خانه / مناسبتی (صفحه 17)

مناسبتی

در این بخش منبرک هایی را که در رابطه با مناسبت های سال می باشد، می توانید ببینید.

تفریح باید اینگونه باشد (۲٫با محور نماز)

(به بهانه نزدیکی به ایام تعطیلی نوروز)

25قال امیر المومنین علیه السلام:

 لَا یَخْرُجِ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یَخَافُ مِنْهُ عَلَى دِینِهِ وَ صَلَاتِهِ

انسان نباید به سفری برود که ترس آن دارد به دین یا نمازش لطمه وارد شود [وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۳۴۴]

یکی از مسائلی که انسان باید هنگام تفریح یا مسافرت مد نظر داشته باشد ، محو بودن دین ، خصوصا نماز است

داستانک:

مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السّلام) که رسید درخواست استخاره ای کرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض کرد:

یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل از خدمت شمارسیدم برایم استخاره کردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی کردم به من خوش گذشت.

امام صادق(علیه السّلام) تبسمی کرد و به او فرمود: (در سفری که رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی که آفتاب طلوع کرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟

عرض کرد آری . حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را که در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد. [جهاد با نفس، جلد ۱ صفحه ۶۶]

تفریح باید اینگونه باشد(کلیه موارد)

تفریح باید اینگونه باشد (۱٫ رنگ خدایی)

(به بهانه نزدیکی به ایام تعطیلی نوروز)

26

انسان در طول شبانه روز اعمالی که انجام می دهد از ۵ حالت خارج نیست:
۱٫
واجب ۲٫ حرام ۳٫ مستحب ۴٫ مکروه ۵٫ مباح
مباح” کاریست که نه ثواب دارد و نه گناه مانند راه رفتن ، خوابیدن ، خوردن و آامیدن و…، اما انسان مؤمن از آنجا که زیرک و دانا است ؛ کارهای مباح خود را به مستحب تبدیل می کند ، یعنی به همه کارهایش رنگ خدایی می زند مثلا:
می خواهیم روزی ۲۰دقیقه پیاده روی کنیم ؛ خوب ۱۰ دقیقه تا مسجد برویم ، ۱۰دقیقه برگردیم
می خواهیم دست و صورت رو بشوییم، نیت میکنیم وضو می گیریم
می خواهیم مسافرت برویم ؛ کنار امام زاده ها بایستیم و زیارت کنیم
در استخر شیرجه می زنیم ، نیت غسل مستحب کنیم
می خواهیم داخل دستشویی شویم ؛ با پای چپ داخل و با پای راست خارج شویم
می خواهیم جایی بنشینیم ، رو به قبله بنشینیم
و

پس دوستان خوبم از رنگ خدایی غافل نباشید

تفریح باید اینگونه باشد(کلیه موارد)

بهترین درخواست از خدا!

 ( به بهانه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها)

21حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه ی فدکیه در مسجد می فرمایند:

فَرَضَ اللَّهُ …  الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ

خداوند جهاد را برای عزت و آبروی اسلام قرار داد     [وسائل الشیعه، ج‏۱، ص: ۲۲]

یکی از دغدغه های تمام شیعیان باید  جهاد  باشد

ما باید نوعی زندگی کنیم که روزی جنگی پیش آمد بدون تعلل به جهاد برویم  به تعبیر دیگر آرزوی شهادت داشته باشیم و در دعاهایمان از خداوند درخواست شهادت کنیم

داستانک :

پیامبرصلى الله علیه وآله از شخصى شنید که در دعا مى‏گوید:” اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا تُسْأَلُ ” خدایا! بهترین چیزى که از تو درخواست مى‏شود به من عطا کن،

پیامبر فرمود: اگر این دعا مستجاب شود، در راه خدا شهید مى‏شود

وَ رَأَى ص رَجُلًا یَدْعُو وَ یَقُولُاللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا تُسْأَلُفَأَعْطِنِی أَفْضَلَ مَا تُعْطِی فَقَالَ ص‏ إِنِ اسْتُجِیبَ لَکَ أُهَرِیقَ دَمُکَ فِی سَبِیلِ اللَّه‏  

[مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۱۱، ص: ۱۴]

نکته:

در عالم حیوانات نیز گوسفندِ مرده بى‏ارزش است، گوسفندى که به سوى قبله و با نام خدا ذبح شود، ارزش دارد.

