خانه / منبرک های روایی / امام صادق(علیه السلام) (صفحه 6)

امام صادق(علیه السلام)

در این بخش منبرک های روایی که از احادیث امام صادق(ع) می باشد را می توانید ببینید.

عبادت یا عبودیت ؟ مسأله این است

 

عبادت مهم تر است یا عبودیت ؟

بسیاری عبادت را مشروط میکنند ومیگویند : تا دلیلش را ندانیم انجام نمیدهیم !!!

مثلا : تا ندانیم چرا تراشیدن ریش حرام است …

 و یا تا ندانیم چرا شستن دستها در وضو از بالا به پایین است …

و یا ما که بعد از جنابت حمام می رویم ؛چرا باید به این ترتیب غسل کنیم

 و …

اما اگر کسی عبودیت داشت “چرا”  نمی گوید

 

روایتی فوق العاده مهم و کارگشا :

قال الإمام الصادق – علیه السلام – :أمر الله إبلیس بالسجود لآدم، فقال: یا رب وعزتک إن أعفیتنی من السجود لآدم لأعبدنک عباده ما عبدک أحد قط مثلها، قال الله جل جلاله: إنی احب أن اطاع من حیث ارید.

امام صادق – علیه السلام – فرمودند: خداوند به ابلیس دستور داد بر آدم سجده کند. او گفت: پروردگارا! سوگند به عزتت که اگر مرا از سجده بر آدم معاف داری تو را چنان پرستشی کنم که هرگز کسی مانند آن تو را نپرستیده باشد. خداوند جل جلاله فرمودند: من دوست دارم آن گونه که اراده می کنم اطاعت شوم.

منبع:

بحار الأنوار، جلد ۶۳، صفحه  ۲۵۰

 داستان :

مفضل بن عمر می گوید :من و عبدالله بن ابى یعفور خدمت امام رسیدیم . امام براى پذیرایى از ما میوه آورد، اما عبدالله به ایشان عرضه داشت که براى ناراحتى معده اش نمى تواند چیزى بخورد.

سپس عبدالله به امام گفت ((اى امام بزرگوار، شما مى دانید که من همواره از شما اطاعت کرده ام و هر چه گفته اید نه نگفته ام ، اگر این انار را نصف کنید و بگویید این نیمه حرام است و نیمه دیگر حلال است من بدون چون و چرا قبول مى کنم ، چون حرف شما حجت است )).

امام به او فرمود ((خدا رحمتش را شامل حالت گرداند)). سپس عبدالله بیمارى اش و درمان آن را که پزشک گفته باید شراب بخورد را به امام گفت و پرسید :حال چه مى فرمایید

امام صادق (علیه السلام ) به او فرمود:شراب حرام است ، هرگز شراب ننوش ، این شیطان است که تو را وسوسه مى کند و مى خواهد به بهانه شفاى دردت ، شراب به تو بنوشاند، اگر از شیطان نافرمانى کنى ؛ او نیز ماءیوس مى شود و دست از تو برمى دارد

از این سخن امام ، عبدالله خوشحال شد و دلش آرام گرفت . از امام خداحافظى کردیم و بازگشتیم . روز به روز حال عبدالله بدتر شد، اقوامش ‍ شراب آوردند تا او بنوشد، اما او نخورد.

مفضل ، من شنیده ام اگر براى معالجه باشد اشکالى ندارد.

اگر اشکال نمى داشت امام صادق او را منع نمى کرد… به هر حال ، روزهاى آخر عمرش را در بستر گذراند، پسر عمویش به او گفته بود ((بیچاره ، بخور اگر شراب ننوشى مى میرى )). عبدالله نیز در جوابش گفته بود ((به خدا قسم یک قطره هم نخواهم نوشید)). چند روزى در بستر ماند و درد را تحمل کرد. خداى متعال هم او را براى همیشه شفا داد.

منبع :

رجال کشى، صفحه ۲۴۷ تا ۲۴۹

اهمیت دختر

 

(به بهانه میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر )

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

از مبارکی زن این است که فرزند نخست او دختر باشد.

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

بوی فرزند ، از بوی بهشت است و دختران را جز مومن ،کسی دوست ندارد.

 

امام صادق علیه السلام:

پسرها نعمت اند و دخترها نیکی . خداوند ،از نعمتها سوال و به نیکی ها پاداش می دهد.

 

ابن عباس از رسول اکرم نقل کرده است که فرموند:

 کسى که تحفه‏اى بخرد و براى خانواده خود بیاورد، اجر او در پیشگاه الهى مانند کسى است که بمستمندان کمک کرده باشد. سپس در نوع تقسیم تحفه فرمود: اول به دختر بچه‏ها بدهید سپس به پسرها، آن کس که دختر بچه خود را مسرور نماید اجر آزاد کردن بنده‏اى از فرزندان اسماعیل دارد و آن کس که دیده پسر بچه خود را روشن کند مانند کسى است که از خوف خداوند گریسته باشد و اجر گریه از خوف خداوند، جنات نعیم است

منبع :

حکمت نامه کودک، آیت الله ری شهری، صفحه۲۹

 

اصول زندگی امام صادق علیه السلام

 

(به بهانه شهادت امام صادق علیه السلام)

 قِیلَ لِلصَّادِقِ علیه السلام  عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَفَقَالَ عَلَى أَرْبَعَهِ أَشْیَاءَ

عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ

 وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ

 وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ

 وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْت

 به حضرت امام صادق (علیه السلام) عرض کردند کار خود را بر چه چیز بنا کرده‏اید؟

 فرمود بر چهار چیز:

۱-فهمیدم که عمل مرا دیگرى انجام نمیدهد پس کوشش کردم.

