهُورِ النِّسَاءِ فَتَکُونَ عَدَاوَهً.[وسائل الشیعه، جلد ‏۲۱، صفحه: ۲۵۳ حدیث ۱۲]

و نیز امام صادق علیه السلام مهریه زیاد زن را، نشانه شومی او می دانند و می فرمایند :فَأَمَّا شُؤْمُ الْمَرْأَهِ فَکَثْرَهُ مَهْرِهَا  [وسائل الشیعه، جلد ‏۲۱، صفحه: ۲۵۰ حدیث ۱]

و در مقابل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، زنانی که خوش رو اند و مهریه شان سبک است را برترین زنان امت خویش معرفی کرده اند: أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِی أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً[وسائل الشیعه، جلد ‏۲۱، صفحه: ۲۵۲ ،حدیث ۹]

 

 

۴ چیز، محوکننده گناهان (۳- خوش اخلاقی)

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ ۳٫ حُسْنُ الْخُلُقِ 

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کردند که فرمود:

هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبدیل کند:

۳٫ خوش‏ اخلاقی …

منبع: اصول کافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد ۳ ، صفحه ۱۶۶  

داستانک:

آیت الله مظاهری،در کتاب ارزشمند «تربیت فرزند ، از دیدگاه اسلام» به نقل از یکی از بزرگان، می آورند:

فردی را می شناختم که آدم خیلی خوبی بود. در خواب دیدم روز قیامت شده و او به شکل سگ درآمده است. به او گفتم تو که آدمی خوب، با ایمان و با تقوا بودی، چرا سگ شده ای؟

گفت: وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه!

بعد به من گفت : بیا برویم قبرم را نگاه کن

جلو رفتم و دیدن ته قبرش سوراخ است

گفت:وقتی مرا داخل قبر گذاشتند ، قبر چنان مرا فشار داد که تمام روغن من گرفته شد و رفت در این سوراخ.

اگر سوراخ تنگ نبود ، روغنها را نشانت می دادم

منبع: کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام صفحه ۱۰۱ [با تلخیص]

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

۴ چیز، محوکننده گناهان (۲- حیا)

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ ۲٫ الْحَیَاءُ  

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کردند که فرمود:

هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبدیل کند:

۲٫ حیا …

منبع: اصول کافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد ۳ ، صفحه ۱۶۶  

حیا بحث بسیار مهمی است ، تا آنجا که در روایت آمده است : هیچ ایمانی مثل حیا و صبر نیست؛  لا إیمان کالحیاء و الصبر

برخی از انسانها در اعمال حیا را رعایت نمی کنند؛ به عنوان مثال:

در صحبت کردن حیا را رعایت نمی کند و در کلامش همه نوع حرف و فحش و… را می آورد

مردان لباسهایی می پوشند که بسیار زننده است ، وتا می نشینند و یا در نماز به رکوع و سجده می روند ، پشتشان نمایان می شود.

خانمها به بدترین صورت و بدون حجاب در مقابل نامحرم ظاهر می شوند

پدر و مادر در منزل، مقابل فرزندانشان لباسهای نا مناسبی به تن میکنند

اعضای خانواده کنار هم مینشینند و فیلمهای زشت ماهواره ای نگاه می کنند

دانشجویان در خوابگاهها لباس نامناسب به تن می کنند

و…

برخی هم در حیا ، افراط می کنند و مسائل غسل و بانوان و … را نمی پرسند و اعمال را اشتباه انجام می دهند

لطیفه :

شخصی میره مغازه الکتریکی . به فروشنده می گه میگه: خیلی ببخشید عذر میخوام گلاب به روتون واقعا ببخشید، شرمنده، لامپ دارید؟

فروشنده می گه : لامپ خواستن که اینقدر معذرت خواهی نداره!

می گه آخه برای دستشویی می خواستم

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

۴ چیز، محوکننده گناهان (۱- راستگویی)

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ ۱٫ الصِّدْقُ 

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کردند که فرمود:

هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبدیل کند:

۱٫ راستگوئى …

منبع: اصول کافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد ۳ ، صفحه ۱۶۶  

داستانک :

کاسبى بود در بازار کاشان که به شاگرد خود مى‏گفت: اگر مشترى آمد و قیمت جنس را پرسید و من دروغ گفتم، تو به صورت من تف بینداز تا من دست به چنین کارى نزنم. قرار ما این است اگر اینکار را کردى نصف مغازه‏ام را به تو مى‏دهم و اگر در برابر انحراف و عمل شیطانى من سکوت کنى‏؛ اخراجت می کنم

