خانه / منبرک 1 (صفحه 25)

منبرک 1

لقمه حرام و حال عبادت

 

عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ :

مَنْ أَکَلَ لُقْمَهَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاهٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَهٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ وَ إِنَّ اللُّقْمَهَ الْوَاحِدَهَ تُنْبِتُ اللَّحْم

پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله می فرمایند:

 هر که یک لقمه حرام خورد چهل روز نمازش قبول نیست و چهل صباح دعایش اجابت نشود، هر گوشتى از حرام روید دوزخ را سزد، و یک لقمه هم گوشت رویاند

منبع: بحار الأنوار ، جلد‏۶۳، صفحه  ۳۱۵ف باب ۲ مدح الطعام الحلال و ذم الحرام

داستان :

عالمی مدتها بود در دعا حال نداشت و نیز لذت عبادت از او گرفته شده بود ,بسیار ناراحت بود .

تا اینکه شبی در خواب به او الهام شد:این ثمره خرمای حرام است

از خواب بیدار شد و یادش آمد روزی از مغازه ای خرما خریده است ,بعد از حساب کردن پول هنگام خروج از مغازه می بیند یکی از خرماها پوسیده که بدون اجازه صاحب مغازه آن را با خرمایی تازه عوض کرد  

این لقمه باعث می شود لذت عبادت از او گرفته و دعایش مستجاب نشود 

منبع : داستانها و حکایتها، نویسنده:سید مهدی شمس الدین، صفحه۹۸

 

اعمال قبل از خواب

 

عن فاطمه الزهرا(سلام الله علیها )قالت: دخل علی رسول الله (صلی الله علیه و آله ) و قد افترشت فراشی للنوم , فقال : یا فاطمه لاتنامی الا و قد عملت اربعه: ختمت القرآن , و جعلت الانبیاء شفعائک , و ارضیت المومنین عن نفسک , و حججت و اعتمرت , قال هذا و اخذ فی الصلوه , فصبرت حتی اتم صلاته, قلت: یا رسول الله امرت باربعه لا اقدر علیها فی هذا الحال فتبسم(صلی الله علیه و آله )و قال:

اذا قرات قل هو الله احد ثلاث مرات فکانک ختمت القرآن , واذا صلیت علی و علی الانبیاء قبلی کنا شفعائک یوم القیمه , و اذا استغفرت للمومنین رضوا کلهم عنک و اذا قلت : سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر, فقد حججت و اعتمرت .

 

در وقتی که بستر خواب را گسترده بودم, رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) بر من وارد شد, فرمود: ای فاطمه نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهی:

 قرآن را ختم کنی,

 پیامبران را شفیعت گردانی,

 مومنین را از خود راضی کنی,

 حج وعمره ای را به جا آوری.

این را فرمود و شروع به خواندن نماز کرد, صبر کردم تا نمازش تمام شد, گفتم: یا رسول الله به چهار چیز مرا امر فرمودی در حالی که بر آنها قادر نیستم آن حضرت تبسمی کرد و فرمود:

چون قل هو الله را سه بار بخوانی مثل این است که قرآن را ختم کرده ای

 چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستی, شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود,

 چون برای مومنین استغفار کنی , آنان همه از تو راضی خواهند شد,

 و چون بگویی: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر حج و عمره ای را انجام داده ای.

 

منبع : بهجه، جلد  ۱، صفحه  ۲۸۷

 

نماز یکشبه ذی القعده

 

(به بهانه یکشنبه ذی القعده)

در روز یکشنبه ماه ذی القعده نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده که خلاصه اش  آن است که هر که آن را بجا آورد

 توبه‏ اش مقبول

گناهش آمرزیده شود

 طلبکاران او در روز قیامت از او راضى شوند

 با ایمان بمیرد

 دینش گرفته نشود

قبرش گشاده و نورانى گردد

 والدینش از او راضى گردند

 مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد

 توسعه رزق پیدا کند

 ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند

به آسانى جان او بیرون شود

و کیفیت آن چنان است که در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گزارد ( ۲ نماز دو رکعتی)در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه و معوذتین (سوره ی ناس و فلق )یک مرتبه و بعد از اتمام چهار رکعت هفتاد مرتبه استغفار کند و بعد یک مرتبه بگوید  لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ  و بعد از آن بگوید یَا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ

منبع :  مفاتیح الجنان ،اعمال ماه ذی القعده

 

اهمیت دختر

 

(به بهانه میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر )

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

از مبارکی زن این است که فرزند نخست او دختر باشد

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

بوی فرزند ، از بوی بهشت است و دختران را جز مومن ،کسی دوست ندارد

 

امام صادق علیه السلام:

پسرها نعمت اند و دخترها نیکی . خداوند ،از نعمتها سوال و به نیکی ها پاداش می دهد.