۲- دانستم که خداوند بر حال من اطلاع دارد ،پس حیا کردم.

 ۳- فهمیدم روزى مرا دیگرى نخواهد خورد،پس آرامش یافتم.

 ۴- و دانستم بالاخره به سوى مرگ میروم ، پس خود را آماده کردم.

‏منبع:

بحار الأنوار، جلد ‏۷۵، صفحه ۲۲۸، باب ۲۳ مواعظ الصادق جعفر بن محمد و وصایاه و حکمه

دلالی کار خیر و وعده امام صادق علیه السلام

 

(به بهانه شهادت امام صادق علیه السلام)

بعضی از ما در توانمان نیست کار خیری را انجام دهیم ، اما می توانیم دلالی کار خیر کنیم . مثلا پول برای انفاق نداریم ، اما می توانیم از پولدارها بگیریم و به مستضعفین دهیم

و یا شخصی دنبال منزل می گردد و ما نداریم ، اما می توانیم از آشنایانمان منزل بگیریم

به هر حال بسیاری از ما وجه ی اجتماعی داریم

داستان :

درزمان امام صادق‏ یک شیعه بود در دربار کار میکرد در دربار بنى عباس، یکی از دوستانش گفت تو که شیعه هستى یک بار هم برویم خانه امام صادق‏.

گفت رویم نمیشود، آخر من کارمند طاغوتم حالا بیایم خدمت امام صادق‏، اصلا امام صادق راهم نمیدهد.

 گفت من وقت مى‏گیرم .خلاصه وقت گرفت و این دلالى کرد و این آقا را که در دربار بود برد خانه امام صادق و امام صادق یک نگاهى به این کرد و این نگاه نگاه ولایتى بود. در عمق دل ایشان اثر کرد

گفت آقا راستش را بخواهى من عمرى است در دربار بودم پولهاى حسابى جمع کرده‏ام ولى شیعه شما هستم میشود توبه کنم فرمود توبه‏ات سخت است گفت چیه؟

امام فرمود: تمام اموالت که از راه گناه است همه را باید پس بدهى به صاحبش. هر کدام را هم که نمیشناسى من امام صادق به تو اجازه میدهم بدهى به فقرا.

 گفت آقا حتى لباسهایم، فرمود توبه تو سخته، گفت اگر یک همچین توبه‏اى بکنم چى؟ گفت من امام صادق ضامنم براى تو بهشت را.

 این امام صادق و این جلسه مبارک باعث شد این آقا رفت و ازشغلش استعفا داد و اجناس را دادو اموال را دادو حتى لباسهایش را داد و یک لنگ بست و اصلا رفت در خانه نشست. این رفیقش که دلالی این کار خیر را انجام داده بود،‏ دید عجب کودتایى شد درون این، رفت به رفیقهایش گفت این آمده این طرف، آن طرفى بوده این طرفى شده، حالا ما برویم خانه‏اش.

یک روز این دلال  آمد دید دوستش دارد مى‏میرد. گفت حالت چه طور است گفت دقیقه‏هاى آخر عمرم است.

 اى دلالى که من را بردى خانه امام صادق خدا خیرت دهد. خداجزاى خیرت دهد من را نجات دادى.

 این را دعا کرد و لحظه آخر گفت آقا آقا این امام صادق است به وعده خودش وفا کرد، گفت اگر تو توبه کنى من امام صادق ضامن میشوم براى تو بهشت را. امام صادق بهشت را ضمانت کرد، گفت و نفس آخر را کشید.

 دلال‏ گفت دویدیم شیعیان را دعوت کردیم، گفتیم بابا این ،این طرفى است حالا اگر در دربار مرده بود چه قدر دنگ و فنگ داشت یک تشییع جنازه‏اى و مراسمى و باشکوه مراسم کفن و دفن و مراسم را انجام دادیم و بعد از مدتى من رفتم خدمت امام صادق، تا در را زدم قبل از این که امام صادق بگوید کیه، گفت آقایى که مثلا از کوفه آمدى، ما فلان ساعت فلان دقیقه به وعده خودمان وفا کردیم.

منبع:

حجه الاسلام قرائتی، برنامه درسهایى از قرآن ،  تفسیر سوره فلق (۸)، [۲۷/ ۰۷/ ۸۴]، به نقل از کتاب محجه البیضاء، جلد ۳، صفحه ۲۵۴

خواندن دعای غریق ، رمز نجات از فتنه های آخرالزمان

 

 شیخ صدوق عطر الله مرقده روایت کرده از عبد الله بن سنان که گفت:

حضرت صادق علیه السلام فرمود که: زود است مى‏رسد به شما شبهه پس میمانید بدون نشانه و راهنما و پیشواى هدایت کننده و نجات نمى‏یابد در آن شبهه مگر کسى که بخواند دعاى غریق را

گفتم :چگونه است دعاى غریق

فرمود مى‏گویى

 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ

 

منبع :

مفاتیح الجنان، بعد از زیارت وارث و قبل از زیارت حضرت عباس

**منبرک**