توصیه های پیامبر به حضرت زهرا درباره مقدمات خواب

 (به بهانه میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها )

20عن فاطمه الزهرا(سلام الله علیها )قالت: دخل علی رسول الله (صلی الله علیه و آله ) و قد افترشت فراشی للنوم , فقال : یا فاطمه لاتنامی الا و قد عملت اربعه: ختمت القرآن , و جعلت الانبیاء شفعائک , و ارضیت المومنین عن نفسک , و حججت و اعتمرت , قال هذا و اخذ فی الصلوه , فصبرت حتی اتم صلاته, قلت: یا رسول الله امرت باربعه لا اقدر علیها فی هذا الحال فتبسم(صلی الله علیه و آله )و قال:

اذا قرات قل هو الله احد ثلاث مرات فکانک ختمت القرآن , واذا صلیت علی و علی الانبیاء قبلی کنا شفعائک یوم القیمه , و اذا استغفرت للمومنین رضوا کلهم عنک و اذا قلت : سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر, فقد حججت و اعتمرت .

حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: در وقتی که بستر خواب را گسترده بودم, رسول خدا صلی الله علیه و آله  بر من وارد شد, فرمود: ای فاطمه نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهی:

۱٫ قرآن را ختم کنی,

۲٫ پیامبران را شفیعت گردانی,

 ۳٫ مومنین را از خود راضی کنی,

 ۴٫ حج و عمره ای را به جا آوری.

این را فرمود و شروع به خواندن نماز کرد, صبر کردم تا نمازش تمام شد, گفتم: یا رسول الله به چهار چیز مرا امر فرمودی در حالی که بر آنها قادر نیستم آن حضرت تبسمی کرد و فرمود:

چون قل هو الله را سه بار بخوانی مثل این است که قرآن را ختم کرده ای

 چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستی، شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود،

 چون برای مومنین استغفار کنی ، آنان همه از تو راضی خواهند شد،

 و چون بگویی: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر حج و عمره ای را انجام داده ای.

مفاتیح الجنان بخش باقیات الصالحات  باب ششم و بهجه  جلد  ۱ صفحه  ۲۸۷

امتحان شیعیان در چه وقت؟

(به بهانه ۱۷ اسفند سالروز شهادت شهید همت)

15امام صادق علیه السلام فرمود:  إمْتَحِنوا شیعَتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ؛ عِنْدَ مَواقیتِ الصّلاهِ کَیْفَ مُحافِظَتُهُمْ عَلَیْها …

 شیعیان ما را در سه (وقت) امتحان کنید؛ در وقت نماز که چگونه بر آن محافظت می کنند…

وسائل الشیعه، ج‏۴، ص: ۱۱۲ ح ۴۶۵۰

داستانک:

سر تا پاش‌ خاکی‌ بود. چشم‌هاش‌ سرخ‌ شده‌ بود؛ از سوز سرما.

 دو ماه‌ بود ندیده‌ بودمش‌.

 ـ حداقل‌ یه‌ دوش‌ بگیر، یه‌ غذایی‌ بخور. بعد نماز بخون‌.

سر سجاده‌ ایستاد. آستین‌هاش‌ را پایین‌ کشید و گفت‌ «من‌ با عجله‌ اومده‌م‌ که‌ نماز اول‌ وقتم‌ از دست‌ نره‌.»

کنارش‌ ایستادم‌. حس‌ می‌کردم‌ هر آن‌ ممکن‌ است‌ بیفتد زمین‌. شاید این‌جوری‌ می‌توانستم‌ نگهش‌ دارم‌.     کتاب « همت » از مجموعه کتب  یادگاران

کسی که بی تفاوت باشد…

 

(به بهانه نزدیکی به انتخابات)

23

«مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرمایند:

کسى که صبح کند و نسبت به امور مسلمین بى تفاوت باشد مسلمان نیست [کافى، جلد  ۲،  صفحه۱۶۳ ]

شرکت در انتخابات واجب است چون انتخابات از امور مسلمین است مگر مى‏شود که کسى مسلمان باشد و به امور مسلمین بى تفاوت باشد ،