                        منبع: خاطرات حجت الاسلام قرائتى(جلد ‏۲)، صفحه: ۱۱۱

بعضی از انسانها مفت مفت ، دروغ می گویند ،بدون اینکه چیزی بدست بیاورند

لطیفه :

شخصی به دوستش گفت : در نزدیکی خانه ی ما کوهی است که هر چه می گویی تکرار می کند . مثلا اگر بگویی: حسین . می گوید: حسین حسین حسین حسین …

دوستش که می خواست کم نیاورد گفت : این که چیزی نیست . کوه کنار خانه ی ما ؛ اگر بگویی حسین . می گوید: کدام حسین!

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

لا اله الا الله

(به بهانه ماه رجب)

پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند:

کسى که بگوید در ماه رجب هزار مرتبه «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ» بنویسد خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه و بنا فرماید براى او صد شهر در بهشت.

منبع: مفاتیح الجنان، اعمال ماه رجب، عمل دهم.

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

عمل کسى که صد بار «لا اله الّا اللَّه» بگوید، برتر از اعمال سایر مردم در آن روز است، مگر عمل کسى که بیش از این گفته باشد.

منبع: ثواب الاعمال، ترجمه بندرریگى، صفحه ۱۳٫

توجه توجه توجه : ۱۰۰ بار گفتن «لا اله الا الله» ۱۰۰ ثانیه بیشتر طول نمی کشد و از آنجایی که هنگام گفتنش لب انسان تکان نمی خورد، خجالت و ریا و… هیچ جایگاهی ندارد.

تعجب! تعجب! تعجب!

 

امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند:

تعجب است کسى که از چهار چیز مى‏ترسد چرا به چهار چیز پناهنده نمى‏شود:

۱- آن که از بدى بیمناک است چگونه به این ذکر متوسل نمی شود

«حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» …

۲- کسى که غصه‏ دار است چگونه به این آیه متوسل نمى‏شود

«لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» …

۳- و آن که از مکر دیگران ترسان است چرا نمى‏گوید:

«وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ» …

۴- و کسى که زر و زیور دنیا مى‏جوید[ازفقر می ترسد]چگونه این کلمه را نمى‏گوید:

«ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ» …

منبع: نصایح (آیه الله مشکینی) ، صفحه: ۱۹۷

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

خداترسی شهید نواب صفوی

 

(به بهانه ۲۷ دی سالروز شهادت شهید نواب صفوی (

عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ :

مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ.

از امام صادق (علیه السلام) که مى‏فرمود:

هر کس از خدا ترسد، خدا هر چیز را از او بترساند؛ و هر که از خدا نترسد، خدا او را از هر چیز بترساند

منبع: اصول الکافی / ترجمه کمره‏اى، جلد ‏۴، صفحه : ۲۱۱

دلیل آنکه برخی از بزرگان از قدرتهای مادی ترسی ندارند ؛ این است که خدا برایشان بزرگ است

یکی از این مردان بزرگ شهید نواب صفوی است او در آخرین لحظات عمر شریفش با کمال شجاعت  بعد از آنکه سرهنگ از او  پرسید: «اگر خواسته ای دارید بگویید؟»

و او تقاضای آب برای غسل شهادت نمود. آب سرد بود, نواب خمشگین بر سر سرهنگ بختیار فریاد زد: «اگر آب گرم نباشد, رنگ ما میپرد و تو و امثال تو فکر میکنند که ترسیده ایم. اما مهم نیست. خدا آگاه است که لحظه به لحظه اشتیاق ما به شهادت بیشتر میشود »

رهبر فداییان یارانش را مورد خطاب قرار داد و گفت:

«خلیلم, محمدم, مظفرم, زودتر آماده شوید, زودتر غسل شهادت کنید, امشب جده ام فاطمه زهرا (سلام الله علیها) منتظر ماست.»

 

 پس از غسل شهادت به نماز ایستاد. افسران و درجه داران با ناباوری به آنان نگاه میکردند. دستان به قنوت رفته اش حریم آسمان مناجات بود.

