

در زمینه سیاسی می گویند اگر کشوری در پنج زمینه توانمند بود، نشان دهنده آن است که آن کشور ابرقدرت است. و هر کشوری در این پنج مورد پیشرفتی داشته باشد کشور پیشرفته ای حساب می شود:
۱. قدرت نظامی
۲. امنیت داخلی
۳. سیاست خارجه و تأثیر در تحولات بین المللی
۴. اقتصاد
۵. فرهنگ
۱. قدرت نظامی:
کشور ما با اینکه بودجه نظامی بسیار پایینی دارد؛ به عنوان نمونه در سال ۲۰۱۵ بودجه نظامی جمهوری اسلامی ایران ۱۲ میلیارد دلار بود، در حالی که در همان سال بودجه نظامی آمریکا ۶۰۰ میلیارد دلار بود.
آمریکا که هیچ، حتی کشورهایی مانند آلمان و ژاپن که می گویند نظامی ندارند! در سال ۲۰۱۵، بودجه نظامی شان ۴۰ میلیارد دلار بود. عربستان سعودی ۸۰ میلیارد دلار و عراق نیز ۱۳ میلیارد دلار. اما با وجود اینکه ما از لحاظ بودجه نظامی بسیار پایینی داریم قدرت نظامی بسیار بالا هستیم.
۲. امنیت داخلی: در ناامن ترین منطقه دنیا جزو امن ترین کشورهای دنیا هستیم.
۳. تأثیر در تحولات بین المللی:
می بینید اوباما اعلام می کند که ما تا عصر به سوریه حمله می کنیم. مقام معظم رهبری که می فرمایند: اینجا جای شما نیست؛ عصر اوباما اعلام می کند ما عجله ای برای حمله به سوریه نداریم!
وزیر امور خارجه عربستان اعلام میکند: جنازه های قربانیان منا که هیچ، ما حتی اسامی آنها را نیز به ایران نمی دهیم.
ظهر روزی که مقام معظم رهبری می فرمایند: برخورد ایران سخت و خشن خواهد بود؛ عصر آن روز وزیر عربستان اعلام می کند ما جنازه ها را برمیگردانیم.
این قدرتی است که در تحولات بین المللی داریم. عملکرد ما در اقتصاد و فرهنگ نیز تأثیر خود را در عرصه بین المللی دارند.
می بینیم که کشور ما در عرصههای نظامی، امنیت داخلی و تحولات بین المللی قوی است؛ اما در اقتصاد و فرهنگ این قدرت را ندارد.
همان سه مورد اول، زیر نظر ولایت فقیه است و در آن ها نیز جمهوری اسلامی قدرتمند است اما دو مورد دیگر که در آنها ضعف داریم زیر نظر دولت ها بوده است.
این نشان می دهد در این ۴۰ سال هر جا که ما به مُرّ اسلام عمل کرده ایم قوی شده ایم؛ آنجایی که عمل نکردیم ضربه خوردیم.
پس اگر در اقتصاد و فرهنگ هم به نظر اسلام عمل کنیم، زیر نظر ولایت فقیه قرار بگیریم، مثل موارد اول پیروز خواهیم شد.
این برای کشور ما خوب نیست که عالی ترین مقام کشور ما یعنی ولی فقیه و رهبر جامعه، نه تنها در امور اقتصادی نمیتواند دخالت کند حتی نماینده ای در امور اقتصادی ندارد!
این بسیار بد است که رهبر ایران، که هر وقت یک اتفاق اقتصادی مانند گرانی رخ می دهد، به پای ایشان نوشته میشود، در تیم های اقتصادی دولت و در تنظیم بودجه، نماینده ندارد و این نشان دهنده این است که باید در مورد قانون اساسی یک بازنگری بشود.
حال که ۴۰ سال از انقلاب گذشته است و مشخص شده است قدرت و اقتدار در کدام طرف است و ضعف ها در کدام طرف حال باید آن را درست کنیم. راه درست همین است که به معنای واقعی به حکومت اسلامی و ولایت مطلقه فقیه برسیم.