می گویند: قبلیها چه گُلی به سر ما زدند که اینها بزنند ؟

بر فرض که قبلی ها کار نکردند. شما اگر از چند نانوایی نان بخری و نانش خوب نباشد ، دیگر نان نمی خری؟

دقت کنیم ! که اگر ما خودمان برای کشورمان نقشه نریزیم، آمریکا و اسرائیل نقشه میکشد که چه کسی باشد و چه کسی نباشد آنوقت او از آنطرف دنیا براى ما نقشه بکشد و ما نقشه نکشیم؛ اگر هم دین نداریم بخاطر غیرت ملى‏مان باید در انتخابات شرکت کنیم.

داستانک:

 یک نوکرى اربابش را اذیت مى‏کرد.

 گفتند این نوکر را توى کوچه دارند مى‏زنند تا گفتند مى‏زنند فورى رفت و از نوکر دفاع کرد.

 مردم گفتند تو که از دست این نوکر دلت خون است

گفت:من از دست این دلم خون است اما غیرتم اجازه نمى‏دهد . بالاخره نوکر من که هست.منسوب به من هست. چون منسوب به من است اجازه نمى‏دهم شما بزنید اگر هم خواسته باشم بزنم خودم مى‏زنم

حال آمریکا براى ما تصمیم بگیرد؟ به غیرت ما بر نمی خورد؟!!! هر کس یک جو غیرت داشته باشد نمى‏تواند آرام بنشیند و اجازه بدهد که از آنطرف دنیا برایش نقشه بکشند

منبع:تلخیص از صحبتهای حجه الاسلام قرائتی [۲۶/ ۰۳/ ۸۴]

نظر مراجع تقلید درباره شرکت در انتخابات

(به بهانه نزدیکی به انتخابات )

22حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه):

چه بسا که در برخی مقاطع حضور نیافتن در انتخابات یا مسامحه در آن، گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است، پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد. این وظیفه ای است شرعی و ملی و انسانی، که همه باید به آن عمل کنیم و همه ما باید در انتخابات شرکت کنیم

 

مقام معظم رهبری :

برای کسانی که شرایط را دارند و امکان شرکت در انتخابات برای آنها وجود دارد؛ واجب است.

به نقل از حجت الاسلام و المسلمین ‘فلاح زاده’

آیت الله العظمی’ مکارم شیرازی’:

 ترک شرکت در انتخابات، بدون عذر شرعی جایز نیست.


آیت الله العظمی ‘سیستانی’ : در رابطه با شرکت مردم در انتخابات عراق فرمودند:

شرکت در انتخابات واجب شرعی و عدم شرکت در آن امری نابخشودنی است. اگر کسی نتواند نماز بخواند یا روزه بگیرد می تواند قضای آن را ادا کند اما شرکت نکردن در انتخابات امری است که قضای آ ن ادا می شود

 خراسان – مورخ سه‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۰۲ شماره انتشار ۱۸۰۶۰  و نیز سایت آیت الله سیستانی به نشانه   www.sistani.org/persian/in-news/1310

آیت الله العظمی ‘صافی گلپایگانی’ :

 همه صحنه‌هایی که مردم حضور دارند، برای آن است که می‌خواهند دین را نگه دارند و در برابر دشمنان اسلام صف آرایی کنند و اجتماعاتی با این شکوه و عظمت، با انگیزه‌ای جز حفظ دین فراهم نمی‌شود.


آیت الله العظمی ‘فاضل لنکرانی’ :

 در پاسخ به سوالی مبنی بر این که اگر شوهری همسر خود را از شرکت در انتخابات و خروج از منزل برای این کار منع کند، آیا زن می تواند بدون اذن او از منزل خارج شده و در انتخابات شرکت کند؟ می فرمایند :

 در واجب عینی، اذن شوهر به هیچ وجه دخالت ندارد  جامع المسائل (فارسى – فاضل)، ج‌۱، ص: ۴۳۴‌  سؤال ۱۶۲۸

 

راهپیمایی در قرآن

 (به بهانه نزدیکی به ۲۲ بهمن )

22سؤال: آیا در قرآن، دلیلى براى شرکت در راهپیمایى و تظاهرات داریم؟

پاسخ: خداوند در قرآن مى‏فرماید:

«ولایَطؤون مَوطئاً یَغیظُ الکفّار … الّا کُتب لهم به عَملٌ صالح»   « سوره توبه، آیه ۱۲۰»

هیچ حرکت دسته جمعى که کفّار را عصبانى کند، صورت نمى‏گیرد مگر این که براى آن، پاداش عمل صالح ثبت مى‏شود.