جهت نیاز به مطالعه ۲۰ خاطره ی کوتاه از شهید نواب صفوی  اینجا را کلیک فرمایید

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

حکم استفاده از طلا برای مردان

امام صادق  علیه السلام می فرمایند:

وَ جَعَلَ اللَّهُ الذَّهَبَ فِی الدُّنْیَا زِینَهَ النِّسَاءِ فَحَرَّمَ عَلَى الرِّجَالِ لُبْسَهُ وَ الصَّلَاهَ فِیه‏

خداوند متعال در دنیا طلا را زینت زن قرار داد و بر مردان استفاده از آن را در نماز و غیر نماز حرام نمود

 منبع : وسائل ‏الشیعه، جلد ۴، صفحه    ۴۱۴

به فتوای تمام مراجع استفاده  از طلا برای مرد  حرام و نماز خواندن با آن باطل است و فرقی بین انگشتر ,حلقه, گردنبند , گوشواره ,بند ساعت , عینک و … نیست و خرید و فروش آن نیز حرام است

منبع : توضیح المسایل مراجع، جلد ۱، صفحه ۸۳۲

 

سوال :

آیا طلای سفید یا پلاتین هم برای مردان حرام است ؟

طلای سفید همان طلاست  زیرا آلیاژ آن مانند طلای زرد   ۷۹  AU   است 

اما پلاتین اشکال ندارد زیرا آلیاز آن کاملا متفاوت است و آلیاز پلاتین   ۷۸  PT    است

داستان:

از عبدالله بن عباس روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله  انگشتری طلا را در انگشت مردی دید. پس آن را در آورد و انداخت.

سپس فرمود: «چرا بعضی از شما به سوی  آتش دست دراز می‌کنید و آن را به دست می‌گیرید».

پس از آنکه پیامبر رفت، مردم به آن مرد گفتند: انگشترت را بردار و آن را بفروش و از آن استفاده کن.

مرد پاسخ داد: نه به خدا هرگز چیزی را که پیامبر آن را دور انداخته است، بر نخواهم داشت.

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

حلم

(به بهانه شهادت امام سجاد علیه السلام)

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام یَقُولُ:

 إِنَّ الْمَعْرِفَهَ بِکَمَالِ دِینِ الْمُسْلِمِ …وَ حِلْمُهُ

 امام صادق علیه السّلام فرمودند: على بن الحسین علیهما السّلام مى‏فرمود:

کمال دین مؤمن از چند چیز شناخته می شود که یکی از آنان حلیم بودن است

منبع : بحار الأنوار، جلد ‏۲، صفحه   ۱۲۹

داستان ۱

نقل شده روزی نامه ای به دست خواجه نصیر الدین طوسی ؛ این عالم بزرگ رسید که با کلمات زشت از او بدگوئی شده بود، از جمله این سخن زشت را خطاب به او نوشته بودند یا کلب : ای سگ پسر سگ . خواجه نصیر، جواب آن نامه را با کمال متانت نوشت ، از جمله نوشت اینکه به من سگ گفته ای صحیح نیست ، زیرا سگ با چهار دست و پا راه می رود و ناخن های دراز دارد، ولی من قامت راست دارم و روی دو پا راه می روم و ناخون هایم پهن است ، ناطق هستم و خنده بر لب دارم ، پوست بدنم آشکار است ، ولی پوست بدن سگ به واسطه پشم بدنش پوشیده شده است ، بنابراین ، این نشانه ها بیانگر آن است که من با سگ فرق بسیار دارم به همین منوال بقیه ناسزاگوئی ها را پاسخ داد، بی آنکه یک کلمه زشتی به کار برد.

داستان ۲:

گویند که روزی شخصی در مدائن به سلمان فارسی که حاکم آنجا بود گفت :

ای سلمان ! ریش تو با ارزشتر است یا موی دم سگ من !!!

سلمان اندکی تأمل کرد و فرمود :

اگر ریش من از پل صراط رد شد ، ریش من و گرنه موی دم سگ تو ! 

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

صبر

(به بهانه شهادت امام سجاد علیه السلام)

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام یَقُولُ:

 إِنَّ الْمَعْرِفَهَ بِکَمَالِ دِینِ الْمُسْلِمِ …وَ صَبره

 امام صادق علیه السّلام فرمودند: على بن الحسین علیهما السّلام مى‏فرمود:

کمال دین مؤمن از چند چیز شناخته می شود که یکی از آنان صبر است

منبع : بحار الأنوار، جلد ‏۲، صفحه   ۱۲۹

داستان :

در شهری عالمی بود که به صبور بودن شهرت داشت.

چند جوان در آن شهر با هم شرط می بندند که آن عالم را عصبانی کنند . شب هنگام ساعتی بعد از آنکه چراغ اتاق عالم خاموش می شود و اطمینان پیدا می کنند که عالم کاملا خواب است , یکی از آنان به در خانه عالم می رود و زنگ می زند , عالم می آید و در را باز می کند ؛آن جون بعد از احوال پرسی می گوید سوالی داشتم .