 

 

ابن عباس از رسول اکرم نقل کرده است که فرموند:

 کسى که تحفه‏اى بخرد و براى خانواده خود بیاورد، اجر او در پیشگاه الهى مانند کسى است که بمستمندان کمک کرده باشد. سپس در نوع تقسیم تحفه فرمود: اول به دختر بچه‏ها بدهید سپس به پسرها، آن کس که دختر بچه خود را مسرور نماید اجر آزاد کردن بنده‏اى از فرزندان اسماعیل دارد و آن کس که دیده پسر بچه خود را روشن کند مانند کسى است که از خوف خداوند گریسته باشد و اجر گریه از خوف خداوند، جنات نعیم است

 

منبع : حکمت نامه کودک، آیه الله ری شهری، صفحه ۲۹

 

 

آرشیو بزرگوارانی که نظر داده اند  

با استعانت از حجه بن الحسن این منبرک روز پنجشنبه هفتم مهر ۱۳۹۰ در مسجد گفته شدبا ۱۴:۷ موضوع منبرکهای رواییلینک ثابت

نصیحتی از آیه الله العظمی تبریزی

 

Windows User
Normal
Windows User
۲
۷
۲۰۱۶-۱۱-۰۷T10:56:00Z
۲۰۱۶-۱۱-۰۷T10:56:00Z
۱
۳۰۲
۱۷۲۸
۱۴
۴
۲۰۲۶
۱۵٫۰۰

 

Clean
Clean
false

false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA

 

/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:”Table Normal”;
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-priority:99;
mso-style-parent:””;
mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt;
mso-para-margin-top:0cm;
mso-para-margin-right:0cm;
mso-para-margin-bottom:8.0pt;
mso-para-margin-left:0cm;
line-height:107%;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:11.0pt;
font-family:”Calibri”,”sans-serif”;
mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;
mso-hansi-font-family:Calibri;
mso-hansi-theme-font:minor-latin;
mso-bidi-font-family:Arial;
mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

( به بهانه ۲۸ شوال سالگرد ارتحال حضرت آیه الله العظمی تبریزی)

سوالی از محضر حضرت آیه الله العظمی تبریزی :

متاسفانه چند وقتی است که در خلوت مرتکب گناه می شوم و بعد از گناه ، یاد قبر و قیامت مرا سخت رنج می دهد و پشیمانی تمام وجود مرا می گیرد . آنقدر از خودم بدم می آید که حاضر نیستم صورت خود را در آینه ببینم ؛ راهنمایی کنید که چگونه از این بلای خانمان سوز نجات پیدا کنم ؟

 

پاسخ حضرت آیه الله العظمی تبریزی

بسم‌اللّه الرحمن الرحیم

شیطان همواره در کمین است، اما انسان باید آن‌قدر تهذیب نفس داشته باشد که اجازه ندهد شیطان در او رسوخ کند و او را فریب دهد، لذا قبل از این‌که پشیمان شوید، شیطان را از خود برانید؛ زیرا خدای ناکرده اگر سریع به فکر خود نباشید، ممکن است نتوانید در آینده از القائات شیطان رها شوید. تا جوان هستید فرصت دارید خود را خلاص کنید. اولین گام برای شما این است که یک شخص متدین را راهنمای خود قرار دهید؛ از فردی که خود صاحب کمال است، کمک بخواهید و قدری از روز را با او بگذرانید. سعی کنید با افراد متدین معاشرت کنید و با افرادی که فکر و حرکت آنها شما را به گناه می‌کشاند هم صحبت نشوید؛ و افکار شیطانی را از فکر خود محو نماییدبه معنویات روی آورید و در مجالس وعظ و خطابه شرکت کنید. اذکار خود را بیشتر کنید و در هر کاری از خدا کمک بخواهید. با خود زیاد خلوت نکنید، اگر فکر گناه به ذهنتان خطور کرد از محل خارج شده و شروع به قدم زدن نمایید و خود را به کاری مشغول کنید تا فکر باطل از ذهن شما خارج شود. باید ببینید سبب اصلی تحریک شهوت شما چیست، بعد آن را علاج و یا از آن دوری کنید، تا این‌که به مرور زمان مسئله گناه را انشاءاللّه فراموش خواهید کرد. اگر بتوانید هنگامی که شیطان به سراغ شما آمد وضو ساخته و شروع به نماز خواندن نمایید، بسیار مؤثر است، در آن برکاتی‌است که شما را در جهت خلاصی از این مشکل، کمک خواهد کرد.