آرى، راهپیمایى‏هایى که دشمنان اسلام و مسلمین را عصبانى کند، عمل صالح است.

این راهپیمایى‏ها (بخصوص آنگاه که از طریق وسایل ارتباطى و ماهواره‏ها منعکس مى‏شود) اگر براى اهداف‏ مقدسى صورت گیرد، نوعى حضور در صحنه، عبادت دسته جمعى و امر به معروف و نهى از منکر عملى و عامل تقویت روحیّه مردم و تهدید دشمن است. [ کتاب پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه،(تمثیلات)،حجه الاسلام قرائتی ، صفحه :۹۸]

 

مگر جراحی بدون بیهوشی ممکن است؟!!!

(به بهانه ۲۷ ربیع الثانی سالروز ارتحال حضرت آیت الله سید احمد خوانساری)

26

برخی از مردم و متاسفانه گاهی شیعیان ، می پرسند مگر می شود تیر از پای حضرت علی علیه السلام بیرون بکشند و ایشان متوجه نشوند

ما می گوییم : حضرت علی علیه السلام که جای خود؛ شاگرد مکتب ایشان هم به این جایگاه می رسد

داستانک:

حضرت آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری(۱۴۰۵ق) که از مراجع تقلید بودند، به دلیل بیماری زخم معده به دستور پزشک معالج در بیمارستان بستری شدند، وچون ایشان سالخورده و ضعیف البنیه بودند و در وقت بستری شدنشان ۸۹ سال از عمرشان می‌گذشت لذا طاقت تحمل جراحی بدون بیهوشی ممکن نبود و از طرفی هم ایشان اجازه بیهوش کردن را نمی‌دادند زیرا معتقد بودند که در هنگام بیهوشی تقلید مقلدین اشکال پیدا می‌کند.

دکتر معالج به ایشان عرض می‌کنند که طبق آزمایشها و عکسبرداری ها باید حتما عمل جراحی روی حضرتعالی صورت گیرد.

آیت الله العظمی خوانساری می‌فرمایند: مانعی ندارد، عمل جراحی را هروقت خواستید شروع کنید اما بیهوش نکنید (چون به نظر ایشان در صورت بیهوشی، تقلید مقلدینشان دچار اشکال می‏شد.)؛ ولی قبل از آن به من خبر دهید که با تلاوت قرآن و توجه به آن مشکل بی‌هوش کردن شما هم حل شود.

دکتر جراح پذیرفت و لحظاتی بعد عرض کرد: ما آماده هستیم که دست به کار شویم،‌ آیت الله خوانساری فرمودند: هروقت من شروع به خواندن کردم شما هم شروع کنید،‌ دکتر می‌گوید تا ایشان شروع به خواندن سوره انعام کردند چاقوی جراحی را روی شکم ایشان گذاشته و دست به کار شدیم و چنان ایشان بی‌حرکت بودند که گویا در حال بی‌هوشی کامل هستند،‌ بعد از پاره کردن و دوختن و اتمام کار عرض شد که آقا کار ما تمام شد، ایشان قرآن را بستند و فرمودند: صدق الله العلی العظیم.

عرض کردم: آقا دردتان نیامد؟ فرمودند: مشغول قرآن بودم نفهمیدم. [به نقل از سخنرانی آیت الله مجتهدی تهرانی و کتاب مردان علم در میدان عمل، ج ۴، ص ۱۸۸ و ۱۸۹]

پیشگویی درباره انقلاب

(به بهانه آغاز دهه فجر)

IslamicIranمقدمه ای مهم : یکی از مطالبی که ما باید درباره پیشگوییهای آخر الزمان در روایات و یا نظرات دیگران دقت کنیم ؛ عدم تطبیق با اشخاص است، هر چند که گاه ، می گوییم چقدر این مطالب به فلان واقعه سازگاری دارد