   –  بفرمایید , در خدمتم

   –  ببخشید سوالم را فراموش کردم

و بعد می رود

باز ساعتی می گذرد و دوباره درِ  خانه عالم را می زند و مجددا بعد از آمدن عالم می گوید : سوالم را فراموش کردم

ساعتی دیگر می گذرد و برای بار سوم در خانه عالم را می کوبد , چون عالم به در خانه می آید آن جوان می گوید :تا سوالم را فراموش نکردم بپرسم؟

– بفرمایید

– می خواستم بدانم مدفوع چه مزه ای دارد؟

– اولش شیرین , بعدش ترش , و بعد از آن تلخ

جوان با تعجب می پرسد “مگر شما خورده اید ؟ “

– نه ؛ اول روی آن مگس می نشیند, پس شیرین است ؛ بعد از آن پشه می نشیند , پس ترش است؛ و بعد از آن کرم می گذارد , پس تلخ است

جوان سر به زیر می اندازد و بر می گردد

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

چشم و هم چشمی یکی از موانع تولید ملی ،حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی

(به بهانه سال ۱۳۹۱ ؛ سال تولید ملی ،حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی)

حضرت امام صادق علیه السلام در اوضاع آخرالزمان می فرمایند :

وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَ یَقْتَدُونَ بِأَهْلِ الشُّرُور

و دیدى مردم با هم؛ هم چشمى مى‏کنند و به مردم بد اقتدا مى‏کنند

منبع: بهشت کافى-ترجمه روضه کافى، صفحه ۷۱ 

داستان:

یکى از قبیله ‏ها شترى را کشت و آبگوشت درست کرد و به مردم داد.

یک مقدار هم براى رییس قبیله‏ ی دیگر فرستاد. رییس قبیله گفت: شتر مى‏کشد و براى من آبگوشت مى‏فرستد. یک لگد زد و ظرف غذا را بر زمین ریخت. گفت: حالا که رییس آن قبیله یک شتر کشته است. شما دو شتر نحر کنید.

 همینطور این دو قبیله چشم و هم چشمى کردند و هر روز تعدادى شتر را کشتند. قصه به آنجا رسید که از روى چشم و هم چشمى پنجاه شتر نحر شد. امیرالمؤمنین فرمود: احدى از این آبگوشت‏ها نخورد.

آبگوشتى که از روى چشم و هم چشمى است، خوردن ندارد. گفتند: پس با این دیگ‏ها چه کنیم؟ فرمود: دور بریزید تا شغال‏ها آنها را بخورند.

 

 

خدا، کجای قلب ماست؟

 

 

 

ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فیجَوْفِ (سوره احزاب آیه ۴ )

خداوند براى هیچ کس دو دل در درونش نیافرید

وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام :

 الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّه

 دل حرم خداوند است، پس در حرم خدا کسى غیر از خداوند را جاى ندهید

منبع :

 بحارالانوار، جلد ‏۶۷ ، صفحه ۲۵ 

انسان یک دل بیشتر ندارد؛ اگر غیر خدا در آن بود، دیگر جایی برای خدا نیست.

داستانک:

روزى سلیمان گنجشکى را دید که به همسر خود مى‏گوید: چرا با من معاشرت نمی کنی، اگر تو بخواهى من جایگاه سلیمان را با منقار خود بلند مى‏کنم و آن را در دریا مى‏افکنم، حضرت سلیمان از کلام او به خنده افتاد، سپس آن دو را فرا خواند و به گنجشک نر فرمود: آیا قدرت انجام کارى را که ادّعا کردى، دارى؟

 او گفت: خیر، اى پیامبر خدا، لیکن مرد خود را براى همسرش بزرگ مى‏شمارد و نزد او لاف مى‏زند و عاشق را از بابت سخنانش سرزنش نمى‏کنند.

سلیمان به گنجشک مادّه گفت: چرا با او معاشرت نمی کنی ، با آنکه او عاشق توست؟

او گفت: اى رسول خدا، او ادّعاى عشق مى‏کند، امّا براستى دوستدار من نیست و همراه من دیگرى را نیز دوست دارد.

این کلام گنجشک سلیمان را متأثر کرد و او بشدّت گریست و تا چهل روز از مردم مفارقت نمود و در خلوت به مناجات با پروردگار خود پرداخت تا قلب خود را از محبّت غیر خدا خالص کند.

منبع:

بحار الأنوار، جلد ‏۱۴، صفحه ۹۶

**منبرک**