 

نجوم و صدقه

 

(به بهانه ایام شهادت امام صادق علیه السلام)

حضرت صادق علیه السلام فرمود:

 بین من و مردى منجم زمینى مشترک بود براى تقسیم او پیوسته تأخیر می انداخت تا ساعتى را انتخاب کند کهبه نظر خودش برایش سعید باشد و براى من نحس. بالاخره تقسیم کردیم به من قسمت خوب افتاد منجم ازناراحتى دست بر پشت دست دیگر زده گفت مثل امروز ندیده بودم.

گفتم مگر از علم خود استفاده نکردى؟  گفت :من با اطلاع از علم نجوم براى شما ساعت نحس انتخاب کردم وخودم در ساعت سعد خارج شدم باز قسمت بهتر به شما افتاد.

گفتم: میل دارى حدیثى که پدرم از پدر خود برایم نقل کرده برایت بگویم.

پدرم گفت: پیامبر اکرم فرمود هر کس مایل است نحوست آن روزش برطرف شود اول صبح صدقه بدهد خداوند با اینصدقه نحوست آن روز را برطرف میکند و هر که مى‏خواهد نحوست شبش برطرف گردد شب را با صدقه شروع کند.

گفتم من وقتى خارج شدم صدقه دادم این صدقه نفعش براى من از علم نجوم تو بهتر بود

 

منبع: بحار الأنوار، جلد ‏۴۷، صفحه ۵۲، باب ۴ مکارم سیره و محاسن أخلاقه و إقرار المخالفین و المؤالفین بفضله

 

نصایحی از امام صادق علیه السلام

 

(به بهانه نزدیکی به شهادت امام صادق علیه السلام)

عن سفیان الثوری قال: لقیت الصّادق بن الصّادق محمّد علیهما السّلام فقلت له: یا بن رسولاللّه أوصنی، فقال لی: یا سفیان، لا مروّه لکذوب، و لا أخ لملول، و لا راحه لحسود، و لا سؤدد لسیّئ الخلق، فقلت: یا بن رسول اللّه، زدنی فقال لی: یا سفیان، ثق باللّه تکن مؤمنا، و ارضبما قسم اللّه لک تکن غنیّا، و أحسن مجاوره من جاورک تکن مسلما، و لا تصحب الفاجر فیعلّمکمن فجوره، و شاور فی أمرک الّذین یخشون اللّه عزّ و جلّ.

 

سفیان ثورى گوید: به حضرت صادق- علیه السّلام- عرض کردم: یابن رسول اللّه مرا نصیحتکنید، فرمود: سفیان! 

 دروغگو جوانمردى ندارد،

زودرنج رفیق ندارد،

 حسود روى آسایش ندارد،

 بداخلاق مجد و بزرگى ندارد.

گفتم: یا ابن رسول اللّه! بازهم بفرمایید. فرمود: سفیان

 به خدا اعتماد کن، که ایمان همین است،

 به داده‏ى او راضى باش که بى‏نیازى این است،

 با همسایه خوشرفتارى کن تا مسلمان باشى،

 با بى‏دین رفاقت نکن که فسق و فجورش را به تو مى‏آموزد،

 و با مردم خدا ترس مشورت کن.

 

منبع: نصایح، صفحه  ۱۹۷   

دارا و سارا

 

(به بهانه آغاز هفته دفاع مقدس )

هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا

سارا لباس پوشید ، با جبه ها اجین شد
در فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شد

چندین هزار دارا ، بسته به سر سربند
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بند

سارای دیگری در مهران شده شهیده
دارا کجاست ؟ او در ، اروند آرمیده

دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در
از یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل ، تر

سارا سوال می کرد ، دارا کجاست اکنون؟
دیدن شعله ها را در سنگرش به مجنون

خون گلوی دارا آب حیات دین است
روحش به عرش جسمش ، مفقود در زمین است

در آن زمانه رفتند صد ها هزار دارا
در این زمانه گشتند ده ها هزار «دارا»

هنگام جنگ دارا گشته اسیر و در بند
دارای این زمان با بنزش رود به دربند

دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه

در آن زمانه سارا با جبه ها اجین شد
در این زمانه ناگه ، چادر« لباس جین» شد

با چفیعه ای که گلگون از خون صد چو داراست
سارا ، خود از برای ، جلب نظر بیاراست

آن مقنعه ور افتاد جایش فوکل در آمد
سارا به قول دشمن از املی در آمد

دارا و گوشواره ، حقا که شرم دارد !
در دست هایش امروز او بند چرم دارد

با خون و چنگ و دندان دشمن زخانه راندیم
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم

یا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایک
بدم المظلوم یا الله ، عجل فرجه ولیک

جای شهید اسم خواننده روی دیوار
آن ها به جبه رفتند ، اینها شدند طلبکار

شعر از مرحوم ابوالفضل سپهر – کتاب دفتر سرخ صفحه ۱۵۵

هر که به چهار چیز خرسند شود در چهار موقع محزون گردد

 

و قال صلّى اللّه علیه و آله:

 من فرح بأربعه حزن فی أربعه: من فرح بطول البقاء حزن عند الموت، و من فرح بسعه البیت حزن عند ضیق القبر، ومن فرح عند المعصیه حزن عند العقوبه، و من فرح بأکل الحرام حزن عند الحساب.

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

هر که به چهار چیز خرسند شود در چهار موقع محزون گردد:

۱٫ آن که به عمر طولانى خرسند شود هنگام مرگ اندوهگین شود،

۲٫ آن که به وسعت خانه دلخوش باشد در تنگى قبر غمگین شود، (مراد در این دو قسم آن خرسندى است که خدارا فراموش کند)،

۳٫ هر که به گناه خوشحال گردد، در وقت کیفر غصه‏دار باشد،

۴٫ و کسى که به خوردن حرام خوشدل گردد هنگام حساب محزون شود.

منبع: نصایح ، صفحه۱۸۳ 

 

خواب عجیب آیت الله مرعشی نجفی درباره شهریار

 

(به بهانه ۲۷ شهریور سالروز ارتحال شهریار ) 

حضرت آیت‏ الله مرعشی نجفی می فرمودند: شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم، آن شب در عالم خواب، دیدم در زاویه‏ ی مسجد کوفه نشسته‏ ام و امیر مومنان علی علیه‏ السلام با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند: شعرای اهل‏بیت ما را بیاورید. دیدم چند تن از شعرای عرب را آوردند. حضرت فرمودند: شعرای فارسی‏ زبان را بیاورید. آنگاه محتشم و چند تن از شعرای فارسی‏ زبان آمدند.

فرمودند: شهریار را بیاورید. شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! شهریار این شعر (علی ای همای رحمت) را خواند.

حضرت آیه‏ الله مرعشی فرمودند که وقتی این شعر تمام شد، من از خواب بیدار شدم و پرسیدم شهریار کیست؟ گفتند شاعری است که در تبریز زندگی می‏کند.

شهریار به دستور آیه‏ الله مرعشی به قم دعوت شده و از این شعر سخن به میان می‏ آید و او تعجب می‏کند، چرا که همان موقعی که ایشان خواب دیده‏ اند او شعرش را سروده و احدی از آن اطلاع نداشته و شهریار وقتی از خواب ایشان مطلع می‏شود، فوق‏ العاده منقلب می‏گردد. و شروع کرد به خواندن :

 

على اى هماى رحمت تو چه آیتى خدا را         

که به ما سوا فکندى همه سایه هما را

دل اگر خدا شناسى همه در رخ على بین     

به على شناختم من به خدا قسم، خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند      

چو على گرفته باشد سرچشمه بقا را

مگر اى سحاب رحمت تو ببارى ار نه دوزخ            

به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

برو اى گداى مسکین در خانه على زن        

که نگین پادشاهى دهد از کرم گدا را

به جز از على که گوید به پسَر که قاتل من   

چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

به جز از على که آرد پسرى ابو العجایب            

که علم کند به عالم شهداى کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان            

چو على که مى‏تواند که به سَر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشَر توانمش گفت            

متحیرم چه گویم شه ملک لا فتى را

به دو چشم خون فشانم هله اى نسیم رحمت            

که ز کوى او غبارى به من آر، توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت            

چه پیام‏ها که دارم همه سوز دل صبا را

چو تویى قضاى گردان، به دعاى مستمندان            

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو ناى هر دم ز نواى شوق او دم            

که لسان غیب خوش‏تر بنوازد این نوا را

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهى            

به پیام آشنایى بنوازد آشنا را

ز نواى مرغ یا حق بشنو که در دل شب            

غم دل به دوست گفتن چه خوش است «شهریارا»

 

 

(تلخیص از روزنامه‏ی اطلاعات، یکشنبه ۲۹/ ۱/ ۷۲، مقاله‏ی آقای رزم ‏آسا)

به نقل از حاج آقا رضا حداد عادل (پدر دکتر غلامعلی حداد عادل) از حجه‏ الاسلام آقا سید قاسم شجاعی- واعظ معروف-

سوگند و تزکیه

 

در قرآن، بعضى مطالب با یک سوگند آمده است. «والعصر انّ الانسان لفى خسر»

گاهى دو سوگند پشت سرهم آمده است. «والضحى واللیل اذا سَجى»

گاهى سه سوگند در پى هم آمده است: «والعادیات ضَبحا، فالموریات قدحا، فالمغیرات صُبحا»

گاهى چهار سوگند: «والتین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»

گاهى پنج سوگند: «والفجر، ولیال عشر، والشفع والوتر، واللیل اذا یسر»

ولى در سوره‏ شمس‏، ابتدا یازده‏ سوگند یاد شده و سپس تزکیه نفس بیان شده است.

قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا

به راستى رستگار شد، آن کس که نفس خود را تزکیه کرد.

نکته:

اگر انسان بتواند هر شب قبل از خواب ، اعمال روز خود را محاسبه کند

معمولا شب اول انسان گناهان روزش یادش نمی آید و دلیل آن این است که گناه برای ما طبیعی شده است (مثلا یادش نمی آید امروز چند بار دروغ گفته یا غیبت کرده یا نه نامحرم نگاه کرده و یا … )

 

فقط یک نصیحت

 

 

مرحوم آیت الله العظمی سلطانی طباطبایی (قدس الله نفسه الزکیه) عالم بسیار بزرگوار و استاد العلماء به معنی الکلمه بود .یعنی به جز چند تا مرجع که با ایشان هم سن و هم دوره بودند، باقی علماء قاطبه شاگردی آقای سلطانی را نموده بودند.

یکی از آقازاده های ایشان می گوید:

یک روز نشسته بودیم؛ با خود گفتم از پدرم استفاده بکنم، به ایشان گفتم:

اگر بنا بشود که شما به من فقط یک نصیحت بکیند، چه میگویید؟

میگویند:

ایشان سرشان را پایین انداخته، تأملی کردند؛ سپس سرشان را بلند کرده فرمودند:

آبروی کسی را مبر!

منبع : گناهان کبیره، مصطفی کرمی نژاد،صفحه ۸۰

 

ره نمودهایی برای حل مشکل

 

حضرت آیه الله ری شهری در کتاب زمزم عرفان می نویسند:

[حضرت آیت الله بهجت ] برای حل مشکل ، می فرمودند :

این موارد را مراعات و عمل کنید ، ان شاء الله مشکل ، برطرف گردد :

۱٫ قرآن کوچکی را همیشه همراه داشته باشید.

۲٫ معوذتین ( سوره ی ناس و فلق) را بخوانید و تکرار  نمایید .

۳٫ آیه الکرسی را بخوانید و در منزل نصب کنید .

۴٫ چهار قل را بخوانید و تکرار کنید ، خصوصا وقت خواب .

۵٫ در موقع اذان ، با صدای نسبتا بلند ، اذان بگویید .

۶٫ روزی پنجاه آیه از قرآن کریم ، با صدای نسبتاً بلند ، بخوانید.

 

منبع : کتاب زمزم عرفان، صفحه ۲۲۱، بخش یکم فصل دهم ( ره نمودهای ویژه ) ره نمود ۱۴

 

 

رهن منزل

 

به فتوای تمام فقها رهن کردن کامل منزل حرام است

باید اصل را بر اجاره گذاشت و فرع را بر رهن قرار داد

به فتوای مقام معظم رهبری باید اجاره حدودا بیش از ده هزار تومان باشد

به فتوای آیت الله سیستانی گرفتن رهن بنابر احتیاط واجب حرام است ( راهش این است که چون ایشان احتیاط واجب می دهند ؛ فقط در این مساله به اعلم بعد رجوع کنیم )(کتاب مسایل جدید جلد ۱ صفحه ۸۷)

 

حق گویی در هر حال

 

 

قُلِ الْحَقَّ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِک‏

 حق بگو گرچه به ضررت باشد

منبع : أمالی الصدوق، صفحه ۷۲، المجلس السابع عشر

 

این روایت را معمولا همه ی ما بلد هستیم ، حال ببینیم چقدر به آن عمل می کنیم ، به عنوان مثال :

می بیند فرزندش با دیگری دعوا می کند ….. از که حمایت می کند ؟

می بیند همسرش در حال بگو مگو با مغازه دار است ……از که حمایت می کند ؟

می فهمد در کاری اشتباه کرده ….. آیا به طرف مقابل می گوید ؟

در حال رانندگی مسیری را خلاف می آید و مردم به او اعتراض می کنند ……..می پذیرد وعذز می خواهد ؟

می بیند که موکلش خطا کار است …….آیا وکالت او را رها می کند ؟

و  …

و …

و …

**منبرک**