—————————————————————————-

یکی از عرفا،شاه نعمت اله ولی (۱) است، که در حدود ۷۰۰ سال پیش میزیسته است و بسیاری معتقدند که او در دیوان اشعارش، پیشگویی های زیادی کرده است که بسیاری از آنان در رابطه با ظهور و قبل از ظهور است

ما در  مقدمه گفتیم که نمی توانیم تطبیق دهیم ؛ اما این اشعار بسیار به دوران ما شباهت دارد و ما نه نفیاً و نه اثباتاً آن را بیان می کنیم

قدرت کردگار می بینم /حالت روزگار می بینم

از نجوم این سخن نمی گویم/ بلکه که از کردگار می بینم

روز شنبه زشهر ذوالقعده/ تن او بر مزار می بینم (۲)

شه چو بیرون رود زجایگاهش/ شه دیگر به کار می بینم(۳)

چو فریدون به تخت بنشیند/ پسرانش قطار می بینم

علمای زمان او دائم/ همه را تار و مار می بینم

هست فصل حجاب در عهدش /فصل را بی تبار می بینم(۴)

چون دو ده سال پادشاهی کرد(۵) / شهیش را کنار می بینم

پسرش چون به تخت بنشیند /(۶) بوالعجب روزگار می بینم

غارت و قتل مردم ایران /دست خارج به کار می بینم

اعتصاب و حساب در عهدش/ سخت بی اختیار می بینم

ظلمت ظلم ظالمان دیار /بی حد و بی شمار می بینم

ظلم پنهان ،خیانت و تزویر/ بر اعاظم شعار می بینم

جنگ و اشوب و فتنه بسیار /نام او زشت و خوار می بینم(۷)

کم زچل چون که پادشاهی کرد(۸)  / سلطه اش تار و مار می بینم

سیدی را زنسل ال رسول(۹)  / نام او برقرار می بینم(۱۰)

نائب مهدی آشکار شده /قامتش استوار می بینم

پیشوای تمام دانائی /رهبری با وقار می بینم

رهنما و امام(۱۱) هفت اقلیم /حالت روزگار می بینم

عدل و دادی که می شود پیدا/ دولتش پایدار می بینم

هر کجا رو نهد به فضل اله/ دشمنش خاکسار می بینم

بعد از این شاهی از میان برود/ عالمی چون نگار می بینم

غم مخور زآنکه من در این تشویش/ خرّمی وصل یار می بینم

(۱) علامه شهید مطهری می فرماید :شاه نعمت اله ولی از معاریف و مشاهیر عرفا و صوفیه است واین مرد نسب به علی (ع)می برد.سلسله نعمت الهی در عصر حاضر از معروفترین سلسه های تصوف است.قبرش در ماهان کرمان مزار صوفیان استو گویند ۹۵ سال عمر کرد.اکثر عمرش در قرن هشتم گذشته و با حافظ ملاقاتی داشته )مجموعه آثار استاد شهید مطهری ج۱۴ص۵۷۷)

(۲)  احمد شاه

(۳)  رضا شاه که با فشارانگلیس به قدرت رسید

(۴) اشاره به برداشتن عمامه ها و قتل عام علما به بهانه کشف حجاب وروز۱۷دی روز کشف حجاب

(۵) رضا شاه حدود ۲۰ سال حکومت کرد

(۶) حکومت محمدرضا شاه که با تلاش انگلیس سامان گرفت

 (۷) همه جای ایران فریاد می زدند مرگ بر شاه

(۸) چل یعنی چهل؛که حدود سی و هفت سال حکومت کرد

(۹) اشاره به حدیث معروف {رجل فی القم،مردی از قم قیام می کند}امام خمینی

(۱۰) او برقرار،به علم ابجد۷۱۰وخمینی به ابجد۷۱۰می گردد

(۱۱) شگفت این که ۷۰۰ سال قبل تذکر داده شده که او امام و رهبر خوانده می شود!!!!!!!!

 

جریان خرید کاهوهای پلاسیده!

 (به بهانه ۹ بهمن سالروز ارتحال عالم عامل و استاد العرفا، حضرت آیت الله سید علی قاضی رحمت الله علیه)

8820724-3833-lوَ قَالَ ص‏: أَحَبُ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ أَنْفَعُهُمْ‏ لِعِبَادِه‏

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منقول است:

محبوبترین بندگان نزد خدا پرسودترین آنان به بندگان است،[تحف العقول عن آل الرسول، ص: ۴۹]

داستانک:

علامه طهرانی می فرماید: یکى از رفقاى نجفى ما که فعلًا از اعلام نجف است براى من مى‏گفت:

 من یک روز به دکّان سبزى فروشى رفته بودم، دیدم مرحوم قاضى خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولى بعکس معهود، کاهوهاى پلاسیده و آنهائیکه داراى برگهاى خشن و بزرگ هستند بر مى‏دارد.

من کاملًا متوجّه بودم؛ تا مرحوم قاضى کاهوها را بصاحب دکّان داد و ترازو کرد، و مرحوم قاضى آنها را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من که در آنوقت طلبه جوانى بودم و مرحوم قاضى مَرد مُسنّ و پیرمردى بود، بدنبالش رفتم و عرض کردم: آقا من سؤالى دارم! شما بعکس همه، چرا این کاهوهاى غیر مطلوب را سوا کردید؟!

مرحوم قاضى فرمود: آقا جان من! این مرد فروشنده، شخص بى بضاعت و فقیرى است، و من گاهگاهى به او مساعدت مى‏کنم؛ و نمى‏خواهم چیزى به او بلا عوض داده باشم تا اوّلًا آن عزّت و شرفِ آبرو از بین برود؛ و ثانیاً خداى ناخواسته عادت کند به مجّانى گرفتن؛ و در کسب هم ضعیف شود.

و براى ما فرقى ندارد کاهوى لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها؛ و من مى‏دانستم که اینها بالاخره خریدارى ندارد، و ظهر که دکّان خود را مى‏بندد به بیرون خواهد ریخت،لذا براى عدم تضرّر او مبادرت بخریدن کردم. [مهر تابان،ص: ۳۲]

 

وضویی که انگار نگرفتی!

(به بهانه ۸ ربیع الثانی؛ سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام)

27عن أبی محمد الحسن بن علی علیهماالسلام:

 مَنْ تَعَدَّى فِی طَهُورِهِ کَانَ کَنَاقِضِه

امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند:

هر کس از وضوى خود تعدّى کند (زیاده از مقرّر بشوید یا آب بریزد) همانند نقض‏ کننده و باطل‏ کننده آنست  [تحف العقول عن آل الرسول. صفحه: ۴۸۹]

 داستانک ۱ :

روزى حسن بصرى خدمت امیر المؤ منین (علیه السلام ) کنار شط فرات بود ظرفى را آب نموده آشامید بقیه آنرا روى زمین ریخت .

على (علیه السلام ) فرمود در این کار اسراف نمودى زیرا آب را بر زمین ریختى و بر روى آب نریختى…   [انوار نعمانیه ، ص ۲۲۶]

داستانک۲:

همان شبی که قرار بود فردایش امام مورد عمل جراحی قرار گیرد برای وضو آب خواستند ایشان نمی‌توانستند حرکت کنند چون سرم به دست‌شان بود.

یک پارچ آب آوردیم و یک طشتی که وقتی وضو می‌گیرند جایی خیس نشود. امام قوری خواستند چون پارچ بزرگ بود و وقتی آب روی دست‌شان می‌ریختند، مقداری بیش از نیاز می‌ریخت. امام با قوری وضو می‌گرفتند تا آب اسراف نشود.  [کتاب “و آنگاه عرش خدا می لرزد  ” به نقل از آقای محمد شریفی]

شاه یا غلام !

(به بهانه ۲۶ دیماه، سالروز فرار خفت بار شاه خائن از کشور)

11یکی از مسائل مهم در روانشناسی، بحث شخصیت و نظریه های مربوط به آن است. به جرأت می توان گفت آنچه مطالعات پراکنده روانشناسی را انجسام می بخشد، تفسیر این یافته ها و مطالعات در قالب یک نظریه منسجمی است که بتواند رفتار انسان را در تمامی ابعاد شخصیتی توجهی و تبیین نماید.

حال باید در رابطه با اشخاص مختلف ، از عملکرد آنان ، پی به شخصیتشان برد

یکی از شخصیتهای تاریخ ؛ محمد رضا پهلوی است که در این نوشتارِ کوتاه، به یکی از شخصیتهای او می پردازیم

چندیست که در رسانه های بیگانه محمد رضا را شخصی مقتدر معرفی می کنند در حالی که او بسیار ضعیف و بی هویت بود

ثریا اسفندیاری، همسر دوم شاه، در خاطراتش می نویسد:

“دیگر نمی توانستم مرد ضعیفی را که به هیئت او در آمده بود، تحمل کنم، این شاه را که عرضه ی تصمیم گیری نداشت، این بازیچه ی دست قدرتهای بزرگ را ، این عروسک خیمه شب بازی را، که دائما بین عقاید این و توصیه های آن سرگردان بود!…” [کاخ تنهایی، خاطرات ثریا اسفندیاری صفحه۱۶۴]

در داستانی دیگر ، ملکه پهلوی؛ مادر محمد رضا، در خاطراتش می گوید:

یک روز محمد رضا که خیلی ناراحت بود به من گفت : « مادر جان مرده شوره این سلطنت را ببرد که من ، شاه و فرمانده کل قوا هستم و بدون اطلاع من هواپیماهای ما را برده اند ویتنام »

آن موقع جنگ ویتنام بود و آمریکایی هاکه از قدیم در ایران نظامی داشتند هر وقت احتیاج پیدا میکردند از پایگاههای ایران و امکانت ایران با صلاحدید خود استفاده میکردند . حتی اگر احتیاج داشتند هواپیماها و یدکی های ما را برای  پشتیبانی از نیروهای خودشان در ویتنام بکار میبردند . حالا بماند که چقدر سوخت مجانی میزدند و اصلا  کل بنزین هواپیماها و سوخت کشتی هایشان را از ایران میبردند …

همین آقای ارتشبد نعمت‌اله نصیری که ما به او می‌گفتیم نعمت خرگردن ـ او یک گردن کلفتی مثل خر داشت! ـ می‌آمد خدمت محمدرضا، و گاهی من هم در این ملاقات‌ها بودم، می‌گفت آمریکایی‌ها فلان پرونده و فلان اطلاعات را خواسته‌اند! محمدرضا می‌گفت بدهید!. [کتاب ملکه پهلوی صفحه ۳۸۷]

حال در مقابل آمریکایی ها جواب اینهمه خوش خدمتی شاه را اینگونه دادند :

ارتشبد حسن طوفانیان  در خاطراتش می نویسد: سالیوان (سفیر آمریکا) و ژنرال هایزر(فرستاده ی رئیس جمهور آمریکا) نزد شاه رفتند. من ایستادم تا آن ها آمدند بیرون، فورا به پیش خدمت گفتم: من می خواهم بروم پیش شاه و رفتم.پرسیدم چه شد؟ شاه گفت: این ها به ما تکلیف کرده اند از کشور برویم.

گفتم: تکلیف کردند به شما بروید؟! برای چه تکلیف کردند؟ برای چه؟ یعنی چه؟

شاه گفت:ما که به انگلیس و آمریکا بد نکرده بودیم چرا این‌ها این کار را با من کردند؟  [خاطرات ارتشبد حسن طوفانیان صفحه ۸۱]

این حقارت تا بدانجا ادامه داشت که حتی اجازه ورود شاه به آمریکا داده نشد .اردشیر زاهدی در خاطرات خود می نویسد:

آقای هنری کیسینجر وزیر امور خارجه سابق آمریکا از افراد وفاداری بود که تقریباً هر روز به شاه در دو نوبت تلفن می‌کرد.
یک روز که من در کنار اعلیحضرت بودم و کیسینجر تلفن کرد شاه به او گفت : اکنون متوجه شده‌ام که آمریکایی‌ها مردمی ناسپاس و نامرد هستند. من تمام عمرم را در خدمت به ایالات متحده آمریکا گذراندم و اکنون آمریکا حتی اجازه نمی‌دهد در یکی از بیمارستان‌های آن کشور بستری شوم…
[۲۵ سال در کنار پادشاه ؛ خاطرات اردشیر زاهدی صفحه ۳۸۰]

۴ عامل موفقیت شهید مصطفی احمدی روشن

(به بهانه ۲۱ دی، سالروز شهادت دانشمند جوان هسته ای ؛ شهید مصطفی احمدی روشن)

story_img_53186e4d2511bداستانک:

سر قبر نشسته بودم

باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….

از خواب پریدم.

مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.

***

بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.

زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره

ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی سالگی

 کمی از سی سالگی اش گذشته بود

باران می بارید شبی که خاکش می کردیم

 

مطلبی شنیدنی از زبان پدر شهید مصطفی احمدی روشن

چهار عامل که باعث شد مصطفی، مصطفی شود آن هم از زبان پدرش، برای دانشجویان شنیدنی بود:

اول؛ احترام وافر به پدر و مادر.

دوم؛ سرباز خوب برای ایران. شبانه روز کار می‌کرد. روزی سه، چهار ساعت بیشتر نمی‌خوابید. جوان رشیدی بود ولی به خاطر کثرت کار جسم لاغری داشت.

سوم؛ مرید خوبی برای رهبر بود. آن بصیرت و ولایتمداری را به خوبی اجرا می‌کرد. آقا گفتند شهادت این جوان مانند تیری در قلب ما نشست. آقا در نماز جمعه گفتند شهادت این جوان دل ما را سوزاند. شهادت این جوان حداقل سه ماه انقلاب را بیمه کرد.

و چهارم؛ بندهٔ خوبی برای خدا بود. هر کاری که می‌کرد برای خدا بود. اگر آن پرده امنیتی بیفتد می‌بینید که چه عنصر عجیبی را از دست داده‌اید. با ۳۲ سال سن کاری می‌کرد که دانشمندان هسته‌ای از دستشان برنمی آمد. خدا حقش را ادا کرد

بخشی از وصیتنامه شهید حاج احمد کاظمی

(به بهانه ۱۹ دی ، سالروز شهادت حاج احمد کاظمی)

16

بخشی از وصیتنامه شهید حاج احمد کاظمی

 الله اکبر  اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علیاً ولی الله

 خداوندا فقط می‌خواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت می‌خواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق.

 نمی‌دانم چه باید کرد، فقط می‌دانم زندگی در این دنیا بسیار سخت می‌باشد. واقعاً جایی برای خودم نمی‌یابم هر موقع آماده می‌شوم چند کلمه‌ای بنویسم، آنقدر حرف دارم که نمی‌دانم کدام را بنویسم، از درد دنیا، از دوری شهدا، از سختی زندگی دنیایی، از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنیا، هزاران هزار حرف دیگر، که در یک کلام، اگر نبود امید به حضرت حق، واقعاً چه باید می‌کردیم. …

راستی چه بگویم، سینه‌ام از دوری دوستان سفر کرده از درد دیگر تحمل ندارد. خداوندا تو کمک کن. چه کنم فقط و فقط به امید و لطف حضرت تو امیدوار هستم. خداوندا خود می‌دانم بد بودم و چه کردم که از کاروان دوستان شهیدم عقب مانده‌ام و دوران سخت را باید تحمل کنم. ای خدای کریم، ای خدای عزیز و ای رحیم و کریم، تو کمک کن به جمع دوستان شهیدم بپیوندم.

چه روزهای خوشی بود .

وقتی به عکس نگاه می‌کنم. از درد سختی که تمام وجودم را می‌گیرد دیگر تحمل دیدن را ندارم. دوران لطف بی‌منتهای حضرت حق، وای من بودم نفهمیدم، وای من هستم که باید سختی دوران را طی کنم. الله اکبر خداوندا خودت کمک کن خداوندا تو را به خون شهدای عزیز و همه بندگان خوبت قسم می‌دهم، شهادت را در همین دوران نصیبم بفرما و توفیق‌ام بده هر چه زودتر به دوستان شهیدم برسم، انشاء الله تعالی.

 منزل ظهر جمعه ۶/۴/۸۲

(جهت مطالعه ۲۰ داستان کوتاه از این شهید عزیز؛ اینجا و جهت دریافت فایل چاپ پوستر  اینجا را کلیک نمایید)

 

**منبرک**